علم عروض و وزن شعر فارسی (1)
شعر را سخنی موزون و با قافيه خوانده اند و منطقيان نيز اگر چه
معتقدند كه شعر سخنی خيال انگيز است، اما وجود وزن يا وزن و قافيه را برای
شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصيرالدين توسي وزن را به دليل خيال
انگيز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر هميشه نزد مردم
موزون بوده و تنها در سده ی اخير، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای
بی وزن گرچه خيال انگيز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
مراد
از خيال انگيز بودن يك شعر چيست؟ اين پرسشی است كه همواره در برابر شاعران
مطرح می شود. اگر بگوييد : «خورشيد طلوع كرد» تنها خبر از طلوع خورشيد
داده ايد، اما اگر بگوييد: «گل خورشيد شكفت»، افزون بر دادن خبر طلوع
خورشيد و آغاز روز، سخن شما خيال انگيز و موزون و زيبا نیز هست. چرا خيال
انگيز است؟ زیرا شما پيوند نهانی زيبايی ميان خورشيد و گل را يافته ايد و
خورشيد را به گل، و طلوعش را به شكفتن تشبيه كرده ايد. اين سخن شما موزون
نيز هست، زيرا بخش هجاهای آن با نظمي زيبا كنار هم نشسته اند و اگر می
گفتيد: « گل خورشيد شكفته شد»، اين سخن شما تنها خيال انگيز بود، اما از
نعمت وزن بهره ای نداشت.
وزن به شعر زيبايی سحرآميزی می بخشد و آن را
شورانگيز می سازد. اگر وزن شعری را برهم بزنيم خواهيم ديد كه تا چه ميزان
از زيبايی و تاثير آن در خواننده كاسته می شود. به عنوان مثال اگر شعر:
دانه چو طفلی است در آغوش خاك / روز و شب اين طفل به نشو نماست
به صورت بی وزن درآيد، در می يابيم كه چقدر زيبايی و شورانگيزی اش را از دست داده است.
دانه چو طفلی در آغوش خاك است، روز و شب اين طفل به نشو نما است
پس وجود وزن در شعر از فصل های ذاتی آن است. از اين رو كسانی كه با شعر و شاعری سر و كار دارند، به ويژه با شعر فارسي، بايد شناختی از وزن و قواعد ان داشته باشند، زيرا وزن های شعر فارسي از نظر خوش آهنگی و زيبايی و كثرت و تنوع و نظم در جهان بی نظير است.
برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب بروید...