loading...
LOST
كارت پستال جادويي + هديه
كارت پستال جادويي + هديه
اما امروز کارت پستالی را به شما معرفی می کنیم که صدای شما را نیز انتقال می دهد.
روش خرید:برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
قیمت: 16,900 تومان

lost
msenatour بازدید : 27 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (1)
LOST

سریال گمشدگان پر بیننده ترین سریال تاریخ تلویزیون می باشد و بدون شک هر کسی که یکی از قسمتهای آنرا ببیند نمی تواند از دیدن دیگر قسمتها چشم بپوشد.

                     

 

نکته ای که باعث شد تا من در این وبلاگ به معرفی این سریال بپردازم در دسترس بودن زیرنویس فارسی این سریال می باشد که در بهبود زبان انگلیسی برای علاقه مندان بسیار مفید خواهد بود. زیرا این سریال در چیزی در حدود ۵۰ دی وی دی عرضه شده است و بزرگترین مشکل علاقه مندان به زبان انگلیسی را که در دسترس نبودن فیلم به زبان اصلی و زیرنویس فارسی می باشد از بین برده است یا حداقل برای چند ماهی شما را از جستجو برای یافتن فیلم جدید  راحت می کند.

نقد سریال گمشدگان نقد سریال گمشدگاننقد سریال گمشدگان نقد سریال گمشدگان نقد سریال گمشدگان 

طبق معمول فیلمها و سریال های آمریکایی در این سریال نیز به طرق مختلف شاهد تحقیر شرقی ها و مسلمانان هستیم چرا که اگر این جزیره را نماد کره زمین بدانیم و افراد حاضر در آن را نماد فرهنگ های مختلف بدانیم آنوقت مشخص می شود که چرا رهبری این گروه را یک آمریکایی که اتفاقا پزشک هم می باشد بر عهده می گیرد. شاید بعد از سقوط هواپیما در جزیره، اولین شغلی که همه افراد به آن نیاز دارند پزشکي می باشد.  تمام آن چیزهایی را که شما با شنیدن نام پزشک به ذهنتان می آید دلایلی است که نویسندگان مجموعه گمشدگان(lost) براي شخصیت اصلی آمريکايي فیلم اين شغل را در نظر گرفته اند. وي که نماد آمريکا مي باشد شخصيتي مهربان ، منطقي، عاقل و مفيد مي باشد که تمام اعضاي گروه از قويترين گرفته تا ضعيف ترين به آن نياز دارند و از همان ابتدای فیلم همه از وی انتظار حل بحران ها و مشکلات بوجود آمده را دارند. افراد تصمیمات خود را به هماهنگی وی می گیرند و در اکثر موارد وی راه حل های مفیدی را ارائه می دهد که تمام افراد اگر هم در ابتدا با آن مخالفت مي کنند اما بالاخره متقاعد مي شوند تا بر اساس گفته ها و نظرات وي عمل کنند.

 يکي ديگر از شخصيتهاي سريال گمشدگان(lost) سعید مي باشد که یک مسلمان عراقی می باشد وی در یکی از خشن ترین قسمتهای این سریال شروع به شکنجه یکی از افراد دیگر گروه به بدترین شکل ممکن می کند. در اين اپيزود که معرفي گذشته سعيد مي پردازد وي را در يکي از زندان هاي عراق نشان مي دهد که مشغول شکنجه کردها و شيعيان بمبگذار است در اين قسمت نويسنده فيلنامه با يک تير دونشان را هدف گرفته اول نشان دادن شخصيت مسلمانان مترادف با شکنجه و دوم نشان دادن شيعيان و کردها مترادف با بمبگذاري چرا که در هيچ يک از ديالوگ هاي فيلم افرادي که شکنجه مي شوند (شيعيان) بمبگذاري را انکار نمي کنند بلکه از پاسخ دادن به بازجو طفره مي روند. البته همانطور که پيش بيني مي شود مطمئنا سعيد هم پس از زندگي با آمريکايي هاي متمدن در اين جزيره اصول واقعي زندگي را از آنها خواهد آموخت و هنگاميکه به يک دختر آمريکايي علاققه مند مي شود در واقع بطور نمادين به فرهنگ و ارزش هاي آمريکايي علاقه مند مي شود.

یکی دیگر از شخصیت های سريال گمشدگان (lost) مربوط به یک زوج کره ای می باشد که نمایندگان شرقی ها هستند شوهر این زن نيز در ابتداي فيلم نماد یک انسان زبان نفهم و فوق العاده متعصب می باشد. به طور کلي ما همواره شاهد تحقير شرقي ها در اکثر فيلم هاي هالييودي بوده ايم. اما زماني بيننده به شخصيت اين مرد کره اي نيز احساس علاقه مي کند که وي شروع به نزديک شدن به بقيه گروه و عمل کردن بر اساس قواعدي است که توسط دکتر و ديگر افراد بوجود آمده است.

در کل شاید بتوان یکی از اهداف این سریال را القا این نکته دانست که طرز زندگی آمریکایی و ارزشهای آمریکایی بر تمام فرهنگ های دیگر برتری دارد و در نهایت تمام فرهنگ ها و ارزشها باید بصورت واحد در بیایند که اين فرهنگ واحد همان ارزش آمریکایی می باشددر واقع تنها راه ادامه حیات در این جزیره (کره زمین) زندگی و فکر کردن به سبک آمریکایی می باشد. سبکي که ديگر فرهنگ ها چاره اي جز تسليم در برابر آن ندارند و البته در این مسیر دیگران نیز باید به این پزشک یاری برسانند.

جهت دسترسی به سایت اصلی سریال کلیلک نمایید.

                                

معرفی سریال گمشدگان

سریال Lost (گمشدگان) که سه سال است از شبکه ABC ایالات متحده پخش می‌شود. مجموعه‌ای پر طرفدار و جنجالی که تا بحال سه SEASON ساخته و پخش شده است و طبق برنامه قرار است SEASON چهارم این سریال درسال 2008 پخش شود. با بروی ایر رفتن این مجموعه وبلاگ‌ها و سایت‌های زیادی در رابطه با این سریال بوجود آمدند.

لیست تاریخ پخش سری‌های این سریالسری اول: 2004 - 2005
سری دوم: 2005 - 2006
سری سوم: 2006 -2007
سری چهارم: 2008
هر اپیزود به شخصیت یکی از کارکتر های داستان می پردازد.  نام برخی از قسمتهای مختلف سریال: سری اول: قسمت اول: رهبر( جک)، قسمت دوم: رهبر 2( چارلی و کتی)، قسمت سوم : tabula rasa(کتی)
                         

ژانر: معمایی، درام ، هیجانی
صاحب امتیاز: کانال ABC

اما این سریال کاندید و موفق به دریافت جوایز زیر شده است.برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جوایز ALMA 2006
برنده جایزه بهترین سریال تلویزیونی از جوایز ASCAP 2005
برنده جایزه بهترین سریال تلویزیونی از جوایز ASCAP 2006
کاندید بهترین سریال تلویزیونی ، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و مرد ، بهترین بازیگر مرد در سال 2007
ماتئو فاکس برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در سالهای 2005-2006از آکادمی ASF امریکا
کاندیدای بهترین بازیگر مرد در سال 2007 از اکادمی ASF امریکا
برنده تدوین یک سریال تلویزیونی از امریکن سینما ادیتور ACE 2006 و

                            

این سریال داستان گروهی از بازماندگان انفجار پرواز Oceanic ۸۱۵ بر فراز جزیره‌ ناشناس در اقیانوس آرام است. سبک کلی سریال معما گونه‌است و با یافتن هر پاسخ چندین سوال نو بوجود می‌آید.

در این سریال از فلاش بک به شدت استفاده می‌شود، به صورتی که هر بار که شخصیتی در مرکز توجه قرار می‌گیرد، گذشته‌ای از او نمایش داده می‌شود که اطلاعاتی مربوط به دورهٔ قبل از سوار شدن به پرواز به ما می‌دهد.

داستان Lost دربارۀ عده ای از سرنشینان یک هواپیمااست که در مسیر سیدنی به لوس‌آنجلس دچار سانحه می‌شوند و سقوط می‌کنند. کسانی که زنده مانده‌اند منتظر کمک هستند اما بعد از گذشت چندین روز هیچ خبری نمی شود و ناچار می‌شوند از پس زندگی در یک جزیرۀ متروک بربيايند (اما ظاهرا جزیره متروک نیست و "دیگران" هم در این جزیره زندگی می کنند) شب‌ها صداهای وحشتناکی شنیده می شود و روزها اتفاقات عجیبی میفتد.

                

با فلاش‌بک‌هایی که در جاهای مختلف فیلم وجود دارد با شخصیت و گذشتۀ تک تک کاراکترهای سریال آشنا می شویم. خیلی از بینندگان این فلاش بک‌ها را اضافی میدانند و ترجیح میدهند بیشتر به حوادث زمان حال پرداخته شود در صورتی‌ که خیلی از نکات و دلایل عکس‌العملی که شخصیت‌ها نشان می‌دهند ریشه در حوادث گذشته دارد. این سریال در هاوایی تصویربرداری شده و طبعا مناظر بسیار زیبایی دارد. البته نباید از هنر تصویربردار هم غافل بود که توانسته حس هر سکانس را به بهترین شکل ممکن به بیننده منتقل کند. تدوین در این فیلم یکی از کلیدی‌ترین ویژگی‌هاست آن هم به دلیل وجود داستان‌های موازی فراوان در زمان حال و گذشته. البته به نظر کار تدوینگر در سری اول این مجموعه به مراتب بهتر از سری دوم و سوم است.
بازیگران از همان قسمت اول نقش خود را به بهترین شکل ایفا می‌کنند، خصوصا شخصیت جان‌لاک که اصلا میمیک صورتش جان میدهد برای بازی کردن نقش آدم‌های مرموز. بازیگر نقش جک (نقش اول سریال) و سعید (بازیگر هندی الاصلی که در این سریال نقش یک عراقی رو بازی می کند) هم خیلی خوب و  علاقۀ خاصی به آنها پيدا می‌کنیم.
گمشدگان نام سريال درامي است كه از سپتامبر 2004 از شبكه تلويزيوني اي‌.بي‌.سي آمريكا پخش مي‌شود. لوكيشن اين مجموعه تلويزيوني در شهر اواهو ايالت هاوايي است و تا به حال سه فصل از آن پخش شده است كه در مجموع شامل 69 اپيزود مي‌شود. جي‌جي آبرامز، ديمون ليندلوف و جفري ليبر خالقان اين سريال هستند و موسيقي آن نيز توسط مايكل جكينو تنظيم شده است. اين مجموعه به دليل تعدد هنرپيشگان و لوكيشن خاص آن از جمله پرهزينه‌ترين سريال‌هاي تلويزيوني بوده است. گرچه راه‌اندازي سريال‌ها و وبلاگ‌هاي علاقه‌مندان سريال‌هاي تلويزيوني امري عادي در دنياي اينترنت محسوب مي‌شود، اما آمار نشان مي‌دهد كه اين مجموعه با در نظرگرفتن گره‌هاي بي‌شمار در داستان و ارجاعات متعدد علمي، ادبي، هنري در صدر اين مقوله قرار دارد و حتي روزنامه‌هاي معتبر واشنگتن پست و يواس‌اي تودي همزمان با پخش فصل دوم اين سريال اقدام به راه‌اندازي وبلاگ‌هاي ويژه براي علاقه‌مندان كرده‌اند كه نشان از تعدد علاقه‌مندان به اين سريال در نقاط مختلف جهان دارد.
 سوي ديگرعلي‌رغم گذشت مدت زمان اندكي از زمان پخش اين سريال، شاهد ارجاع به آن درمجموعه‌هاي تلويزيوني، كتاب‌هاي كميك و آلبوم‌هاي موسيقي هستيم. تقريباً تمام كساني كه سريال تلويزيوني گمشدگان را دنبال مي‌كنند تئوري‌هايي رادر مورد روند كلي داستان و آنچه كه در جزيره مي‌گذرد داشته‌اند و اين حتي شامل برخي از هنرپيشه‌هاي اين سريال هم مي‌شود اما دليل اينكه هيچ‌كدام از اين تئوري‌هافراگير نبوده و در عين توضيح برخي رخدادها غيرقابل استناد به نظر مي‌رسند مي‌تواند اين باشد كه نويسندگان اين مجموعه تلويزيوني پرماجرا از همان ابتدا و از «پيلوت» سريال، برنامه‌ريزي براي ثانيه به ثانيه اين سريال داشته‌اند.
به تعبير ديگر گمشدگان همچون برخي از آثار علمي تخيلي سينماي جهان چون اوديسه فضايي 2001 و يا سولاريس است كه از علوم انساني علي‌الخصوص از روانشناسي، جامعه‌شناسي وفلسفه بهره مي‌گيرد و اهداف خود را به چالش با مفهوم و فلسفه حيات بشري قرارمي‌دهد. تيم فيلمنامه‌نويسي اين مجموعه بديع با چنين نگرشي خيلي زود بيننده را از تصور تماشاي رابينسون كروزوئه ديگر بيرون مي‌آورد و با معرفي شخصيت‌هاي اصلي كه نام اكثر آنها از نام فيلسوفان برجسته قرون گذشته گرفته شده، كنكاشي دقيق از بيننده را طلب مي‌كند.
تيم 18 نفره فيلمنامه‌نويسان با تعريف جديدي از كاربرد فلاش بك در اين سريال و ارائه اطلاعات در مورد گذشته هر يك از شخصيت‌ها در قالب اين فلاش‌بك‌ها، بيننده رابه جمع‌آوري تكه‌هاي اين پازل به ظاهر بي‌انتها دعوت مي‌كنند و خيلي زود به اومي‌فهمانند كه تماشاي سردستي و بدون مطالعه جانبي اين مجموعه در واقع نوعي وقت تلف كردن است و كساني كه اين ظرفيت را در خود نمي‌بينند بايد برنامه و يا سريالي عامه‌پسند را انتخاب كنند. اين رويكرد منحصر به فرد و به نوعي شجاعانه در دنياي عامه‌پسند امروز باعث شده تا علاوه بر ده‌ها سايت اينترنتي، حدود ده كتاب نيز در مورد محتواي ادبي، فلسفي،جامعه‌شناسي و. اين سريال به چاپ برسد و محملي ويژه در بزرگترين دائره‌المعارف اينترنتي جهان براي بحث و تبادل نظر علمي و بررسي يافته‌ها در مورد مسايل مطرح شده آن در نظر گرفته شود تا بيننده بتواند (در صورت خوش شانس بودن) از برخي ارجاعات پراكنده سريال مطلع شوند.

روبه‌رو شدن با چنين حجم بالايي از اطلاعات در قالب يك سريال تلويزيوني باعث ميشود تا حداقل استفاده براي ببنندگان اين باشد كه از روي مبل‌هاي نرم منزل بلند شده و براي حداقل درك آنچه كه ديده‌اند جست‌وجويي در اينترنت و يا كتابخانه نزديك محل سكونتشان داشته باشند و يا اين كه مدت زماني را به جمع‌آوري اطلاعات شفاهي در مورد داستان هر اپيزود سپري كنند.قطعاً اين رويكرد مي‌تواند از باب رسانه‌اي و احياي نقش آموزشي تلويزيون در دنيايي كه رسانه‌هاي جديد هر روز عرصه را بر تلويزيون و  برنامه‌هاي آن تنگ‌ترمي‌كنند مورد بررسي قرار گيرد كه البته مجال آن در اينجا نيست. اما اگر شرح كليت داستان اين سريال تا به حال غيرممكن بوده و در كنار آن بيننده با اين حجم ازاطلاعات فرهنگي، جامعه‌شناسي، تاريخي، اسطوره شناسي و. بمباران مي‌شود چرا بايد آن را تا به حال دنبال كرده باشد؟ شايد بهترين دليل اين باشد كه در اين سريال از قهرمان خبري نيست و هيچ‌كس هم نمي‌خواهد قهرمان باشد. در واقع هر كدام از ما مي‌توانيم به جاي شخصيت‌هاي رنج كشيده اين سريال باشيم، آلام آنها را حس كنيم و يا پيشنهادي براي رهايي آنها از اين رنج خواسته يا ناخواسته داشته باشيم.

هر كدام از اين انسان‌ها نه تنها در اين جزيره بلكه در هزار توي زندگي گمشده‌اند و فارغ از شاخصه‌هاي زندگي مدرن در پي يافتن راهي براي پيدا كردن خود واقعي هستند؛ جست‌وجويي كه در پاره‌اي از موارد به قيمت جان آنها تمام مي‌شود.

چيزي كه در اين سريال جلب توجه ميكنه برنامه ريزي فوق العاده اي كه در كمتر سريالي شاهدش هستم ميتونم به جرات بگم براي ثانيه به ثانيه اين سريال برنامه ريزي شده .تيم فيلمنامه نويس 18 نفره اين سريال با تنظيم فلش بك هاي فوقالعاده و اطلاعاتي كه در هر فلاش بك راجع به يكي از شخصيت ها ميدن تكه هايي از پازل به ظاهر بي انتها ي سريال رو كامل ميكنن كه براي بيننده واقعا جذابه و ياعث ميشه شما نتونيد حتي يك قسمت از اين سريال رو از دست بديد.جالبه كه تا حالا ده ها كتاب در مورد محتواي ادبي، فلسفي،جامعه‌شناسي و… اين سريال به چاپ رسيده.شانزده مليون نفر تعداد بينندگان فصل اول اين سريال بوده!! غير ممكنه شما اين سريال رو تماشا كنيد و حاضر نشيد كه راجع به بعضي از مسايل مورد بحث در سريال سرچ نكنيد و سوال براتون پيش نياد.

msenatour بازدید : 60 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (0)

بیوگرافی  اوانجلین لیلی (بازیگر نقش کیت سریال لاست)

بیوگرافی و عکس‌های اوانجلین لیلی (بازیگر نقش کیت سریال لاست)
لیلی یک بار ازدواج کرده و همسرش بازیکن کانادایی ‌هاکی به نام «موری هون» بوده است. آنها فقط یک سال از سال 2003 تا2004 با هم زندگی کردند. لیلی زمان بازی در سریال لاست...
 
بیوگرافی اوانجلین لیلی (بازیگر نقش کیت استین)نام اصلی: نیکول اوانجلین لیلی
تاریخ تولد: 3 آگوست 1979 (31 سال)- متولد کانادا
قد: 1.65
شروع بازیگری: از سال 2002 تا امروز
نیکول اوانجلین لیلی (3 آگوست 1979) بازیگر کانادایی نامزد اسکار را با نقش کیت استین در سریال لاست می‌شناسیم.

دوران کودکی

اوانجلین لیلی در فورت ساس کتچوان، در آلبرتای کانادا، در یک خانواده پروتستان مذهبی به دنیا آمد. پدرش معلم اقتصاد و مادرش مشاور زیبایی است. او دو خواهر دیگر هم دارد. اسم کوچکترین خواهر او  آندریا است که خود لیلی از او با اسم «بازیگر خانواده ما» نام می‌برد. او مدرسه ابتدایی اش را سه بار عوض کرده است. اوانجلین در یک مصاحبه تلفنی با روزنامه‌های محلی گفته است که: «وقتی که بچه بودم، شهر فورت برایم خیلی کوچک به نظر می‌رسید. زیرا می توانستم با دوچرخه در پنج سالگی از یک سر شهر به سر دیگر آن بروم. این شهر برای من سرشار از خاطرات زیبا است.»لیلی دوران دبیرستانش را دبیرستان «دبلیو.جی.مونت سکندری» گذارند و برای ادامه تحصیل در رشته روابط بین الملل به دانشگاه «بریتیش کامبیا»ی ونکوور رفت. لیلی مدتی هم در نقش مبلغ مذهبی کار کرد و درآن مدت در یک کلبه جنگلی اقامت گزید. او مدت دو سال این کار را ادامه داد تا اینکه به خاطر تحقق بخشیدن به آروزهای والدینش از مبلغ بودن دست کشید. او مدتی هم مهماندار هواپیمایی «رویال ایرلانز» بوده و به زبان فرانسه نیز تسلط کامل دارد. یکی دیگر از شغل‌ها او کار در رستوران بوده است.

زندگی شغلی
همانطور که در بالا ذکر شد لیلی قبل از درخشیدن در سریال لاست از سال 2004 شغ‌لهای دیگری مثل مهمانداری هواپیما و گارسونی در رستوران را تجربه کرده است. او برای اینکه خرج تحصیلش را در دانشگاه درآورد در آگهی‌های تجاری تلویزیون و حرفه مدلینگ نیز ظاهر شده است. البته او هیچ وقت خودش را یک مدل نمی‌داند. او همچنین در برنامه «روز داوری» و در سال 2003 نقش کوچکی در فیلم «فِردی علیه جیسون» داشت و در این فیلم او تنها در یک صحنه به عنوان یک دختر دبیرستانی که به کمد تکیه داده است دیده شد و همچنین در چند اپیزود سریال Smallville . علاوه بر این او یک بار هم در سریال ماورایی شبکه abc به نام «بیمارستان پادشاهی» در سال 2004 به عنوان میهمان حاضر شد .
به هر حال اولین باری که او در نقش اصلی یک فیلم ظاهر می‌شد سریال لاست بود. او بازیگری را در آموزشگاه بازیگران یلتون از «دیوید پالفی» کارگردان و نویسنده آموزش دید. استعداد بازیگری او را هم اولین بار مباشر «جف پالفی» کشف کرده و او را به کلاسهای بازیگری معرفی کرد و بالاخره او زمینه موفقیت لیلی را در سریال لاست به وجود آورد.
وقتی که که قرار بازی در نقش کیت بسته شد بزرگترین دغدغه لیلی تهیه ویزای کار برای ورود به آمریکا بود. بعد از گذشت چند روز و به خاطر اینکه خبری از ویزا نبود کارگردانان از روی لجبازی و ناراحتی از 20 نفر دیگر هم برای نقش کیت تست گرفتند. تا اینکه بالاخره ویزای لیلی آماده شد و با یک روز تاخیر خودش را به صحنه فیلمبرداری رساند. دستمزد او در سال 2004 برای لاست 80،000 دلار در هر اپیزود بود. به دلیل بازی زیبای او در این نقش سال 2004، از سوی هفته نامه اینترتینمنت  به عنوان یکی از بازیگران پدیده سال انتخاب شد و در 14 دسامبر سال 2006 اوانجلین لیلی نامزد بازیگر نقش اول زن برای جایزه گلدن گلوب گشت.
لیلی بعد از تمام شدن بازیگری اش در لاست اعلام کرد که می‌خواهد بازیگری را کنار گذاشته و دنبال کارهای بشردوستانه برود؛ باوجود این بازگشتش به تلویزیون را در آینده غیرممکن نمی‌بیند.

زندگی شخصی
لیلی یک بار ازدواج کرده و همسرش بازیکن کانادایی ‌هاکی به نام «موری هون» بوده است. آنها فقط یک سال از سال 2003 تا2004 با هم زندگی کردند. لیلی زمان بازی در سریال لاست با یکی از بازیگران «دومینیک موناگان» بازیگر نقش چارلی ارتباط داشت.
جاش‌ هالووی یا ساویر همبازی دیگر لیلی او را «کک مکی» صدا می‌زند، که این لقب را در سریال زیاد از دهان او شنیدیم. از دیگر القاب او «دختر پسروار»، مسیحی و برخی هم به طعنه بهش «دختر دهان کوچک» می‌گویند.
او خودش می‌گوید که زیاد به علایق و سرگرمی ‌عامه مردم دلبستگی ندارد، برای مثال هیچ وقت برای تماشای فیلم و یا حتی دیدن بازی خودش پای تلویزیون نمی‌نشیند! همچنین او اظهار کرده که حاضر نیست برهنه جلوی دوربین ظاهر شود و بازی در صحنه‌های ناجور را رد می‌کند. چراکه اعتقاد دارد با این کار ارزش خود را پایین می‌آورد. در 9 می‌2007 در اپیزود «زندگی جیمی‌ کیمل»، اوانجلین لیلی نیاز عمیق خود به ترک شهرش بعد از اتمام دوران تحصیلاتش را شرح داد. او در این مقطع زندگی اش هیچ سفری نداشته و به خاطر همین بعدها هر شش ماه یک بار نقل مکان می‌کرد. او در هر شهر نیز شخصیت متفاوتی از خود نشان داده است؛ برای مثال در یک شهر او شخصیتی کتابخوان داشته و در شهری دیگر او همانند یک لیدر ورزشی رفتار کرده است. اوانجلین به شوخی می‌گوید به خاطر همین مسافرتها بارها با مردهای متفاوتی آشنا شده!لیلی یکبار از شهرت خود برای کمک به تولید ویدئوی Just Yell Fire جهت آموزش به دختران نوجوان برای دفاع از خودشان در مقابل سوءاستفاده‌های جنسی استفاده کرد. او در تعطیلات تابستانی بین فصل اول و دوم لاست وقتش را صرف بازدید از کشورهای آفریقایی کرد.
در 20 دسامبر 2006، خانه لیلی در ‌هاوایی در حالی که او با یکی از دو هم اتاقی‌هایش بر سر صحنه فیلم برداری سریال لاست بود به طور کامل در آتش سوخت و خراب شد. علت این آتش سوزی مشکل برق و اختلال در سیم کشی عنوان شد.
 
 حاشیه‌ها* ورزش‌های مورد علاقه لیلی عبارتند از: اسکیت روی یخ،‌هاکی، اسنوبورد، کوه نوردی و صخره نوردی.
* در فیلمبرداری اپیزودهای اولیه لاست سال 2004 حتی مخالف کمترین میزان برهنگی بود و از آن  امتناع می‌کرد.
* در لیست 100 زن جذاب سال 2005 مجله ماکسیم نفر دوم شد.
* اوایل بازیگری اش در سریال لاست برای تامین کردن شهریه دانشگاه خیلی سخت می‌کرد.
* در بسیاری از صحنه‌های لاست او را در حال بالا رفتن از درخت دیده ایم، پس بد نیست بدانید که لیلی ورزشکار بوده و مهارت بالا رفتن از درختان را نیز دارد.* در لیست 100 زن جذاب سال 2007 مجله ماکسیم رتبه 68 را کسب کرد.
* با همبازی اشجاش ‌هالووی (ساویر) دوستی صمیمانه ای دارد.
* در فهرست جذاب ترین بازیگران زن تلویزیون د ماه مارس 2008 رتبه 12 را کسب کرد.
* و دوباره سال 2008 مجله ماکسیم رتبه 88 از بین 100 زن جذاب سال را به لیلی اختصاص داد.
* از سال 2009 مدل سخنگوی محصولات لورئال پاریس بوده است.
* رابطه اش با «دومینک موناگان» 5 سال طول کشید یعنی از سال 2004 تا 2009.

نقل قولها

* من در برخود با مردها خیلی ایرادگیر و مشکل پسندم. موقعی یک مرد واقعا مورد قبول من واقع می‌شود که حدودا مدت 5 سال من را به سمت خودش جذب کرده باشد!
* بیشتر دوست دارم وقتم را بیرون از خانه بگذرانم، چون واقعا بیرون از خانه شادترم.
* من در مورد بازیگری و نقشم به عنوان یک هنرپیشه هیچ اظهار نظری نمی‌کنم، و فقط می‌توانم بگویم همیشه در حال یادگیری هستم و شاید قبلا به آنچه که الان هستم فکر نمی‌کردم.
* بیشتر مردم اعتقاد دارند بازیگری برای ما شهرت و آینده خوب را به ارمغان می‌آورد. اما من اعتقاد ندارم که شهرت آینده ما را تامین می‌کند، زیرا به نظرم شهرت اصلا چیز خوب و هیجان انگیزی نیست. من فکر می‌کنم شغل بازیگری سخت و طاقت فرسا است و مانع از این می‌شود که زندگی ما مثل مردم عادی در آرامش بگذرد. اما باید بگویم که آینده خوبی برای خودمان می‌بینم. من به خاطر این بازیگر شدم و به خاطر همین نمی‌توانم اعتراضی داشته باشم، اما باید بگویم که اصلا شهرت را دوست ندارم و برای مشهور شدن این کار را نکردم. من به خاطر اینکه بازیگری هدف اصلی ام در زندگی بوده بازیگر نشدم. من واقعا تصادفی بازیگر شدم و با رفتن جلوی بینندگان تلویزیون خودم را به چالش کشیده و  با خودم تمرین روانشناسی می‌کنم و این ربطی به شغلم ندارد. و بالاخره باید بگویم من اهمیت خیلی زیادی برای شغلم قائل نیستم و برای تمرین این کار را انجام می‌دهم. روزی که من این شغل را به دست آوردم باید می‌نشستم و از خودم می‌پرسیدم «آیا تو می‌خواهی یک بازیگر شوی؟»* حتی زمانی هم ناراحت هستید، وانمود کنید که خوشحالید. مطمئن باشد لبخند بالاخره روی لبهایتان می‌نشیند. من مجبور بودم این کار را یاد بگیرم و تظاهر کنم. به نظر من شاد بودن و تظاهر کردن بهتر از واقع گرایی و فکر کردن به بدبختی‌هاست.

فیلم شناسی

2003: نقش افسر پلیس در The Lizzie McGuire Movie-/ تبلیغات تلویزیونی Stealing Sinatra/ فردی علیه جیسون
2005: فیلم تعطیلات آخر هفته طولانی
2008: Afterwards و گنجه رنج

تلویزیون

2002: روز داوری
2002 تا 2004: Smallville
2003: Tru Calling
2004: بیمارستان پادشاهی
2004 تا 2010: سریال لاست و حضور در 101 اپیزود

msenatour بازدید : 24 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (0)

جان لاک: شخصیتی که بر مبنای «مشکل با پدر» بنا نهاده شده و در طول سریال دوشخصیت از او ساخته می‌شود: پسری که در برابر پدر ضعیف است، مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، نامزد خود را از دست می‌دهد و در مجموع چهره‌ای ضعیف که هیچ‌کسی او را جدی نمی‌گیرد. اما در جزیره درست عکس این مصداق دارد، جزیره قلمرو لاک است همان‌گونه که جهان بیرونی قلمرو دیگران است و لاک در قلمرو خود رهبری ایمان مردم را بر عهده دارد، تنها کسی که ذات جزیره را شناخته و «چشم در چشم آن شده است».
لاک در پیدا کردن هر سه دهلیز دارما نقش محوری دارد، باعث وارد کردن و در نهایت نکردن اعداد به کامپیوتر می‌شود، چهره‌اش برای میخائیل، یکی از «دیگران»، آشناست و حتی میخائیل از ماجرای فلج بودن‌اش خبردار است و در نهایت زمانی که جنازه پدر بر دوش به دنیای «دیگران» قدم می‌گذارد، در ذهن ما وارد لیست ماندگارترین شخصیت‌های خیالی می‌شود. نام جان لاک یادآور فیلسوف معروفی است، فیلسوفی به همین نام که در عصر روشنگری به همراه بارکلی تاثیر بسیاری بر تفکر انگلیسی گذارد.
جان لاک فیلسوف تاملاتی دارد در باب ارتباط تمدن و طبیعت و مهم‌ترین دست‌آوردش در تببین اصول دولت دموکرات، تاکید بر حقوق فردی و اجتماعی و نقش دولت در دادن خدمات به عامه مردم است. گذشته از این‌ها لاک یک اشتراک مهم دیگر با لاک فیلسوف دارد، این هر دو با فردی با نام «آنتونی کوپر» ملاقات کرده‌اند، لاک فیلسوف به کوپر برای مداوای مشکل جگرش کمک کرده و لاکِ «گُم‌شدگان» به پدرش، آنتونی کوپر، برای درمان مشکل کلیه‌اش. لاک با نابود کردن تمام وسایل ارتباطی با بیرون از جزیره، تمام تلاش خود را برای ماندن در جزیره و نگاه داشتن سایرین می‌کند. این اتفاق افتاده، اما چگونه و وضعیت لاک و آنها که مانده‌اند، بعد از خروج شش نفر از بازماندگان پرواز، چگونه است؟


سریال لاست


saeed

msenatour بازدید : 21 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (0)

 
سعید جراح از سه دید مختلف در لاست
۱-یك افسر مخابراتی نظامی. او در گذشته یك بازجو در گارد جمهوری خواه عراقی بوده. در جزیره او درگیر عشق دختری به نام شانون شد. بعد از خارج شدن از جزیره و رفتن به آمریكا او با دختری به اسم نادیا كه به شدت در گذشته علاقه داشته ازدواج كرد. پس از اینكه نادیا توسط فردی به قتل رسید سعید توسط بنجامین (بن) استخدام شد تا همدست های مردی به نام چارلز ویدمور را به قتل برساند.

۲-سعید که یک عراقی است در زمان جنگ خلیج فارس عضو ارتش عراق بوده است. وقتی سرانجام عراق شکست می خورد و آمریکایی ها می رسند، او اسیر می شود و چون انگلیسی بلد است مسئول شکنجه ی فرمانده ی خود از طرف آمریکایی ها می شود او کارهایی می کند که به گفته خودش هرگز فکر نمی کرده است که قادر به انجام شان باشد. او که تغییر کرده است بعد از رفتن آمریکایی ها رها می شود و دوباره به ارتش عراق باز می گردد. این بار او عضو گارد ویژه می شود و به یک شکنجه گر تبدیل می شود. تا اینکه یک روز یک زندانی به پادگان محل خدمت او آورده می شود. زندانی کسی نیست جز دختری که از دوران کودکی عاشق اوست. دختر عضو گروه شورشی های کرد است او که اطلاعات مهمی دارد به سعید سپرده می شود تا شکنجه شود. سعید یک ماه تمام بازجویی از او را طول می دهد و در این مدت رابطه ی آنها قوی تر می شود. سرانجام زمانی که زمان اعدام دختر فرا می رسد او را فراری میدهد. مدتی می گذرد و او از ارتش خارج می شود و به دنبال دختر می گردد. ماموران سیا او را پیدا می کنند و در ازای انجام کاری توسط او حاضر می شوند که محل اختفای دختر را به او بگویند. سعید برای رسیدن به عشق خود قبول می کند وارد گروهکی تروریستی شود که یکی از دوستان دوران دانشگاهش عضو آن است و آنها قصد انجام یک عملیات تروریستی در ملبورن را دارند. سرانجام سعید موفق می شود ولی باعث خودکشی دوست خود می شود. سعید سرانجام برای رسیدن به عشق خود سوار هواپیمای ۸۱۵ می شود. بعد از سقوط سعید که از الکترونیک سر رشته دارد تلاش می کند با استفاده از بیسم برای گروه نجات علامت بفرستد ولی هیچ گاه موفق نمی شود. او که از شکنجه کردن ساویر پشیمان است به بهانه ی تهیه ی نقشه ی جزیره از گروه جدا می شود. او موفق می شود زنی را پیدا کند که مدت شانوزده سال است که در جزیره زندگی می کند. او در بازگشت دل به شانون می بندد ولی مرگ ناگهانی او سعید را دوباره تغییر می دهد.

۳-
بعثی عضو سیا ، جراحی که انگشت قطع میکرد ولی اهل بخیه نبود.

ناجی رهبران ، کسی که هر وقت رهبران گروه گندی به بار میاوردند ، او برای لاپوشانی آماده بود.

عربی که مثل تمام هم نژادان خودش دوستدار بلوندها بود ولی برخلاف بقیه عاشق هم میشد.

متخصص الکترونیک و مخابرات جزیره . کسی که اگر تعمیرگاه لوازم الکترونیک باز میکرد مسلما بیشتر از شکنجه گری پول بر سرش میبارید.

خوش تیپ شماره ۳ جزیره ، مردی که هرگز نمیبخشید.

زندگی شخصی سعید جراح:(Naveen Andrews )

متولد ۱۹۶۹(۱۳۴۸)

لندن ، انگلستان

تحصیلات : مدرسه عالی تئاتر و موسیقی - لندن

پدر تاجر و مادر روانشناس ، هر دو ساکن لندن و متولد هندوستان. بله ، آقا سعید (ناوین) عرب نیست ، نژاداً هندی است و سیک . البته هر کس صحنه نماز خواندن ایشان در اپیزود "۴ انگشتی" ها رو ببینه فوراً متوجه میشه که ایشون در عمرش یک رکعت هم نماز نخونده که هیچ ، یک نماز خون هم تا شعاع ۱۰ کیلومتری او زندگی نمیکرده و لذا بحث عرب نژاد بودن ایشون منتفی میشه .

ناوین در زبان اردو ، همون "نوین" خود ما است و این یعنی که والدین ایشون به درستی فهمیده بودن که کاکل زری اونها یک پدیده "نوین" هست و در زندگیش کارهای نو انجام خواهد داد. بیخود که نیست که فرمودن "الاسماء تنزیل من السماء"

اولین کار نوین آقا ناوین ، عشق و عاشقی با معلم ریاضی دبیرستانش در ۱۶ سالگی بود. عشقی که به یک پسر کاکل زری به اسم جیزل ختم شد!!! و البته ترک دبیرستان !

دومین کار نوی آقا ناوین ،بعد از اهدای یک نوه ، شکستن دل پدر بود که خیلی دلش میخواست پسر دسته گلش با ادامه تحصیل و دکتر مهندس شدن ، مایه سرافرازی فامیل بشه ، ولی او با ترک دبیرستان با یک بچه و پیوستن به مدرسه عالی تئاتر و موسیقی "گیلدهال" قلب پدر رو به درد آورد. آخر هندی ها هم مثل هر قوم وقبیله شرقی دیگر تصور میکنند بچه ای که مطرب شد ، از دست رفته و هیچ "پخی" از آب در نخواهد آمد. به گفته ناوین ، او خانه را در حالی ترک کرد که پدرش فریاد میزد "تو یک فا *حشه مرد هستی" !

ناوین چند همکلاس خوب داشت که عبارت بودند از "ایان مک گرگور" (اوبی وان کنوبی جنگ ستارگان) و "دیوید ثولیش" (هفت سال در تبت) . همکلاس بودن با این آدمها ، پدر یک بچه بودن ، زندگی در دنیای تئاتر لندن و پررویی ذاتی ناوین ، دست به دست هم دادند و در سال ۱۹۹۶ نقشی نیمچه نان و آب دار در فیلم جنجالی "بیمار انگلیسی" برایش جفت و جور کردند. این نقش ، جواز ورود ناوین به فرش قرمز و مراسم اسکار بود و نقطه روشنی که Casting agent ها بابتش کلی پول از تهیه کنندگان طلب میکردند.

البته چنانچه از ظواهر امر بر میآید ، چنته ناوین کمار هرگز از "سورپرایز" خالی نمیشود. ایشان در سال ۱۹۹۸ به مقام رفیع الکلیسم و در سال ۲۰۰۱ به درجه هروئین ارتقاء داده شدند و به مدت ۴ سال هر دوی این مواد مفرح را استعمال فرمودند تا به علت ناراحتی های جسمی مجبور به ترک شدند.

ایشان از سال ۲۰۰۲ با خانم "باربارا هرشی" (هانا و خواهران) در لس آنجلس زندگی میکنند. البته ناگفته نماند که این رابطه پیوسته نبوده ، بلکه در سال ۲۰۰۵ این زوج خوشبخت از هم جدا شدند و آقا ناوین رفت و از یک خانم دیگر بچه دار شد و بعد مجدد رجوع فرمودند. مشکلی هم نبود ، فقط قضیه این بود که خانم هرشی یک نموره مسنتر از ناوین بودند (۲۱ سال !) و بچه دار شدن برایشان مشکل ساز بود و ناوین هم نمیخواست بچه مردم را بزرگ کند ( جیزل هم که بزرگ بود!) پس با این طرح فکورانه زوج خوشبخت ما ، خوشبخت تر شدند. گفتم که همه اعمال و افکار ایشان "نوین" میزند!

اکنون آقا ناوین قصه ما در کنار مادربزرگش ، ببخشید ، دوست دخترش و فرزندش ، به یمن چکهای لاست ، زندگی آرامی را میگذراند . ۳ سال از "پاک" شدنش میگذرد و گفته که هرگز به "روزهای اعتیاد" بازگشت نخواهد کرد.

از من میشنوید ، همین فردا پس فردا است که یک فعل "نوین" دیگر از آقا ناوین سر بزند ،مثلاً شاید ازدواج با خانم "هرشی" قبل از نزول عزرائیل .

 
Naveen Andrews و همسرش

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    رضايـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت شما ازمدرســــــــــه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 533