قضیه، عظیم بودن حوادث اساطیر و افسانه های ماندگار قدیم نیست
بلکه کوچک شدن و عادی شدن این حوادث در گذر زمان است...
اتّفاقاتی مانند فرو رفتن تیر دوشعبه در چشم، یا حمل صخره ای غول پیکر
شاید دستمایه ی جذابی برای حوادث «ایلیاد» و «شاهنامه» و... می شد
امّا اکنون روزی هزار فیلم و نمایش، صدبرابر شگفت انگیزتر از آن ها را به نمایش میگذارند؛
بی آنکه در خاطر کسی نقش بندند...
خیانت و عشق، اگر می توانست روزی درون مایه ی آثار بزرگی چون «شیرین و فرهاد» باشد،
امروزه تنها و به آسانی، تم یک لطیفه ی کوتاه شده و سه روز بعد «خز» می گردد...!
با گذر زمان، «بزرگی ها» عظمتشان، و «پستی ها» رذالتشان را در چشم ما «آدمیزاد» ها از دست می دهند...
.......
دستنوشته / آریا. ا. صلاحی