دیگه این روزها ازدواج وفرزند آوری تبدیل به موضوع روز شده.
اما اینقدر که مسئولین در موردش حرف میزنن،کاری هم انجام دادن؟!
من به شخصه قبول دارم که وضعیت اقتصادی برای تشکیل یه زندگی خیلی مهمه،اما نقش فرهنگ رو بیشتر میدونم،اصلا دقت کردیم اتفاقا اونایی که وضع اقتصادی پایین تری دارند کمتر بهانه مالی برا ازدواج میارن!این در حالیه که خیلیها رو دوروبرمون میبینیم که هم درسشونو خوندن،هم شغل و درآمد خوبی دارن اما تا بهشون بگی زن بگیر میگه:من چطور خرج زن وبچه رو بدم؟!!
به نظر من اینا همش بهانه است.این فرهنگ ماست که عوض شده،یه تفکرو فرهنگ قروقاطی که نه اسلامیه،نه شرقی ونه حتی غربی!
خانواده ها مخصوصا پدرو مادر ها هم در ایجاد این فرهنگ بی تاثیر نیستن.اولا که باید نحوه تربیت یه عده رو زیر سوال برد،که کلی عمرشونو گذاشتن یه مشت آدم بی مسئولیت،تنبل،دمدمی مزاج ولاقید بار آوردن!یه عده دیگه هم که بچه های خوبی مثلا تربیت کردن،خودشون مشکل دارن واینقد سنگ جلو پای بچه شون میذارن که بیچاره مجبوره دور ازدواج رو خط بکشه! مثلا زنی که میخوای بگیری باید ال باشه و بل یاشه!
قبول دارم بعضی از دخترا وخونوادهاشون هم یه جورایی طمع کارن ونازو قرشون زیاده،هنر زندگی کردن و مدیریت خونواده رو هم ندارن،اما خیلی از دخترای خوب رو میشناسم که به دلایل خیلی الکی حتی یه دونه خواستگار هم ندارن!
مثلا طرف اومده میگه من یه دختر نجیب،خانواده دار،زیبا،تحصیل کرده میخوام واسه پسرم،بهش معرفی کردم،بعد از یه هفته اومده میگه واقعا که از شما بعیده واسه ما همچین کیسی معرفی کنین،میگم چطور؟؟!میگه:خانم اون دختره که باباش مرده!مستاجر هم هستن!من چطور اونو بعنوان عروس قبول کنم؟!!!
آخه این چه تفکر مزخرفیه،اصلا ما با این مدل فکر کردن،روی مردم عصر جاهلیت رو سفید کردیم.
آیا فوت پدر گناه کبیره است؟یا مستاجر بودن خونواده دختر چه ربطی به خونواده پسر داره؟!!نمیدونم چرا برا یه عده این موضوعات اهمیت داره؟برا من که قابل هضم نیست...
ادامه دارد...