㋡
برای دیدن کارهام به قسمتـ هنـــــــر من مراجعه کنیـــدنظـــر یادتـــون نره
ساخت گلهای روی این جعبه ۸ ساعت زمان بُـــرد .
اما به نتیـــجه کار می ارزیـــد.gif){kind=small}
این جعبــه رو واسه دفتــرچـــه عشـــق درست کردم که عکسهای دفترچــه در پست فروشــگاه خانگیِ مـــن موجــود است
البته این جعبــه فــروشی نیست .gif){kind=small}
آخــرِ دفترچــه کاریکاتـــور کشیـــدم که عکساشــو براتون میذارم
♥ایــنم تخم مرغ های عیـــد امسال ♥
ایـــنارو با ماژیـــک کشیـــدم که تخم مرغ هــارو نپختـــم..gif){kind=small}
این یکی اول با ماژیـــک ساقه هاشـــو کشیـــدم بعــد با پولک که به شکـــل شکــوفــه بود گلهاشو چسبوندم. این یه دونه رو آب پـــز کردم.
برای دیــدن تـــخم مـــرغ های سال ۹۱ به قسمت هنـــر من مراجعــه کنیــد
این ســرویس بهداشتی در طبقه پانزدهم ساختمان گوادالاخارا در مکزیک واقع شــده است. از کف شیشه ای این سرویس می توانید پاییــن ساختمان را ببینیـــد که صحــنه ای وحشتناک را پــدید آورده است.
کف شیشه ای است . و از شیشه های خیلی ضخیــم ,که قدرت تحمل وزن زیادی را دارد.ودر اثر نوردهی شفاف و رویت می شود و اگر نور نداشته باشد . کف را یک سنگ گرانیت مشــکی خواهید دید.
★کاریکاتــــور زیبــا از مهــــرمادری ؛ برنــــده جشـــنواره کاریکاتـــور برلیــــن★
اینــم از عشــــقای ایـــــن روزا!!!!
✔بقیه در ادامه مطلب...
✔بقیه در ادامه مطلب...
✔بقیـــه در ادامــه مطلب...
✔بقیه در ادامه مطلب...
✔آموزش در ادامه مطلب....
درباره
★آمــــوزش★ , ܓ✿ هنر دستــܓ✿ ,
✔آموزش در ادامه مطلب....
درباره
★آمــــوزش★ , ܓ✿ هنر دستــܓ✿ ,
...
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز...
وای خدای من، خیلی درست کردی... حالا برش گردون... زود باش.
باید بیشتر کره بریزی... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن میسوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی... هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری!
زنی مشغــول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود
.ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز...
وای خدای من، خیلی درست کردی... حالا برش گردون... زود باش.
باید بیشتر کره بریزی... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن میسوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی... هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری!
تعداد صفحات : 7
اطلاعات کاربری
جعبه کادوییلینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی