علت چیست؟
در کشورهای توسعه یافته، ملاک ارزشگذاری شغلی افراد، تجربه کاری آنان است، نه مدرک آنان.
در کشور ما مدرک بالاتر برابر شده است با شخصیت، مقام اجتماعی، موقعیت و درآمد بهتر.
پس چگونه انتظار داریم جامعه ما تخصص، دانش و کارآفرینی را رها نکند و به سمت گرفتن مدرک نرود؟
چگونه انتظار داریم نگاه خانوادهها و دختران به ازدواج و زندگی، با مدرک گره نخورد؟
چطور انتظار داریم اقتصاد پویایی هم چون کشورهای پیشرفته داشته باشیم؟
چطور میخواهیم جامعه مدرکگرایی نداشته باشیم؟!!!
هر چی فکر کردم برای صدمین پست چی بنویسم که مخصوص اولین پست سه رقمی، چیزی به ذهنم نرسید.
با وبلاگهای قبلی که حساب بخوام بکنم، بیش از چهارصد مطلب در این چند سال نوشتم که همه به نوعی دغدغههای ذهنیم بودند.
عصر جمعه دیروز سر سجاده نماز ناخودآگاه بغضم ترکید و اشکی بر گونههام لغزید... .
زمانه غریبی شده. انسانهای دنیا خدا رو فراموش کردند و خداهای دیگر رو پرستش میکنند.
مردم جامعه کمتر دغدغههای والای انسانی دارند.
خیلیها شعار اخلاق، دین و انسانیت میدن؛ اما در عمل و زندگی خلاف شعارشون تبلیغ میکنند.
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت