سلام...
مجیدم ...
راستش این روزا هر کی پی دنیای خودشه ... پی خنده هاش ...
این روزا ته فکر ادما یا حرف ا تریپ شکست عشقیه یا خیانت و یا گرونی لیتر لیتر بنزین...
این روزا حرف ا خوشی بیشتره همه میدوئن واسه خنده هاشون میدوئن واسه پا گذاشتن رو ادمای زیر دست واسه بالا رفتن
اینجا خودم با چشمای خودم دیدم که ته غم ادما نه شنیدن بعد سواری دادن هوسه
اینجا ا سر سیری دل رسیدن به گشنگی هوساشون
رنگ میکنن خودشونو که دل ببرن و تهش برسن به زخم و درد و خوشی و هوس
اما ته این همه همهمه ادمایین که زور میزنن برسن به سیری دل ... اینکه تناشون بی هوس لخته ... اینکه دیده نمیشن با چشمایی که سیره و با دلایی که خوشه...
اینجا ادمایی هس که چشماشون به اسمونه و دستاشون دراز رو به ادما تا با فروش غروراشون زندگی بخرن
اینجا پره ا تفاوت ....
پره ا ادمایی که ا سر گشنگی دل و زردی رنگ و خشکی لب دیده نمیشن...
بیاید ببینیمشون