loading...
باغ بالا
مدیر سایت بازدید : 2837 چهارشنبه 07 اسفند 1392 نظرات (0)

فعل های ناگذرا و گذرا

یکی از نکات دستوری که لازم است در تفهیم آن توجه کافی شود  طریقه ی تشخیص فعل های ناگذر از فعل های گذرا میباشد . اگر ما بتوانیمساده ترین راه را در این مورد بیابیم  هم کار خود را درتدریس راحت کرده ایم وهم در تفهیم و تشخیص اجزای جمله و همچنین شناخت جملات دو، سه و یا چهار جزئی  می توانیم بهتر عمل کنیم  این کار زمانی میسر می شود  که ما نوع فعل را در  جمله بشناسیم . همانگونه که می دانید فعل از لحاظ اینکه برای کامل شدن معنی خود به چه اجزایی نیاز دارد به دو گروه تقسیم میشود :

1-فعل ناگذر: فعل ناگذر فعلی است که برای کامل شدن معنی خود فقط نیاز به نهاد دارد مثلاَ :

 گل رویید . گل ( نهاد) و رویید( فعل) جمله است و معنی آن با نهاد کامل است .

2- فعل گذرا : فعلی است که علاوه بر نهاد نیاز به جزء یا اجزای دیگری همچون ( مفعول ، مسند ، متمم ) دارد . فعل های گذرا  از لحاظ تعداد اجزای آن به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از :

ا- فعل های گذرای( سه جزئی): اینگونه افعال گذرا علاوه بر نهاد نیاز به یک جزء دیگر دارند این جزء خواه مفعول یا مسند یا متمم باشد. که به ترتیب به آنها افعال گذرا به مفعول ، گذرا به مسند و گذرا به متمم گفته می شود برای مثال فعل های شنید ، خورد ، دید و...جزء دسته ی اول و فعل های است ، بود و... جزء دسته ی دوم و فعل های ترسید ، رهید ، نالید و ... جزء دسته ی سوم قرار می گیرند .       

2- فعل های گذرا ( چهار جزئی) : اینگونه افعال علاوه بر نهاد نیاز به دو جزء از اجزای ذکر شده در بالا را دارند. و به چند دسته  تقسیم می شوند که عبارتند از :

الف : فعل گذرا به مفعول و متمم مثل ( بخشید رهاند خرید – و... ) او مالش را به نیازمندان بخشید .

ب:  فعل گذرا به مفعول و مسند مثل ( نمود به شمار آوردن –  و... ) نور لامپ همه جا را روشن نمود .

 ج : فعل گذرا به متمم و مسند مثل ( نامیدن - به شمار آوردن و ...)   مردم به او دانشمند می گفتند .

د: فعل گذرا به مفعول و مفعول مثل ( پوشاند زد و ... )           او دیوار را رنگ زد .

اما مسئله ی اصلی همانا تشخیص افعال ناگذر از گذرا می باشد که باید در شناسایی آن نهایت دقت را به عمل آوریم . همانگونه که قبلاَ اشاره کردیم فعل ناگذر فقط به نهاد نیاز دارد . برای تشخیص این افعال ، آنها رابا سه قاعده ی کلی  می سنجیم اگر هیچ کدام از این قاعده ها درموردآن صادق نبود بدون شک فعل ناگذر محسوب می گردد .

اما اگر یکی و یا دو روش از این روش های ذکر شده در پایین در مورد آن صدق کند فعل ما گذرا محسوب می شود . این روشها عبارتند از:  

  1  -  فعل مورد نظر را با چه چیزی را ؟ و چه کسی را؟ سؤالی می کنیم اگر سؤال ما مطابق با اصول زبان فارسی باشد و معنی داشته باشد و جواب هم داشته باشد  فعل ما  نیاز به مفعول دارد واگر هم سؤال ما و  هم جواب بی معنی باشد یعنی نیاز به مفعول ندارد در نتیجه فعل ما ناگذرا است مثلاَ :          آب جوشید .

در این جمله درست نیست بگوییم چه چیزی را جوشید؟ و یا چه کسی را جوشید؟ همچنین جوابی که به سؤال داده می شود مطابق دستور زبان فارسی نیست و بی معنی می نماید (  آب را جوشید. )

 

 

2- راه دوم این است که آیا بدانیم این فعل مورد نظر جزء فعل های ربطی ( است ، بود ، شد، گشت ) ومشتقات آن می باشد .

اگر جزء آنها باشد فعل ما علاوه بر نهاد نیاز به مسند دارد و فعل گذرا است و اگر فعل مورد نظر جزء آنها نباشد فعل جمله فعلاَ جزء فعل های ناگذر محسوب می شود

 مثلاَ فعل جوشید در جمله ی آب جوشید جز فعل های ربطی ذکر شده در بالا نمی باشدپس نتیجه می گیریم که جوشیدنیاز به مسند ندارد  .

3- در روش سوم باید بدانیم آیا فعل مورد نظر در جمله همیشه با یک حرف اضافه ی مخصوص می آید ویا در جمله متممی که بعد از این حرف اضافه آمده است می توانیم آن را در جمله حذف کنیم ؟ چون اگر متمم را حذف کردیم معنی جمله ناقص شد این بدان معنا است که فعل به متمم نیاز دارد و فعل گذرا می باشد اما اگر متمم را حذف کردیم جمله ناقص نشد یعنی این فعل به متمم نیاز ندارد . مثلاَ( آب در کتری جوشید) واژه ی کتری را که  متمم قیدی است در جمله حذف کنیم ، لطمه ای به معنای جمله وارد نمی شود .  با سه روش بالا می توان به راحتی فعل ناگذر از گذرا را تشخیص دارد .

 

مدیر سایت بازدید : 193 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)

بسمه تعالی

همانطوریکه تاریخ دانان و تاریخ نویسان غربی خوداذعان نموده اند اولین سازندگان سر پناه و به عبارتی ساختمان در گیتی ایرانیا ن بوده اند که به علت شرایط جغرافیایی منطقه نمی توانستند در غارها زندگی کنند و به همین خاطر دیوارهایی را به ارتفاع قدشان ویا کمی بلندتر می ساختند و بعد تنه درختان را صاف کرده و روی دیوارها می انداختند که ما امروزه به آن نام تیرداده ایم و روی تیر ها را با پوشال گیاهان منطقه می پوشاندند و درواقع ایزولاسیون می کردند واین سازه که ما در اصطلاح امروزی ساختمان بنایی به آن داده ایم مربوط به حداقل شش الی هفت هزار سال پیش است که دریاچه مرکزی ایران واقع در دشت کو.یر و دشت لوت در اثر گسل به وجود آمده و آتشفشان دماوند خشک نشده بود و شهر سیلک ( کاشان ) به عنوان پایتخت ایران به حساب می آمدکه ملکه مادر (ماما) بعنوان پادشاه ایران که ایرانبان(ایران بانو ) خوانده می شد در آن زندگی می کرد که باهوش ترین زن ایران بود و با قایقی که گوزنها آن را می کشیدند سراسر دریاچه مرکزی را می گشت وبه شهرهای ایران در شمال و جنوب و شرق و غرب سر کشی می کرد و همین هوش آنان بود که موجب پیشرفت در ساخت خانه و بعدها در دوران هخامنشی در شهر سازی گردید .

در دوران هخامنشیان ایرانیان پی ستونها را از پائین به هم وصل می کردند و در واقع فنداسیون نواری اجرا می کردند و ستونها را در بالای ساختمان هم به هم متصل می کردند یا شاه تیرها را اجرا می کردند و بدین ترتیب یک ساختمان اسکلت سنگی ، چوبی می ساختند تا در مقابل زلزله مقاوم باشد و به همین خاطر است که اندیشمندان تاریخ دنیا ایرنیان را اولین مهندسان ساختمان وراهسازی می دانند ولی خود ما از آن غافل هستیم و این اتمی از تاریخ پرشکوه ایران است و وظیفه ما تلاش برای پیشرفت ایران .            چو ایران مباشد تن من مباد

امروزه هم شاهد هستیم که بیشتر ساختمانها در مناطق فقیر نشین با همان اصول اولیه ساخته می شود که در تاریخ ثبت شده است بخاطر اینکه در عمران نقش اساسی را اقتصاد تعیین می کند که این عامل موجب سرپیچی مسئولین از قوانین و ضوابط ساختمانی می شود که بایستی موجب توجه جدی قرار گیرد زیرا اکثر ساختمانهایی که ساخته می شوند دوام لازم را ندارند و بیشتر اصول مهندسی در آنها اجرا نگردیده است . عامل دیگری بی اطلاعی مهندسانی است که همه چیز را در دانشگاه به طور تئوریک آموخته اند و تا خود را به کار عملی وفق بدهند مدت زیادی طول می کشد که در این مدت صدمات شدیدی را بر پیکر ساختمان سازی و شهر سازی ایران عزیز وارد می کنند .و موارد دیگری که به نوبه خود در داخل گزارش خواهد آمد . امید است همانطوریکه ایرانیان اولین مهندسان دنیا هستند بهترین مهندسان دنیا را در دانشگاه هایمان آموزش و تحویل جامعه بدهیم .

وطن نام تونام نامداران همه فصل تو بادا نو بهاران                    وطن سبزی سپیدی سرخ گونی مبادا دشمنت را جززبونی

 ساختمانهای رایجی که ما امروز اجرا می کنیم برای مصارف مختلف از سه نوع بنایی ، اسکلت فولادی و اسکلت مبتنی استفاده می شود که نوع بنایی خود شامل دو نوع سازه به شرح ذیل می باشد .

الف ـ ساختمان بنایی نیمه اسکلت فلری                                          ب ـ ساختمان بنایی نیمه اسکلت بتنی

ساختمان بنایی بعلت اقتصادی بودن و راحتی اجرادرساختمانهای مسکونی1الی2 طبقه با

استقبال زیادی روبروست ساختمانهای اسکلت بتنی وفولادی با توجه به شرایط برای آپارتمان سازی

ساختمانهای اداری ودولتی وغیره ...مورد استفاده قرارمیگیرند.

1ـ ساختمان بنایی

ازمیان ساختمانهایی که توسط شرکت نامبرده اجرا می گردید و بنده در آن مشغول کار آموزی بودم یک نمونه ساختمان بنایی از نوع بنایی نیمه اسکلت فولادی بوده واز لحاظ کاربری یک ساختمان مسکونی دوبلکس بود.

 قسمتهای مختلف ساختمان بنایی : پی - کلافهاــ دیوارهاــ ستونهاــ سقف

مراحل اجرا :

پی کنی :

عرض و ارتفاع پی با توجه بار های وارده و مقاومت خاک منطقه وعرض دیوارها یی که روی آن اجرا خواهند شد محاسبه شده و بعد پلان فنداسیون با توجه به پلان تیپ بندی ومحل قرار گیری ستونها طراحی و آکس بندی میگردد و از روی پلان فنداسیون توسط ریسمان آکسها را مشخص و بعد با گچ عرض پی کنی که باید پی کنی شود مشخص می شود

رنگ ساختمان ریخته شود بعد پی کنی با دست یا به صورت مکانیکی با بیل مکانیکی انجام می گیرد که این مرحله برای تمام انواع ساختمان ها چه اسکلت فولادی و چه اسکلت بتنی و بنایی مشترک است

مقاومت خاک مناطق مختلف شهری در دفاتر فنی فعال ، شهرداری ، مسکن و شهرسازی واستانداری موجود می باشد برای ساختمانهای بنایی مقاومت خاک را می توان با بازدید از محل نیز تخمین زد به شرح زیر : ـ خاک دستی فاقد مقاومت لازم برای پی سازی است که باید برداشته شود .

ـ خاک شن وماسه ای ( خاک دج ) دارای مقاومت خوب در حدود 1.5-2.5 3.5kg/cm2

ـ خاک رس خشک دارای مقاومت نسبتاً خوب در حدود 1-1.5 2 kg/cm2

ـ خاک رس مرطوب فاقد مقاومت لازم است .

هم چنین از روش آزمایش در محل توسط کیسه های سیمان نیزمی توان مقاومت نهایی بعد مقاومت مجاز را محاسبه کرد .

بعد از انجام پی کنی با توجه به اینکه کف ساختمان± ) از پی چه ارتفاعی دارد چندین حالت برای اجرای کورسی و فنداسیون وجود دارد اگر اختلاف ارتفاع کف ساختمان و کف پی به اندازه پی با شد فنداسیون کار کورسی چنین را نیز انجام خواهد ومی توان بعد از اجرای بتن و مگر فنداسیون به کف رسید که این حداقل ارتفاع پی و کف ساختمان است .

در غیر این صورت به دو روش می توان به کف ساختمان رسید و بعد عملیات بلوکاژ را انجا م داد .

الف ـ ابتدا و کورس چنین را با سنگ لاشه که به آن لاشه چنین کفته می شود انجام داده و بعد فنداسیون نواری یا منفرد را اجرا بعد کروس چینی را روی آن انجام دهیم که بهترین حالت است زیرا کف ساختمان از پایین ترین نقطه به قسمتهای بالاتر ساختمان متصل می شود ولی در روش قبلی فشار را تحمل می کند و مقاومت فنداسیون بتنی که آرماتور بندی شده است را ندارد .

نحوه اجرایی آرماتور بندی فنداسیون

با توجه به پلان فنداسیون و دتایلهای آن تعداد میل گردهای طولی و تقویتی و همچنین شماره آنها و میل گردهای خاموت و شماره و فواصل آنها از هم ( c.o.c) در پلان فنداسیون محاسبه و آورده شده است که توسط آن به تعدادی که در نقشه داده شده میل گردهایی طولی روی خرک یا زمین قرار گرفته و به طول لازم برش داده می شوند و توسط خاموتها میل گردهای پایینی طولی و بالایی به هم وصل می گردند و همچنین آرماتورهای مش بندی هم بطول های لازم برش داده شده وبه صورت شبکه بندی روی هم قرار گرفته و توسط سیم آرماتور بندی بسته شده و در محل زیر ستونها قرار می گیرند بعد از اینکه آرماتور بندی قسمتی از کلاف پایینی آماده شد آن را در محل قرار داده و قالب بندی را انجام می دهند .

انواع قالب بندی کلاف تحتانی

ـ قالب آجری :

که بهترین حالات قالب بندی است زیرا بعد از بتن ریزی دوباره می توان از آجرها استفاده کرد و همچنین شکل پذیری بالای آن قابلیت عمده ای برای قالب آجری به حساب می آید بدین ترتیب که به عرض مورد نظر همچنین ارتفاع در نظر گرفته شده برای فنداسیون یک دیوار آجری معمولاً 20cm اجرا می کنند و قسمتهای داخلی آن را با پلاستیک می پوشاند تا آب بتن توسط آجرها جذب شده هم آجرها بعداً راحتر از بتن جذب شوند ولی برای کلافهای قایم و فوقانی از قالب آجری نمی توان استفاده کرد .

 ـ قالب تخته ای :

که بیشتر برای کلافهای قایم و فوقانی مورد استفاده قرار می گیرد و برای کلافهای تحتانی هم اگر مقرون به صرفه باشد و همچنین قالب تخته ای موجود باشد می توان استفاده کرد و تخته ها قبل از قالب بندی روغن کاری می شوند تا هم آب بتن توسط تخته ها جذب نشود هم قالب ها راحت تر از بنتن جدا شوند که همان کار پلاستیک در قالب آجری را انجام می دهد .

ـ قالب فلزی :

از قالب فلزی هم می تولن برای کلدف تحتانی استفاده کرد ولی برای پروژه های کوچک مقرون به صرفه نیست این قالب ها هم قبل بسته شدن روغن کاری میشوند ولی در اینجا جذب آب دیگر مد نظر نیست .

ـ حالتی هم است که خاک منطقه به عنوان قالب عمل میکند در این موارد پی را به عرض و عمق مورد نظر کند بعد دیواره های پی را با پلاستیک می پوشانند و زمین خود نقش قالب را ایفا می کند و نیازی به قالب نیست و عایق بندی به علت این است که آب بتن جذب نشده و نسبت آب به سیمان بتن تغییر نکند .

در محل اتصال کلدف های قائم به تحتانی میلگردهای انتظار قرار داده می شوند تا بعد از بتن ریزی آرماتورهای آن به این آرماتورهای انتظار بسته شوند .

بتن ریزی فنداسیون :

در ساختمانهای کوچک بتن ریز ی توسط دست وبدون ویبراتور و بتو نر انجام می گیرد و طرح اختلاط بتن در اینجا نقشی ندارد و گارگران به صورت تخمینی میزان شن و ماسه و سیمان و حتی عامل مؤثر بتن یعنی آب تعیین و بتن را تهیه و آماده می کنند و بتن ریزی به صورت تکه تکه انجام می گیرد و در بعضی موارد بتن قسمتی از کلدف ریخته شده و بعد از چند روز فاصله قسمتهای دیگر اجرا می شود که یک عیب بزرگ برای قسمت مهمی از یک ساختمان به شمار می رود در ساختمان های با اهمیت های بیشتر شاهد طرح اختلاط بتن تخمینی و بتونر هستیم بدین صورت که میزان شن وماسه برای یک کیسه و محاسبه شده وآن را به وزنی که یک بیل معمولی می تواند از شن یا ماسه برداشته شود تقسیم می کنند و تعداد بیلهایی که از شن وماسه باید در مخزن بتونر برای یک کیسه سیمان ریخته شود مشخص می شود و میزان آب را هم به وزن یک سطل تقسیم کرده و تعداد سطل های آب برای یک کیسه سیمان 50 کیلو گرمی به دست می آید به طور مثال : 35 بیل شن ، 40 بیل ماسه ، 1کیسه سیمان و دو سطل آب نمو نه ای از طرح اختلات بتنی برای یک ساختمان با اهمیت که از لحاظ کار بری یک ساختمان مسکونی آپارتمانی بود می توان نام برد.

 ـ کلاف قائم و افقی

بعد از اتمام فنداسیو ن دیواره های کناری که در ساختمان بنایی معمولاً باربر هستند اجرا می شود و محل کلدفهای قائم را خالی می گذارند و خود دیوارها هم به عنوان قالب عمل می کنند و بعد آرماتوربندی کلدف قائم را نجام داده و در محل مورد نظر قرار می دهند اینجا نیز نوع قالب معمولاً تخته ای است .

ـ ستون گذاری

در محل ستون ها که مش بندی در فنداسیون اجرا می شود بیس پلیت هایی را توسط بولت به فنداسیون اتصال داده و بعد از اتمام بتن ریزی دوباره صحفه ها را باز کرده و زیر آن ملات نرمه ریخته و دوباره در جای خود قرار داده و پیچ ها را می بندند که این عمل را مونتاژ یا هوا گیری می نامند بعد ستون ها را روی بیس پیلیت ها اتصال میدهند .

ـ تیر ریزی

بعد از ستون گذاری شاهتیرها اجرا می شوند و تیر های فرعی روی شاهتیرها و دیوار باربر قرار می گیرند بهترین حالت برای تیر ریزی این است که تیرها داخل کلدف فوقانی قرار می گیرند که بدلیل مشکل بودن اجرای آن انجام نمی شود در غیر این صورت باید از پلیت های کوچک برای اتصال تیرها به کلدف فوقانی استفاده کرد که این هم در عمل به خاطر اقتصادی نبودن و مشکلات عدیده با استقبال روبرو نشده است و عیبی دیگر بر معایب کارهای اجرایی افزوده است .

ـ باربند افقی :

در سقفهای طاق ضربی برای مقابله نیروی افقی از باربند افقی استفاده می شود که به صورت ضربدری و برای مساحت کوچک تر یا مساوی 25 متر مربع اجرا می شود که معمولاً با ید توسط پیچ ومهره اجرا شود ولی در عمل یک میل گرد طوری در عرض تیر ها می اندازند وبه تیرها وبه تیر اتصال می دهند آن برای اینکه تیرها هنگام اجرای طاق ضربی تکان نخورند .

اجرای پله فلزی

با توجه به دتایلهای پله فلزی که در دانشکاه تدریس می شود زیر تیرهای پله فلزی هم مانند یک ستون باید بیس پلیت قرار داده شود و مانند ستون به آن اتصال داده شود ودر عمل کف ساختمان را اجرا می کنند تا به کف پله برسند و بعد زیر آن را صاف و شمشیری های پله را با یک تیر کوچک به هم وصل کرده روی آن قرار می دهند . که از لحاظ فنی غیر قابل قبول است . نحوه اجرا در عکس مشهود است .

ـ اجرای طاق ضربی :

بین دو تیر فرعی با قوس معمولی 3cm ولی در عمل بعلت کمتر شدن حجم گچ خاک روی آن کمتر از 3cm هم اجرا می گردد . به دین ترتیب که چند دهنه را توسط چوب بست آماده بکار کرده و ملات گچ خاک را به صورت تخمینی و توسط کارگران و بنایان با تجربه ساخته می شودکه هر چه خاک آن بشتر باشد دیر تر گیرش خواهد داشت و علت استفاده از خاک هم پایین آوردن گیرش اولیه گچ است گچ و خاک خشک را روی یک میزان مشخص آب که داخل استانبول ریخته شده بطوری می ریزند که روی سطح آب پخش شود تا تمام ذرات آن با آب تماس داشته باشند سپس ملات گچ وخاک را روی سطح مورد نظر اولیه که یا پروفیل آهن است که تیر های فرعی به آن وصل شده اند یا دیوار آجری مالیده و آجرها را با یک ضربة مشخص که نه چندان شدید و آرام باشد روی ملات گچ وخاک می زنند و به همین خاطر است که با آن نام طاق ضربی داده اند .

بعد از اجرای دیواره های کناری و ستون گذاری و تیر ریزی و اجرای سقف نوبت به دیوار های داخلی یا تیغه ها می رسد که با توجه به پلان معماری داخل ساختمان تیغه بندی می شود که عرض آنها معمولاً 10 سانتی متر است .

عرض انواع دیوار ها در ساختمان بنایی

عرض دیوار های باربر کناری و میانی در ساختمان بنایی بطور معمول 35 سانتی متر است و با توجه به اصل لاغری تا 5/3 متر ارتفاع می توان از این نوع دیوار استفاده کرد .

عرض دیوارهای داخلی تیغه های مشترک 20سانتی متر و بقیه 5 یا 10سانتی متری هستند .

ساختمان اسکلت فولادی

یکی از ساختمانهای اسکلت فولادی که شرکت ما در آن به عنوان پیمانکار مشغول به فعالیت بود یک واحد آپارتمانی مسکونی بود .

در ساختمان اسکلت فولادی تمام اعضای باربر ( فشاری ) ، ستونها و تیر ها از پروفیل آهن طراحی و اجرا .

قسمتهای مختلف ساختمان اسکلت فلزی

ـ پی و فنداسیون ـ ستون ـ تیر ـ تیرهای فرعی ( تیرچه) ـ پله ـ بادبندـ سقف

مراحل اجرا

پی کنی و پی ریز ی :

شرایط پی کنی و پی ریزی همانند ساختمان بنایی است با این تفاوت که در ساختمان اسکلتی دیگر کلدف بندی نداریم و پی نواری زیر دیوار باربر دیگر اجرا نمی شود وتمام اعضای باربر کناری و داخلی را ستونهای فلزی تشکیل می دهند .

در اینجا نیز با تو جه به مقاومت خاک وبارهای وارده می توان از انواع پی استفاده کرد که به شرح زیر آمده است .

انواع فنداسیون برای ساختمان اسکلتی

<span style="font-size: 11pt; font-fami

مدیر سایت بازدید : 564 سه شنبه 11 تیر 1392 نظرات (1)

فع محدوديت – تغيير قانون‌ها در رفع محدوديت بازار الكتريكي امروزه قوانيني كه مورد استفاده قرار گرفته‌اندتا حكومت كنند بر امور توليد انتقال و توزيع و همچنين بر خدمات عمومي و تأمين كننده، تغيير كرده است. بدين‌گونه است كه ناگهان يك فروشنده با تغيير اين قوانين به يك نقطه روشن تبديل مي‌شود. بنابراين بازار مجبور است بيشتر به عقايد عمومي گوش بدهد. و يك احتمال قوي نيز وجود دارد كه فرياد براي ديد و بنياد كمتر است. همه فعالان در اين بازار جديد مجبورند هزينه‌هايشان را كاهش بدهند. و در اين زمان براي ترانسفورماتورها و سيستم‌هاي توزيعي تعهد قابليت اطمينان بالا مي‌دهند. يك طرح خوب وجود دارد كه كابل‌هاي ارتباطي ساخته خواهند شد و مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرند. بطور كامل در سفارش است كه ماكزيمم تكنيك و سود اقتصادي را از شبكه‌هاي الكتريكي بدست‌آورند. سيستم كابل‌هاي فشار قوي يك قسمت اساسي دارد كه در محيطي مناسب، جديد، ويژه قرار مي‌گيرد؛ هنگاميكه مي‌آيد و جايگزين خطوط هوايي مي‌شود؛ با كابل‌هاي زير زميني. هزينه سيستم كابل‌هاي فشار قوي در طول دهه اخير كاهش يافته و احتمالاً بيشتر هم پايين مي‌آيد. در همين زمان عملكرد كابل XLPE شديداً افزايش پيدا كرده است. پيام جديد وجود دارد كه سيستم كابل‌هاي XLPE قادر است با خطوط هوايي، به طور تكنيكي، محيطي و به صورت اقتصادي رقابت كند. اين يك اصل ويژه است در رنج ولتاژ 12 الي 170 كيلو ولت. اين ويژگي كابل‌هاي XLPE را از طرح انتقال خطوط هوايي در يك منظر جديد متمايز كرده‌است. در جاهايي كه پاسخ كابل‌ها اغلب چايگزين گيرايي داشته باشد. عايق فشار قوي – عملكرد و پيشرفت روند برقرار شده خوب به سمت يك عايق ضخيم كوچكتر ادامه خواهد داشت نتايج يك كابل باريك‌تر با امتيازات بيشتر، طول خطي طولاني‌تر در ان، نصب راحت‌تر، مفصل كوچكتر، انقباض و انبساط حرارتي، كاهش مواد عايقي به كاررفته. تجارب اموخته شده در طو ل توسعه كابل‌EHV_XLPE (extra high voltage XLPE)، توسعه يافتن مواد و فرايندها و خدمات فوق‌العاده XLPE، توانسته است ضخامت اين كابل‌ها را تا 12-15 ميليمتر براي خطوط 132 kv كاهش دهد. كابل‌هاي زيرزميني با خطوط هوايي متمايزند البته، امنيت، زيست محيطي، قابليت اطمينان وپارامترهاي اقتصادي عملياتي سيستم‌كابل‌هاي XLPE را از خطوط هوايي متمايز مي‌سازد. براي سيستم كابل XLPE مدرن، نسبت هزينه كاهش يافته و فوايد زيست‌محيطي و قابليت اطمينان اغلب از مسايل روشن و مهم هستند. به خاطر گذشتن بزرگشان از مناطق تكه‌تكه، كابل‌ها معمولاً كمتر نشان داده مي‌شوند. در مقايسه با خطوط هوايي MVA تلفات را از دست مي‌دهند. چكيده‌اي از فوايد سيستم كابل XLPE در جدول زير داده شده است. ميزان خطوط هوايي بعضي اوقات محدو مي‌شود به وسيله زمستاني بالا كه شامل تعدادي زيادي وسايل گرمايي الكتريكي است. ددر طول روزهاي گرم تابستان خطوط هوايي 50% الكتريسيته كمتري نسبت به زمستان حمل مي‌كنند. اين گيرايي كمتر مجبور است در آينده حل شود. در مناطقي كه محدوديت‌هاي هوايي وجود داردبراي مثال فوايد كابل‌XLPE زير زميني آن‌ها را يك جذب كننده خالص مي‌سازد.خطوط زيرزميني انتقال تقريباً ظرفيت بالا وبهتري براي دوره‌هاي زماني كوتاه‌تر از 90دقيقه را به خاطر مقدار زياد حرارت بالاي اطراف خاك دارد. *قابليت سيستم كابل 400-500 kv IEC تاكيد مي‌كند كه قابليت اطمينان و هماهنگي مهم كابل‌ها و لوازم جانبي با توصيف عملكرد كلي سيستم، مقاومت كابل، اتصالات و ترمينال‌ها ثابت شده است. برنامه آزمون فراگيري شامل يك جفت آزمون صلاحيت در جزئيات IEC 62067 توضيح داده شده است. ABB به عنوان تأمين كننده سيستم كابل‌هاي 400 kv در سال 1995 واجد شرايط شده است. كيفيت مواد و توليد تنها تأمين كننده‌هاي تأئيد شده رسانيدن(تحويل داده) مواد لازم را بنا نهاده‌اند. همه توليدات ABB براي كابل‌هاي فشارقوي و لوازم جانبي توسط ISO 9001 و ISO 14001 تأئيد شده است. هسته كابل‌هاي XLPE از يك مواد صنعتي خشك توليد شده‌است. سيستم عايقي كابل شامل لايه هدايت كننده در يك پروسه فشرده شده‌است. و براي عايق‌ها و مواد هدايت‌كننده در يك محل تميز در سه مرحله فشرده شده‌است. كابل مسي هدايت كننده كه يك منطقه 2500ميلي‌متر مربع دارد كه به پنج جزء براي كاهش اثر پوستي تقسيم بندي شده‌است. ABB از هادي‌هاي برش زده استفاده مي‌كند. كه ساخته‌ شده‌اند از عايق‌هاي مفتولي براي عبور با هم از 1000ميليمتر مربع پوشش براق متشكل از سيم‌هاي مسي درون يك بستر كاغذي كشي براي كاهش تأثير مكانيكي و حرارتي انتقال داده شده عايق. تعداد سيم‌ها و مجموع عبوري به نايز مداري شبكه بستگي دارد. سفتي در طول سيم با هواي مياني درون پوسته سيم با پوردهاي فشرده به پايان مي رسد. محافظ خارجي در مقابل تأثير مكانيكي و پوسيدگي بوسيله يك پوشش محكم، فشرده و محدود ساخته شده است از HDPE(پلي اتيلن با دانسيته بالا). يك رشته فلزي درون قسمت داخلي غلاف به صورت افشان درون كابل نگه داشته‌شده‌است. نتايج وزن پايين و لاغر كابل چندين استفاده دارد: طول بزرگتري از كابل مي‌تواند روي قرقره‌ها پيچيده شود، از جريان‌هاي گردابي بالا كه درون غلاف كابل افت مي‌كنند جلوگيري مي‌شودو همچنين ظرفيت جريان عبوري بهينه سازي مي‌شود. امكان قدرت هوايي -يك لايه هدايت كننده فشرده براي اندازه‌گيري غلاف خارجي -يك لايه عقبي سرخ رنگ فشرده براي سلامتي فوق‌العاده در اتفاقات محيطي امكان ديگر كابل‌هاي طراحي شده پيشنهاد دارد كه حل كند درجه حرارت كنترل شده را با كابل‌هاي نوري. فيبرها محصور هستند درون يك تيوپ استيلف تقريباً با همان سايز به عنوان سيم پوششي كه منسجم شده درون پوشش كابل. درجه كنترل شده در اين روش امكان بهينه سازي بارها را فراهم مي‌سازد. قسمت سيستم كابل‌هاي 220-500 kv در كابل‌هاي ولتاژ متوسط معمول است كه در مورد دور يقطعات فكر كنيم. حتي اگر اين تأمين كننده‌هاي متفاوت بيايند، آن‌ها مي‌توانند به يكديگر ملحق شوند. و به عنوان يك سيستم كامل كار خواهند كرد. و اين علت محدوديت دادن براي خيابان‌هاي الكتريكي در ساختمان تجهيزات در IEC 60502 است. كابل‌هاي HV و همچنين EHV و لوازم فرعي به عنوان سيستم طراحي مي‌شوند. نه وجود ساختمان تجهيزات كابل‌ها و نه سطح ولتاژ ، فقط تست تجهيزات در IEC 60840 وIEC 62067 . طراحي كابل 400 kv XLPE در سال 1996 ،ABB يك سفارش از خدمات عمومي براي تامين و نصب يك سيستم كابلXLPE 400 كيلو ولتي رد يك تونل زيرزميني طولاني به طول 6.3 كيلومتر در مركز برلين دريافت كرد. تونل مطرح شده در 25 تا 35 متري زمين واقع شده‌است و يك قطر سه متري دارد. سيستم كابل با هادي‌هاي مسي قطعه‌قطعه شده 1600 ميليمتر مربعي و يك خازن انتقالي 1100MVA دارد؛ و بخشي از يك خط انتقال ضربدري ميان شبكه فشارقوي شرق و غرب شكل گرفته است. كابل به صورت سه فاز منسجم به صورت قائم نصب شده است. يكي بالاي ديگري با طراحي خاص . 7.2 متر دور از هم و با يك مدار كوچك در وسط هر فاصله مسير كابل تقسيم شده به 9 قسمت كه تقريباً 730 متر طولاني‌تر است. انتهاي GIS روي دو پست فرعي و اتصال ABB جديد نصب شده و براي اتصال كابل‌هاي طولاني مورد استفاده قرار گرفته است. كابل نصب شده تشكيل شده از سه قطعه اصلي با سه قطعه كوچكتر ميان هر قطعه اصلي. مدار كابل در دساكبر سال 1998 به درون خدمات عمومي رفت. پروژه‌هاي كابل‌هاي زير آبي جديد در سال 1998 پروژه كانال جزاير الكترونيكي را تحويل داد كه توان توليد از فرانسه به جرسي را تقويت مي‌كند كه براي اولين بار جرسي را به شبكه مياني اروپا متصل كرد. بخش زيردريايي اين پروژه در ژول 2000 تكميل شد. اجزاء اصللي تحويل داده شده براي اين پروژه عبارتند از: -كابل‌هاي زيردريايي ميان فرانسه و جرسي و ميان جرسي و گيونرسي(تقريباً به طول 70 كيلومتر) -پست‌هاي فرعي GIS -ترانسفورماتورهاي جديد و راكتورها دوتا از كابل‌هاي زير آبي از همان شيوه طراحي شده‌اند. به عبارت ديگر سه هسته جدا شده از پوشش با عايق XLPE مي‌باشد ك ههر كدام يك فيبر نوري با 24 فيبر مجتمع در آن براي ارتباط سيستم و قطع داخلي را شامل مي‌شود. كالب‌ها سيم‌هاي لاكي دوبل دارند.( به عبارت ديگر يك لايه داخلي از لاك كش نشان و يك لايه خارجي كه لاك سنگي ناميده مي‌شود)براي حفاظت آزاد از آسيب‌هايي كه مي‌تواند سبب جريان جزر و مدي شود. كابل يك قطر تقريباً 250 ميليمتري و وزني در حدود 58 كيلوگرم بر متر را در هوا دارد. همچنين هر دو كابل‌ها بوسيله كارخانه در طول كاملشان تحويل داده مي‌شوند. سيستم‌هاي كنترلي جدا از هم در عمليات كامپيوتري اتصال كابل‌ها نصب شده‌اند. كه در سال 2003 كامل شده‌است. برق DC فشار قوي كه از سال 1997 به جريان انداخته شد. نوآوري ديگر ABB در زير زمين است. كه تكنولوژي كابل‌هاي فشار قوي پيشرفته را متحد كرد. كابل‌ها جريان مستقيم فشار قوي را براي انتقال قدرت حجيم د رفواصل طولاني و عنمدتاً زير آب بكار برده مي‌شوند. تكنولوژي كابل‌هاي قديمي بر پايه سيستم عايقي كاغذ آغشته به روغن چسپنده سبك بنا نهاده شده است. چرا كه اين كابل‌ها فوايد تكنيكي زيادي دارند. ساخت پروسه آهسته و توليد آخر از نظر مكانيكي حساس است. صنعت نيز زمان زيادي خود به دنبال يك كابل HVDC فشاري از نوع مورد استفاده در سيستم AC مي‌باشد. با برق HVDC شركت ABB سيستم كابل فشار قوي همراه با ترانزيستورهاي جديد، مبدل‌ها را وارد بازار مي‌كند، كه با ساخت كابلHVDC ميزان انتقال قدرت راحتتر مي‌شود. كاربردهاي برق HVDC -تغذيه كننده‌هاي ايزوله شده -شبكه‌هاي اتصال AC -انتقال قدرت از واحد ژنراتور كوچك -ايجاد شبكه DC با اتصال نقطه ضربدري -قابليت اطمينان شبكه توسط ولتاژ پايدار و شروع‌هاي سياه تأسيسات زيربنايي الكتريكي آينده سيستم كابل‌هاي فشار قوي به عنوان پاسخ كلي از گهواره تا گور با تحويل تهيه كننده در دسترس هستند. چنين سيستم‌هايي يك هديه قديمي به خوبي يك حس تكنيكي در تجارت هستند. آن‌ها ممكن است با در‌خواست نامه شروع شوند با از ميان برداشتن خطوط اضافه بار ادامه پيدا كنند. و تأمين و نصب كابل‌هاي سيستم و در آخر كنترل دوستانه محيطي با تجهيزات قديمي را داشته باشند. تمام درخواست‌هاي كابل تقريباض مي‌تواند به عنوان تركيب هوشمند وسايل مانيتوري، مبدل وسايل اشتراك بار، خدمات و يا حتي كنار گذاري وسايل نيز باشد. نهنگ‌هاي اقيانوس اطلس نيز مي‌توانند آرايش ببينند. و در اينجا نوع جديدي از ضمانت‌نامه‌هاي در دسترس مي‌تواند چندين ترديد تجاري را رفع كند. رفع محدوديت – تغيير قانون‌ها در رفع محدوديت بازار الكتريكي امروزه قوانيني كه مورد استفاده قرار گرفته‌اندتا كنند بر امور توليد انتقال و توزيع و همچنين بر خدمات عمومي و تأمين كننده، تغيير كرده است. بدين‌گونه است كه ناگهان يك فروشنده با تغيير اين قوانين به يك نقطه روشن تبديل مي‌شود. بنابراين بازار مجبور است بيشتر به عقايد عمومي گوش بدهد. و يك احتمال قوي نيز وجود دارد كه فرياد براي ديد و بنياد كمتر است. همه فعالان در اين بازار جديد مجبورند هزينه‌هايشان را كاهش بدهند. و در اين زمان براي ترانسفورماتورها و سيستم‌هاي توزيعي تعهد قابليت اطمينان بالا مي‌دهند. يك طرح خوب وجود دارد كه كابل‌هاي ارتباطي ساخته خواهند شد و مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرند. بطور كامل در سفارش است كه ماكزيمم تكنيك و سود اقتصادي را از شبكه‌هاي الكتريكي بدست‌آورند. سيستم كابل‌هاي فشار قوي يك قسمت اساسي دارد كه در محيطي مناسب، جديد، ويژه قرار مي‌گيرد؛ هنگاميكه مي‌آيد و جايگزين خطوط هوايي مي‌شود؛ با كابل‌هاي زير زميني. هزينه سيستم كابل‌هاي فشار قوي در طول دهه اخير كاهش يافته و احتمالاً بيشتر هم پايين مي‌آيد. در همين زمان عملكرد كابل Xlpe شديداً افزايش پيدا كرده است. پيام جديد وجود دارد كه سيستم كابل‌هاي Xlpe قادر است با خطوط هوايي، به طور تكنيكي، محيطي و به صورت اقتصادي رقابت كند. اين يك اصل ويژه است در رنج ولتاژ 12 الي 170 كيلو ولت. اين ويژگي كابل‌هاي Xlpe را از طرح انتقال خطوط هوايي در يك منظر جديد متمايز كرده‌است. در جاهايي كه پاسخ كابل‌ها اغلب چايگزين گيرايي داشته باش عايق فشار قوي – عملكرد و پيشرفت روند برقرار شده خوب به سمت يك عايق ضخيم كوچكتر ادامه خواهد داشت نتايج يك كابل باريك‌تر با امتيازات بيشتر، طول خطي طولاني‌تر در اطراف آن، نصب راحت‌تر، مفصل كوچكتر، انقباض و انبساط حرارتي، كاهش مواد عايقي به كاررفته. تجارب اموخته شده در طو ل توسعه كابل‌EHV_XLPE (extra high voltage XLPE)، توسعه يافتن مواد و فرايندها و خدمات فوق‌العاده XLPE، توانسته است ضخامت اين كابل‌ها را تا 12-15 ميليمتر براي خطوط 132 kv كاهش دهد. كابل‌هاي زيرزميني با خطوط هوايي متمايزند البته، امنيت، زيست محيطي، قابليت اطمينان وپارامترهاي اقتصادي عملياتي سيستم‌كابل‌هاي Xlpe را از خطوط هوايي متمايز مي‌سازد. براي سيستم كابل Xlpe مدرن، نسبت هزينه كاهش يافته و فوايد زيست‌محيطي و قابليت اطمينان اغلب از مسايل روشن و مهم هستند. به خاطر گذشتن بزرگشان از مناطق تكه‌تكه، كابل‌ها معمولاً كمتر نشان داده مي‌شوند. در مقايسه با خطوط هوايي Mva تلفات را از دست مي‌دهند. چكيده‌اي از فوايد سيستم كابل Xlpe در جدول زير داده شده است. ميزان خطوط هوايي بعضي اوقات محدو مي‌شود به وسيله زمستاني بالا كه شامل تعدادي زيادي وسايل گرمايي الكتريكي است. ددر طول روزهاي گرم تابستان هوايي 50% الكتريسيته كمتري نسبت به زمستان حمل مي‌كنند. اين گيرايي كمتر مجبور است در آينده حل شود. در مناطقي كه محدوديت‌هاي هوايي وجود داردبراي مثال فوايد كابل‌xlpe زير زميني آن‌ها را يك جذب كننده خالص مي‌سازد.خطوط زيرزميني انتقال تقريباً ظرفيت بالا وبهتري براي دوره‌هاي زماني كوتاه‌تر از 90دقيقه را به خاطر مقدار زياد حرارت بالاي اطراف خاك دارد. قابليت سيستم كابل 400-500 kv IEC تاكيد مي‌كند كه قابليت اطمينان و هماهنگي مهم كابل‌ها و لوازم جانبي با توصيف عملكرد كلي سيستم، مقاومت كابل، اتصالات و ترمينال‌ها ثابت شده است. برنامه آزمون فراگيري شامل يك جفت آزمون صلاحيت در جزئيات IEC 62067 توضيح داده شده است. ABB به عنوان تأمين كننده سيستم كابل‌هاي 400 kv در سال 1995 واجد شرايط شده است. كيفيت مواد و توليد تنها تأمين كننده‌هاي تأئيد شده رسانيدن(تحويل داده) مواد لازم را بنا نهاده‌اند. همه توليدات Abb براي كابل‌هاي فشارقوي و لوازم جانبي توسط Iso 9001 و Iso 14001 تأئيد شده است. هسته كابل‌هاي Xlpe از يك مواد صنعتي خشك توليد شده‌است. سيستم عايقي كابل شامل لايه هدايت كننده در يك پروسه فشرده شده‌است. و براي عايق‌ها و مواد هدايت‌كننده در يك محل تميز در سه مرحله فشرده شده‌است. طراحي كابل كابل مسي هدايت كننده كه يك منطقه 2500ميلي‌متر دارد كه به پنج جزء براي كاهش اثر پوستي تقسيم بندي شده‌است. Abb از هادي‌هاي برش زده استفاده مي‌كند. كه ساخته‌ شده‌اند از عايق‌هاي مفتولي براي عبور با هم از 1000ميليمتر مربع پوشش براق متشكل از سيم‌هاي مسي درون يك بستر كاغذي كشي براي كاهش تأثير مكانيكي و حرارتي انتقال داده شده عايق. تعداد سيم‌ها و مجموع عبوري به نايز مداري شبكه بستگي دارد. سفتي در طول سيم با هواي مياني درون پوسته سيم با پوردهاي فشرده به پايان مي رسد. محافظ خارجي در مقابل تأثير مكانيكي و پوسيدگي بوسيله يك پوشش محكم، فشرده و محدود ساخته شده است از Hdpe(پلي اتيلن با دانسيته بالا). يك رشته فلزي درون قسمت داخلي غلاف به صورت افشان درون كابل نگه داشته‌شده‌است. نتايج وزن پايين و لاغر كابل چندين استفاده دارد: طول بزرگتري از كابل مي‌تواند روي قرقره‌ها پيچيده شود، از جريان‌هاي گردابي بالا كه درون غلاف كابل افت مي‌كنند جلوگيري مي‌شودو همچنين ظرفيت جريان عبوري بهينه سازي مي‌شود. امكان قدرت هوايي - يك لايه هدايت كننده فشرده براي اندازه‌گيري غلاف خارجي - يك لايه عقبي سرخ رنگ فشرده براي سلامتي فوق‌العاده در اتفاقات محيطي امكان ديگر كابل‌هاي طراحي شده پيشنهاد دارد كه حل كند درجه حرارت كنترل شده را با كابل‌هاي نوري. فيبرها محصور هستند درون يك تيوپ استيلف تقريباً با همان سايز به عنوان سيم پوششي كه منسجم شده درون پوشش كابل. درجه حرارت كنترل شده در اين روش امكان بهينه سازي بارها را فراهم مي‌سازد قسمت سيستم كابل‌هاي 220-500 kv در كابل‌هاي ولتاژ متوسط معمول است كه در مورد دور يقطعات فكر كنيم. حتي اگر اين تأمين كننده‌هاي متفاوت بيايند، آن‌ها مي‌توانند به يكديگر ملحق شوند. و به عنوان يك سيستم كامل كار خواهند كرد. و اين علت محدوديت دادن براي خيابان‌هاي الكتريكي در ساختمان تجهيزات در IEC 60502 است. كابل‌هاي HV و همچنين EHV و لوازم فرعي به عنوان سيستم طراحي مي‌شوند. نه وجود ساختمان تجهيزات كابل‌ها و نه سطح ولتاژ ، فقط تست تجهيزات در IEC 60840 وIEC 62067 . طراحي كابل 400 kv XLPE در سال 1996 ،ABB يك سفارش از خدمات عمومي براي تامين و نصب يك سيستم كابلXLPE 400 كيلو ولتي رد يك تونل زيرزميني طولاني به طول 6.3 كيلومتر در مركز برلين دريافت كرد. تونل مطرح شده در 25 تا 35 متري زمين واقع شده‌است و يك قطر سه متري دارد. سيستم كابل با هادي‌هاي مسي قطعه‌قطعه شده 1600 ميليمتر مربعي و يك خازن انتقالي 1100MVA دارد؛ و بخشي از يك خط انتقال ضربدري ميان شبكه فشارقوي شرق و غرب شكل گرفته است. كابل به صورت سه فاز منسجم به صورت قائم نصب شده است. يكي بالاي ديگري با طراحي خاص . 7.2 متر دور از هم و با يك مدار كوچك در وسط هر فاصله مسير كابل تقسيم شده به 9 قسمت كه تقريباً 730 متر طولاني‌تر است. انتهاي GIS روي دو پست فرعي و اتصال ABB جديد نصب شده و براي اتصال كابل‌هاي طولاني مورد استفاده قرار گرفته است. كابل نصب شده تشكيل شده از سه قطعه اصلي با سه قطعه كوچكتر ميان هر قطعه اصلي. مدار كابل در دساكبر سال 1998 به درون خدمات عمومي رفت. تونلي كه كابل 400 كيلو ولتي در آن كشيده شده‌است پروژه‌هاي كابل‌هاي زير آبي جديد در سال 1998 پروژه كانال جزاير الكترونيكي را تحويل داد كه توان توليد از فرانسه به جرسي را تقويت مي‌كند كه براي اولين بار جرسي را به شبكه مياني اروپا متصل كرد. بخش زيردريايي اين پروژه در ژول 2000 تكميل شد. اجزاء اصللي تحويل داده شده براي اين پروژه عبارتند از: - كابل‌هاي زيردريايي ميان فرانسه و جرسي و ميان جرسي و گيونرسي(تقريباً به طول 70 كيلومتر) - پست‌هاي فرعي Gis - ترانسفورماتورهاي جديد و راكتورها دوتا از كابل‌هاي زير آبي از همان شيوه طراحي شده‌اند. به عبارت ديگر سه هسته جدا شده از پوشش با عايق Xlpe مي‌باشد ك ههر كدام يك فيبر نوري با 24 فيبر مجتمع در آن براي ارتباط سيستم و قطع داخلي را شامل مي‌شود. كالب‌ها سيم‌هاي لاكي دوبل دارند.( به عبارت ديگر يك لايه داخلي از لاك كش نشان و يك لايه خارجي كه لاك سنگي ناميده مي‌شود)براي حفاظت آزاد از آسيب‌هايي كه مي‌تواند سبب جريان جزر و مدي شود. كابل يك قطر تقريباً 250 ميليمتري و وزني در حدود 58 كيلوگرم بر متر را در هوا دارد. همچنين هر دو كابل‌ها بوسيله كارخانه در طول كاملشان تحويل داده مي‌شوند. سيستم‌هاي كنترلي جدا از هم در عمليات كامپيوتري اتصال كابل‌ها نصب شده‌اند. كه در سال 2003 كامل شده‌است برق Dc فشار قوي كه از سال 1997 به جريان انداخته شد. نوآوري ديگر Abb در زير زمين است. كه تكنولوژي كابل‌هاي فشار قوي پيشرفته را متحد كرد. كابل‌ها جريان مستقيم فشار قوي را براي انتقال قدرت حجيم د رفواصل طولاني و عنمدتاً زير آب بكار برده مي‌شوند. تكنولوژي كابل‌هاي قديمي بر پايه سيستم عايقي كاغذ آغشته به روغن چسپنده سبك بنا نهاده شده است. چرا كه اين كابل‌ها فوايد تكنيكي زيادي دارند. ساخت پروسه آهسته و توليد آخر از نظر مكانيكي حساس است. صنعت نيز زمان زيادي خود به دنبال يك كابل Hvdc فشاري از نوع مورد استفاده در سيستم Ac مي‌باشد. با برق Hvdc شركت Abb سيستم كابل فشار قوي همراه با ترانزيستورهاي جديد، مبدل‌ها را وارد بازار مي‌كند، كه با ساخت كابلhvdc ميزان انتقال قدرت راحتتر مي‌شود كاربردهاي برق Hvdc - تغذيه كننده‌هاي ايزوله شده - شبكه‌هاي اتصال Ac - انتقال قدرت از واحد ژنراتور كوچك - ايجاد شبكه Dc با اتصال نقطه ضربدري - قابليت اطمينان شبكه توسط ولتاژ پايدار و شروع‌هاي سيا تأسيسات زيربنايي الكتريكي آينده سيستم كابل‌هاي فشار قوي به عنوان پاسخ كلي از گهواره تا گور با تحويل تهيه كننده در دسترس هستند. چنين سيستم‌هايي يك هديه قديمي به خوبي يك حس تكنيكي در تجارت هستند. آن‌ها ممكن است با در‌خواست نامه شروع شوند با از ميان برداشتن خطوط اضافه بار ادامه پيدا كنند. و تأمين و نصب كابل‌هاي سيستم و در آخر كنترل دوستانه محيطي با تجهيزات قديمي را داشته باشند. تمام درخواست‌هاي كابل تقريباض مي‌تواند به عنوان تركيب هوشمند وسايل مانيتوري، مبدل وسايل اشتراك بار، خدمات و يا حتي كنار گذاري وسايل نيز باشد. نهنگ‌هاي اقيانوس اطلس نيز مي‌توانند آرايش ببينند. و در اينجا نوع جديدي از ضمانت‌نامه‌هاي در دسترس مي‌تواند چندين ترديد تجاري را رفع كند کابل های فشارقوی الکتریکی عایق شده توسط پلیمر (Polymer Insulated High Voltage Cables) با تقاضای رو به افزایش برای انرژی الکتریکی، ولتاژهای انتقال نیز رو به افزایشند. انتقال توان زیاد به مسافت های دور، که به علت مبادله قدرت بین کشورها می باشد، نیاز به کابل های فشارقوی موثری دارد تا در مناطق شهری یا برای عبور زیر زمینی یا دریایی استفاده شود. امروزه ولتاژ عملیاتی کابل های فشارقوی الکتریکی تولیدی تا 500 kV افزایش یافته است. کابل های الکتریکی polymer-insulated یا PE ضرورتا حاوی هادی فلزی با مقاومت پایین که توسط پلیمر عایق سازی شده است هستند. این عایق هادی ها را از یکدیکر و اطرافشان جدا می کند. یک غلاف(sheath or jacket) که بدوا بسته به خواص مکانیکی قالب ریزی شده از کابل مقابل محیط محافظت می کند. محتویات عمده ی دیگر میتوانند شامل لایه های نیمه هادی، screen فلزی، سیم فلزی تقویت کننده، و لایه ی بلوکه کننده ی آب. اگرچه یک تحول محتمل از مواد با خاصیت ابررسانایی ساختار سیستم انتقال نیرو را دگرگون خواهد کرد متخصصان استعمال گسترده ی آن را تا 20-10 سال آینده عملی نمی دانند. در حال حاضر تکنولوژی کابل های فشارقوی توسط گذار از پوشش کاغذی معمول گذشته،کاغذ آغشته به روغن تحت فشار که مشکلاتی از قبیل اتلاف عایقی بالا، مخارج عملکرد بالا و آلودگی و ... دارد ،به دای الکتریک اکسترود شده ی مصنوعی (extruded synthetic dielectric) مشخص می شود. water treeing یکی از مهمترین عیوب در عملکرد کابل های MV و HV است و از این رو طراحی،ساختمان و مواد مورد استفاده به گونه ای که از نفوذ آب،به ویژه در کابل های زیر زمینی و زیر آبی، جلوگیری کنند مهم می باشد. اگرچه ساختمان های بسیار متفاوتی از کابل های فشارقوی در بازار موجود هستند اما تمامی آنها دارای قسمت های ضروری زیر هستند: * هادی ها * شیلد های نیمه هادی * عایق ها هادی ها: هادی ها سیم های مسی با آلومینیمی هستند که می توانند مفتولی (solid) یا افشان (stranded) باشند. هادی های افشان برای بالا بردن انعطاف پذیری کابل استفاده می شوند. به علاوه می توانند maximum electrical stress را تا 20% افزیش دهند. در این هادی ها، آب میتواند در جهت طولی در خلل و فرج ها و فضاهای میان رشته ها به راحتی نفوذ (شارش) کند. جلوگیری از نفوذ طولی آب توسط پر کردن خل و فرج ها با ترکیبی از پلاستیک یا سوار کردن مواد جذب کننده ی آب (نمگیر = hygroscopic) درون رشته های هادی بدست می آید. راه دیگر! استفاده از هادی های مفتولی (solid)است که خلل و ...]ندارند. برای مس، هادی های مفتولی بالای شماره 1AWG عملی نیستند. در آلومینیم drawn حالت معمول کاملا سخت بودن است. وقتی آلومینیم به جای draw شدن extrude می شود، حالتی نرم پیدا می کند. استانداردهای آمریکایی هادی مفتولی آلومینیمی را نمی شناسند اما این هادی ها در اروپا استاندارد هستند. کابل های فشارقوی می توانند دارای یک یا چند هادی درون کر (core) باشند. در هادی های چند کره (چند هسته ای)، فاصله ی مناسب میان هادی ها باید از فرمول های مرتبط در تنش های الکتریکی محاسبه گردد. شکل دادن به هادی ها فرآیندهایی چون drawing، فشرده کردن، گداخته کردن (annealing)، پوشانیدن (قلع کاریtinning و روکش کاری کردنplating)، باندل کردن (bunching) و افشان کردن را در بر می گیرد. شیلد های نیمه هادی: تحقیق روی شیلد های نیمه هادی در توسعه ی کابل های فشارقوی نقشی اساسی را بازی کرده است. در کابل های فشارقوی، مواد نیمه هادی به منظور جلوگیری از تخلیه ی جزئی در فصل مشترک بین عایق و هادی و بین عایق و لایه ی خارجی شیلد کننده مورد استفاده قرار گرفته اند و به علاوه تنش های الکتریکی را در لایه ی عایقی تعدیل می کند. آنها میدان الکتریکی یکنواختی حول عایق با کاهش دادن گرادیان پتانسیل روی سطح هادی های افشان و درون شیلد فلزی، فراهم می کنند و از تخلیه های جزئی (کرونا) در سطح هادی های افشان و عایق با نگهداشتن تماسی نزدیک بین سطوح داخلی و خارجی عایق جلوگیری می کنند. همچنین آن ها حفاظتی در مقابل آسیب های بوجود آمده از گرم شدن هادی در اتصال کوتاه ها ایجاد می کنند. مشخص شده است که تحمل دای الکتریکی عایق به مقاومت حجمی (volumeresistivity) ماده ی نیمه هادی وابسته است. فاکتورهای دیگر نیز – چون پلاریته، نوع و مقدار کراسلینک کردن ماده ی نیمه هادی – تنها اثری جزئی روی تحمل دای الکتریکی دارند. ناخالصی ها می توانند باعث بیشتر شدن پدیده ی درخت آبی شوند. در کابل های قدرت، کوپلیمر های(copolymers) اتیلنی پر شده با Carbon Black هادی (CB)، مانند اتیلن ونیل استات و اتیلن اتیل استات، به طور متداول به عنوان لایه ی نیمه هادی استفاده می شوند. فاکتورهایی چون مقدار CB، کیفیت مخلوط کردن و دما (توسعه ی شبکه ی CB را متاثر می کند) تاثیر روی ویژگی های نیمه هادی های پر شده با CB می گذارد. افزایش بارگذاری CB و دمای فرآیند مقاومت حجمی (volume resistivity) را کاهش می دهد cmاست و نباید از 4^10 اهم کندکه معمولا بین 10 و 100 اهم. عایق سازی: پلی اتیلن (PE) ترموپلاستی (نرمش پذير دراثر حرارت) پلیمری نیمه بلورین semicrystalline است که دارای ویژگی های الکتریکی خوب می باشد (ضریب دای الکتریک پایین، تلفات دای الکتریکی پایین، استحکام عایقی بالا) به همراه خصوصیات دلخواهی چون تافنسtoughness مکانیکی و انعطاف پذیری،مقاوم در برابر مواد شیمیایی، فرآیند پذیر، و ارزان قیمت بودن. این خصوصیات آن را انتخابی دلخواه برای عایق سازی کابل های قدرت می کند و این در حالی است که عیب عمده ی آن که دمای ذوب پایین آن است تاثیری در تصمیم ما نمی گذارد.این عیب دمای عملیاتی را به C °75 محدود می کند. برای بهبود این خصوصیت، PE کراسلینک می شود (XLPE). کراس لینک کردن دمای ماکزیمم عملیاتی را تا C °90 و دمای اضطراری را تا C °130 و ماکزیمم دمای اتصال کوتاه را (گذرا) تا C °250 بالا می برد. گراس لینک کردن همچنین استحکام ضربه ای، پایداری اندازه، استحکام کششی، خصوصیات حرارتی و مقاومت شیمیایی را بالا می برد و خصوصیات الکتریکی، پیری و مقاومت در برابر حل شدن پلی اتیلن را بهتر می کند

مدیر سایت بازدید : 681 سه شنبه 11 تیر 1392 نظرات (0)

ترانسفورماتورهاي قدرت مقدمه همانگونه كه مي دانيم افزايش ظرفيت انتقال توان نيروگاه و كاهش موثر تلفات انتقال ، مستلزم افزايش ولتاژ انتقال شبكه هاي قدرت مي باشد . در عمل ، ساخت ژنراتورهاي با ولتاژ خروجي بسيار بالا امكان پذير نمي باشد و عموماً به خاطر مشكلات عايق بندي ژنراتورها ، اين ولتاژ به مقدار 25 تا 30 كيلو ولت محدود مي شود . اين مشكل باعث مي شود كه جريان خروجي ژنراتورها ( بسته به مقدار توليدي آنها ) بسيار زياد شود ، در نتيجه براي رسيدن به قابليت انتقال مورد نياز و كاهش سطح مقطع خطوط انتقال ، بايد از ولتاژهاي انتقال بالا استفاده نمود . در اينجاست كه اهميت ترانسفورماتورهاي قدرت آشكار مي شود . بدين معني كه اين وسائل با افزايش ولتاژ نيروگاه ها ، جريان خطوط انتقال كاهش پيدا مي كند . علاوه بر آن ، ترانسفورماتور هاي قدرت نيروگاه همچون حائلي ، ژنراتورهاي گران قيمت را از خطوط هوايي ( كه همواره در معرض اضافه ولتاژ و خطرات جانبي مي باشد . ) جدا مي سازند . همچنين با توجه به اينكه عايق بندي سيم پيچهاي ترانسفورماتور در مقابل امواج سيار ، ارزانتر و ساده تر از عايق بندي سيم پيچهاي ژنراتور است ، در نتيجه با استفاده از اين ترانسفورماتورها مي توان صدمات احتمالي وارد شده از امواج سيار خطوط انتقال را بر روي ژنراتور ها به حداقل خود كاهش داد . ترانسفورماتورهاي قدرت از نظر توان نامي ، محدوده وسيعي را در نظر مي گيرند . كه از ترانسفورماتورهاي توزيع با قدرت نامي چند كيلو ولت آمپر شروع مي شود و تا ترانسفورماتورهاي بزرگ ، با قدرت نامي بيش از MVA 1000 ختم مي گردد . دسته بندي هاي مختلف ترانسفورماتور ها ترانسفورماتورهاي بكار رفته در صنعت برق را از جنبه هاي مختلف مي توان دسته بندي نمود : 1) انواع ترانسفورماتورهاي قدرت از نظر تعداد فاز ترانسفورماتورهاي قدرت از نظر تعداد فازها به دو نوع يك فاز و سه فاز تقسيم بندي مي شود . كه كاربرد ترانسفورماتورهاي تكفاز در قدرتهاي پايين ( تا حدود KVA 70 ) و ترانسفورماتور سه فاز در قدرتهاي بالا ( از حدود KVA 75 به بالا ) مي باشد . 2 ) انواع ترانسفورماتورها از نظر نوع استفاده ترانسفورماتوره به سه صورت ترانسفورماتور جريان ، ولتاژ ، و ترانسفورماتورهاي قدرت مورد استفاده قرار مي گيرند . ترانسفورماتورهاي جريان ( ولتاژ ) براي پايين آوردن جريان ( ولتاژ ) و به منظور اندازه گيري جريان ( ولتاژ ) و استفاده در سيستم هاي حفاظت تجهيزات بكار مي رود . البته ترانسفورماتورهاي قدرت نيز به سه دسته تقسيم بندي مي شوند . نوع اول ، ترانسفورماتورهاي قدرت با توان كم هستند . كه براي اتنقال و توزيع انرژي الكتريسيته در سطح ولتاژهاي پايين مورد استتفاده هستند . اين ترانسفورماتورها از نوع افزاينده يا كاهنده ولتاژ و ترانسفورماتورهاي سوئيچينگ مي باشند . نوع دوم ، ترانسفورماتورهاي قدرتي است كه براي مقاصد خاصي بكار مي روند . مثل ترانسفورماتورهاي مورد استفاده در كوره هاي قوس الكتريكي ، يكسو كننده ها ، واحدهاي جوشكاري بزرگ و … . نوع سوم ، ترانسفورماتورهاي قدرت در سيستم هاي انتقال مي باشند كه در سه نوع ترانسفورماتورهاي افزاينده ، كاهنده و كوپلاژ به كار مي روند . ترانسفورماتورهاي قدرت افزاينده به منظور افزايش ولتاژ شبكه ( براي انتقال انرژي الكتريكي به فواصل دور ) به كار مي روند و عموما در پستهاي نيروگاه بكار مي روند . ترانسفورماتورهاي كاهنده براي پايين آوردن سطح ولتاژ به سطح قابل قبول براي مصرف كننده ها به كار مي روند . اين نوع ترانسفورماتورها در پستهاي توزيع استفاده مي شود . در اتصال دو شبكه فشار قوي به يكديگر از ترانسفورماتورهاي قدرت كوپلاژي استفاده مي شود . 3 ) ترانسفورماتورها از نظر نوع هسته به دو نوع هسته اي و پوسته اي تقسيم مي شوند كه البته اين نوع تقسيم بندي عموماً براي ترانسفورماتورهاي تكفاز عنوان مي شود . در نوع هسته اي ، سيم پيچهاي اوليه و ثانويه روي دو بازوي مختلف يك هسته با دو بازو ن پيچيده مي شوند . در صورتي كه در نوع پوسته اي ، سيم پيچهاي اوليه و ثانويه روي بازوي مياني يك هسته با سه بازو پيچيده مي شود . البته در ترانسفورماتورهاي سه فاز نيز به نوعي اين تقسيم بندي مطرح مي شود . مثلا در ترانسفورماتورهاي قدرت KV 20 / 230 / 400 پست نيروگاه نكا ( كه از سه ترانسفورماتور تكفاز تشكيل شده است ) ترانسفورماتورها از نوع پوسته اي هستند . در ترانسفورماتورهاي سه فاز ، سيم پيچهاي اوليه و ثانويه هر فاز با هم ، بر روي يك بازو پيچيده مي شوند كه البته به نوع هسته اي مي باشند . اتصالات مختلف ترانسفورماتورهاي قدرت با توجه به نوع اتصالات سيم پيچها ، اتصالات ترانسفورماتورهاي قدرت را مي توان به صورت زير دسته بندي نمود : اتصال ستاره ـ ستاره ، ستاره ـ مثلث ، مثلث ـ ستاره ، ستاره ـ زيگزاگ ، مثلث ـ مثلث ، مثلث ـ زيگزاگ . هركدام از اين اتصالات در مقعيتهاي خاصي مورد استفاده مي باشند . الف ) اتصال ستاره ـ مثلث : با توجه به مطالب بالاكه در اتصال ستاره ، ولتاژ روي هر سيم پيچ به مقدار 3 √ / 1 برابر ولتاژ خط است ، و در اتصال مثلث ، ولتاژ هر سيم پيچ با ولتاژ خط برابر است ، و در اتصال مثلث ، و در نتيجه سطح ولتاژ عايقي در اتصال ستاره ، 3 √ / 1 برابر سطح ولتاژ عايقي مثلث است ، به عبارت ديگر مقدار عايق استفاده شده در اتصال ستاره ، به مراتب كمتر از اتصال مثلث است . پس اتصال ستاره براي ولتاژهاي بالا مناسب مي باشد . از اين رو اتصال ستاره ـ ستاره در مرتبط كردن دو شبكه فشار قوي ( با و لتاژهاي خيلي زياد ) استفاده مي شود . ترانسفورماتورهاي كوپلاژ از اين نوع اتصال مي باشند . ب ) اتصال ستاره ـ مثلث : با توجه به مطالب بالا و در نظر گرفتن اين مطلب كه جريان در هر سيم پيچ مثلث ، 3 √ برابر كمتر از جريان خط ، و در اتصال ستاره جريان هر سيم پيچ مساوي جريان خط است ، لذا مي توان گفت كه ( همان طوري كه اتصال ستاره براي ولتاژهاي بالا مناسب است ) ، اتصال مثلث براي جريانهاي بالا مناسب مي باشد . از اين رو اين اتصال براي مرتبط ساختن يك شبكه فشار قوي ( مثلا KV 230 يا KV 400 ) به يك شبكه با ولتاژ پايين ( مثلا شبكه KV 63 ) به كار مي رود . به عبارت ديگر اين ترانسفورماتورها ، ترانسفورماتورهاي كاهنده هستند كه در پستهاي فوق توزيع مورد استفاده قرار مي گيرند . ج ) اتصال مثلث ـ ستاره : با توجه به مطالب قسمت ( الف ) و ( ب) در مي يابيم كه اتصال مثلث ـ ستاره نيز براي مرتبط كردن دو شبكه با ولتاژهاي مختلف ( يكي با و لتاژ بالا و جريان كم و ديگري با ولتاژ كم و جريان بالا ) به كار مي روند . معمولا ترانسفورماتورهاي واقع در خروجي ژنراتورهاي نيروگاه از اين نوع اتصال مي باشند . د ) اتصال ستاره ـ زيگزاگ : از اتصال ستاره ـ زيگزاگ ( به همراه اتصال مثلث ـ ستاره ) در ترانسفورماتور هاي محلي و توزيع استفاده مي شود ، زيرا در اين نوع استفاده مي شود . زيرا در اين نوع استفاده ها به سيم زمين نياز مي باشد و بارگيري از يك فاز و سيم صفر براي شبكه توزيع اهميت زيادي دارد . ه ) اتصال مثلث ـ مثلث و مثلث ـ زيگزاگ : اين نوع اتصالات ، كاربرد عملي در صنعت و انتقال انرژي ندارند . تجهيزات اساسي ترانسفورماتور هاي قدرت مقدمه همانگونه كه مي دانيم ، ترانسفورماتور هاي قدرت با جريان ها و ولتاژهاي بسيار زياد سرو كار دارند و بايد حفاظت هايي براي آنها صورت گيرد . به عنوان مثال براي حفاظت ولتاژ زياد ترانسفورماتورها ، بايد سطح عايقي ترانسفورماتور مناسب باشد . همچنين با توجه به عبور جريان زياد از سيم پيچ هاي ترانسفورماتور و ازدياد درجه حرارت سيم پيچ ها ، بايد حفاظت هاي براي كنترل درجه حرارت آن صورت گيرد . بدين منظور و براي شناخت بيشتر ترانسفورماتورهاي قدرت ، تجهيزات اساسي را بيان مي نماييم . اين تجهيزات عبارتند از : 1- هسته 2- سيم پيچ ها 3- تپ چنجر 4- بوشينگ ها 5- روغن ترانسفورماتور 6- تانك روغن 7- چرخ هاي ترانسفورماتور 8- باك روغن 9- رطوبت گير 10- رله بوخهلتس 11- لوله انفجار 12- درجه نماي روغن ( ارتفاع سنج روغن ) 13- جعبه كنترل ترانسفورماتور 14- تجهيزات خنك كننده 15- شيرهاي ترانسفورماتور 16- ترمومتر براي سنجش درجه حرارت روغن ؛ 17- ترمومتر براي سنجش درجه حرارت سيم پيچ 18- برقگير 19- پلاك مشخصات ترانسفورماتور حال به بيات توضيحات مختصري در مورد تجهيزات مي پردازيم . هسته هسته ترانسفورماتور ، وظيفه ارتباط مغناطيسي بين سيم پيچهاي اوليه و ثانويه را بر عهده دارد . به منظور كاهش تلفات گردابي لازم است تا هسته از ورقه هاي فولادي نورد شده به ضخامت 3/0 تا 5/0 ميليمتر ساخته شود . اين ورقه ها با ماده اي عايقي به نام كارليت كه توانايي عبور فوران مغناطيسي را دارد ولي عايق جريان الكتريكي است ، پوشانده مي شوند . اين عايقها داراي استقامت حرارتي بالايي هستند و در دماهاي بالا نيز تحت تاثير روغن ترانسفورماتور قرار نمي گيرند. جنس اين ورقه ها از آلياژ فولادي مي باشد كه مقداري سيليس به آنها اضافه مي گردد . اضافه كردن ماده سيليسيم ، باعث افزايش طول عمر ورقه هاي فولادي، كاهش تلفات پس ماند و افزايش مقاومت مخصوص هسته مي شود و در نتيجه تلفات جريان گردابي كاهش مي يابد . البته درصد ماده سيليسيوم بايد به مقدار مشخصي باشد ، زيرا زياد بودن درصد آن باعث ترد شدن آلياژ حاصله مي گردد و طبعاً عمل سوراخ كردن هسته با مشكل مواجه مي شود . همچنين تلفات ضريب نفوذ پذيري هم افزايش مي يابد . البته لازم به ذكر است كه براي افزايش قدرت نامي و كاهش تلفات هسته ، سازندگان در ساخت هسته هاي ترانسفورماتور ، از نوعي ماده مغناطيسي به نام CRGOS كه كمترين تلفات را در مقابل عبور شار مغناطيسي دارد ، استفاده مي كنند . همچنين براي خنك كردن هسته ، كانال هايي درون آن طراحي شده تا با گردش روغن در داخل آن ، عمل خنك كنندگي هسته انجام شود . ترانسفورماتورها از نظر نوع هسته ، به دو نوع هسته اي ، و نوع پوسته اي تقسيم مي شوند كه البته اين نوع تقسيم بندي عموماً براي ترانسفورماتورهاي تك فاز عنوان مي شوند . در ترانسفورماتورهاي تك فاز نوع هسته اي سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه روي دو بازوي مختلف يك هسته با دو يا چهار بازو پيچيده مي شوند . اين در حالتي است كه در نوع هسته اي ، سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه روي بازو هاي مياني يك هسته با سه يا پنج بازو ، بر روي يكديگر پيچيده مي شوند . هسته ترانسفورماتورهاي قدرت سه فاز معمولاً داراي دو حالت سه بازويي و پنج بازويي است . در حالت سه بازويي ، سيم پيچ هاي هر فاز بر روي هر بازو پيچيده مي شوند؛ ولي در حالت پنج بازويي ، سه بازوي وسطي براي سيم پيچ هاي هر فاز و دو بازي كناري براي برقرار مسير فوران ايجاد مي شود . سيم پيچ ها سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه ، اصلي ترين جزء از ترانسفورماتورها مي باشند كه فوران ايجاد شده توسط آنها از طريق هسته ترانسفورماتور با يكديگر تزويج مي شوند . معمولاً سيم پيچ هاي فشار قوي و فشار ضعيف ترانسفورماتورهاي قدرت بر روي هسته بصورت متحد المركز پيچيده مي شوند . ابتدا سيم پيچ فشار ضعيف بر روي هسته قرار مي گيرد ، و سپس سيم پيچ هاي فشار قوي بر روي آن پيچيده مي شود . علت اين نوع ترتيب قرار گرفتن سيم پيچ ها ، آن است كه سيم فشار ضعيف به خاطر ولتاژ كم آن ، به عايق كمتري نياز دارد و در نتيجه هزينه عايق كاري سيم پيچ ها از هسته ، بسيار كتر خواهد شد . هادي هاي سيم پيچ ها ، شامل سيم هاي مسي با مقطع دايره اي هستند تا تمركز ولتاژ در لبه ها به كمترين مقدار خود كاهش يابد . البته در ترانسفورماتور هاي با قدرت بالا از هادي مستطيلي نيز استفاده مي شود كه گوشه هاي آن را پخ مي زنند تا عايق كاري به نحو مناسبي انجام شود . عايق هادي ها بسته به قدرت عايق مورد نظر ، روكشي از نوار عايقي مي باشد . پيچك هادي ها به دور استوانه صليبي كه اندازه هاي آن به دقت محاسبه مي گردد ، پيچيده مي شوند . همچنين فواصلي براي گردش روغن درون پيچك ها به شكل محوري در بين لايه هاي سيم پيچ در نظر گرفته مي شود تا سيم پيچ ها در برابر نيروي مكانيكي استقامت نمايند . عايق هاي مورد استفاده به خاطر اين كه اندكي رطوبت دارند ، به همراه سيم پيچ ها در كوره قرار داده مي شوند تا با انتقال حرارت ( با دماي بالاتر از 100 درجه سانتيگراد ) به مدت 24 ساعت ، رطوبت عايق ها بكلي جذب شود . سپس هسته و سيم پيچ ها در روغن تانك ترانسفورماتور غوطه ور مي گردند . تپ چنجر ( تنظيم كننده ولتاژ ) تپ چنجر مكانيزمي است كه با آن مي توان نسبت تبديل ولتاژ ترانسفورماتور را تغيير داد . مثلاً اگر توسط يك ترانسفورماتور قدرت ، قدرت خروجي يك ژنراتور به شبكه داده شود ، در مواقعي كه شبكه با افت ولتاژ مواجه است ، مي توان با اتنخاب ولتاژ ثانويه بيشتري ، افت ولتاژ در شبكه را جبران كرد . همچنين مواقعي كه شبكه ، افزايش ولتاژ دارد ، مي توان با كاهش ولتاژ ثانويه اين افزايش ولتاژ را ترميم نمود . معمولاً اين عمل به صورت دستي يا اتوماتيك قابل انجام است . كاري كه در داخل ترانسفورماتور انجام مي شود ، اين است كه در هر بار تغيير تپ تركيب خاصي از سر سيمها كه از قسمتهاي مختلف سيم پيچي ثانويه ترانسفورماتور به تپ چنجر برده شده اند ، به هم وصل مي شوند . لذا تعداد دور سيم هاي ثانويه كه در مدار قرار مي گيرند ، عوض مي شود و طبعاً نسبت تبديل هم عوض مي شود . بر روي پلاك مشخصات ترانسفورماتورها ، ترتيب تعويض تپ ها و شماره پايانه هايي كه در هر انتخاب ولتاژ جديد ، بايد به هم وصل شوند ، و شماره وضعيت تپ چنجر داده مي شود . در ترانسفورماتورهاي قدرت معمولي ، تپ چنجر روي طرف ولتاژ بالا عمل مي كند . به علت آنكه در طرف ولتاژ بالا ، ولتاژ در هر دور سيم پيچي ، كمتر از طرف ولتاژ پايين است و جريان نيز از طرف ولتاژ پايين كمتر مي باشد . لذا مسئله تعويض تپ ، آسانتر و با مشكل كمتر مي باشد . تپ چنجرها به دو دسته كلي تقسيم مي كنند : الف ) تپ چنجر بي بار ب ) تپ چنجر زير بار منظور از تپ چنجر بي بار آن است كه براي تغيير تپ ، بايد ابتدا تراتسفورماتور را بي بار كرد و سپس تپ را عوض نمود ؛ ولي در نوع رير بار ، مي توان تپ را زير بار عوض نمود كه البته اين نوع به تكنيك بالاتري نياز دارد . به عنوان نمونه ، ترانسفورماتور پست نكا داراي تپ چنجر زير بار است . از اين نوع تپ چنجر زماني استفاده مي شود كه مصرف كننده هايي كه از طريق ترانسفورماتور استفاده مي شوند ، حساس باشند و قطع برق براي آنها ، آسيب هايي را به دنبال داشته باشد . مثلا ترانسفورماتور پست KV 63 / KV 230 نيروگاه ري كه پالايشگاه تهران را تغذيه مي كند ، به خاطر حساس بودن پالايشگاه طوري انتخاب شده است كه بتواند زير بار ، تپ را عوض كند . در ساير موارد از نوع تپ چنجر بي بار استفاده مي شود ؛ زيرا به علت بكار بردن تكنولوژي هاي پايين تر ، طبعاً هزينه ترانسفورماتورها كمتر خواهد شد . يكي از مشكلات اساسي در ترانسفورماتورهاي با تپ چنجر زير بار ، ايجاد قوس الكتريكي بين كنتاكت هاي تپ چنجر در هنگام تغيير وضعيت است . براي رفع اين مشكل ، ساختمان تپ چنجر بايد طوري طراحي شود تا ضمن تغيير نسبت تبديل ( براي ثابت نگه داشتن ولتاژ فشار ضعيف ) در اثر تغيير حلقه هاي سيم پيچ تپ چنجر ( قطع شدن از يك اتصال و وصل شدن به اتصال ديگر ) هيچ گونه قطع شدگي يا اتصال كوتاه در سيم پيچ ها ايجاد نشود . وجود قوس هاي الكتريكي و حرارت حاصل از آن در فرمان تغيير وضعيت تپ چنجر ، خود دليلي بر مجزا نمودن تپ سلكتور و كنتاكتها از يكديگر مي باشد . بدين منظور كنتاكت ها در تانك روغن جداگانه اي قرار مي گيرند تا بدين ترتيب ، بدون اينكه كنتاكتي صدمه ببيند ، قوس الكتريكي نيز از بين مي رود . ضمناً بدون باز كردن ترانسفورماتور ، مي توان كنتاكت ها را بازرسي نمود و روغن فاسد شده ( در اثر ايجاد قوس الكتريكي ) را به آساني تعويض كرد . همچنين سوئيچ و كنتاكت ها توسط چرخ دنده با موتور الكتريكي عمل مي كنند ، به گونه اي كه موتور الكتريكي ، قابل فرمان از راه دور نزديك است . عموماً تپ چنجر قابل قطع زير بار از قسمت هاي اصلي زير تشكيل شده اند : 1 ) يك كليد سلكتور براي انتخاب سر سيم مورد نظر ؛ 2 ) يك كليد جهت انتقال بار از يك سر سيم به سر ديگر ( كليد دايورتر ) 3 ) يك امپدانس محدود كننده جريان ؛ 4 ) يك سيستم جهت عمل تپ چنجر كه مي تواند به صورت دستي يا به وسيله موتور انجام شود . بوشينگ ها به منظور اتصال سرهاي خروجي سيم پيچ هاي فشار قوي و فشار ضعيف به كابل هاي ورودي و خروجي ترانسفورماتور از تجهيزاتي به نام بوشينگ استفاده مي شود بوشينگ ها بر مبناي جريان و ولتاژ عبوري در اندازه هاي مختلفي ساخته مي شوند . ساختمان بوشينگ ها به گونه اي است كه هادي از ميان جداره اي در تانك عبور مي كند . هادي ، نسبت به اين جداره عايق مي باشد . عموماً بوشينگ ها به دو نوع چيني و كندانسور ساخته مي شود . در ساده ترين آن يعني بوشينگ چيني ، شامل يك هادي حامل جريان است كه از ميان يك عيق كننده چيني تو خالي عبور مي كند . فاصله بين هادي و عايق كننده با يك عايق مياني نظير روغن ، هوا يا گاز پر مي شود . معمولا استفاده از اين نوع بوشينگ ها چيني محدود به سيستم با ولتاژ هاي پايين مي باشد . براي اتصال سيم پيچ فشار قوي به كابل ها از بوشينگ هاي نوع كندانسور استفاده مي شود . معمولا عايق هسته اين نوع بوشينگ ها شامل قسمتهاي زير مي باشد : ـ كاغذ چسبيده شده با رزين مصنوعي ؛ ـ كاغذ آغشته شده به روغن مصنوعي ؛ ـ كاغذ آغشته شده با رزين ؛ فلانج قسمت هاي بالا و پايين آنها از آلياژ آلومينيوم است و گلميخ پايانه خروجي از آلومينيوم يا مس مي باشد . همچنين هادي داخل بوشينگ ، بسته به جريان عبوري از آن ممكن است سرب قابل انعطاف يا مفتول مسي باشد . تانك روغن تانك روغن ، يك مخزن حاوي روغن است كه هسته و سيم پيچ ترانسفورماتور در آن جاي مي گيرند . اين تانك از ورقه هاي فولادي ( كه به هم جوش داده مي شوند ) ، ساخته مي شود كه در مقابل اكسيد شدن مقاوم است . ابعاد اين تانك با توجه به هسته و سيم پيج ها طراحي و ساخته مي شود . يك تانك ،شامل ديواره و درپوش آن است . ورقه هاي فولادي تشكيل دهنده ديواره تانك ، ابتدا در ابعاد طراحي شده ، بريده و خم مي شوند و سپس به يكديگر و به كف آن جوش داده مي شوند . بدنه طوري ساخته مي شود كه مانع از تجمع آب ، روي سطح خارجي آن گردد و همچنين حباب هاي گاز و هواي درون آن را به سمت رله تشخيص دهنده گاز ( بوخ هلتس ) هدايت كند . در بالاي قاب ترانسفورماتور ، يك ديواره فولادي وجود دارد كه به قاب جوش داده مي شود . اين ديواره ، شامل يك نوار فولادي است و حاوي سوراخ هايي به فواصل مساوي است تا درپوش تانك به اين قاب ، پيچ شود . ضمناً در روي تانك محل هايي براي حمل و نصب ترانسفورماتور در نظر گرفته مي شود . چرخ هاي ترانسفورماتور براي سهولت در حمل نقل ترانسفورماتور ، چرخ هايي در زير تانك روغن نصب مي شود . تعداد اين چرخ ها بستگي به وزن ترانسفورماتور و سفارش دريافت شده دارد . عموماً سعي مي شود كه چرخ ها ، هم در جهت طولي عرضي ترانسفورماتور قرار گيرند تا توزيع وزن ترانسفورماتور به شكل مطلوبي انجام شود. روغن ترانسفورماتور وظيفه روغن ترانسفورماتور ، ايجاد عايق كاري و خنك كردن سيم پيچ ها است . از انجا كه دو مسئله فوق براي ترانسفورماتور از حساسيت خاصي برخوردار است ، روغن ترانسفورماتور بايد خصوصيات خاصي برخوردار باشد . تا بتواند وظايف خود را به نحو احسن انجام دهد . اين خصوصيات عبارتند از : الف ) مقدار ولتاژ شكست بالا ؛ ب ) قابليت انتقال حرارتي خوب ؛ ج ) ويسكوزيته كم ؛ پ ) نقطه جاري شدن ( سيلان ) پايين ؛ ت ) نقطه اشتعال بالا ؛ ث ) جلوگيري از خوردگي مواد عايقي و قسمت هاي فلزي ترانسفورماتور ؛ ح ) تضمين پايداري شيميايي و طول عمر زياد براي ترانسفورماتور ؛ خ ) ضريب تلفات ( tan Q ) پايين ؛ همچنين عواملي كه باعث خراب شدن روغن ترانسفورماتور ، و در نتيجه عدول از خصوصيات استاندارد مي شود ن عبارتند از : الف ) وجود رطوبت ؛ ب ) اكسيداسيون ؛ ج ) درجه حرارت بالا ؛ در ترانسفورماتور ، به وسيله رطوبت گير و تجهيزات عايق بندي و استفاده از گاز نيتروژن سعي مي شود تا از فساد روغن جلوگيري شود . با توجه به اين كه فساد روغن و ايجاد رسوب درآن براي ترانسفورماتور بسيار خطرناك است ، لذا بايد در فواصل زماني معين ( كه نبايد از 6 ماه تجاوز نمايد ) بازرسي هاي لازم به عمل آيد . اين بازرسي ها شامل بازرسي سطح روغن ، اندازه گيري ولتاژ شكست ، برسي وجود يا عدم وجود ناخالصي و رسوب مي باشد . در اين گونه موارد بايد روغن فاسد شده را اصلاح نموده كه اين كار ، توسط فيلتر كردن آن صورت مي گيرد . در صورتي كه اصلاح روغن از طريق فيلتر كردن لازم باشد و ظرف اضافي براي ذخيره كردن روغن موجود نباشد . مستقيماً والو زيرين تانك را به ورودي فيلتر ، و والو بالايي تانك را به خروجي فيلتر وصل مي كنند و به طور منظم روغن از داخل فيلتر عبور داده مي شود تا اينكه به خاصيت استاندارد خود برسد . در صورتي كه ظرف اضافي براي ذخيره روغن موجود باشد ، روغن را از فيلتر عبور مي دهند و در ظرف مورد نظر ذخيره مي كنند . سپس آزمايش ولتاژ شكست روي آن انجام مي دهند .اگر روغن ، مناسب بود ، از طريق ايجاد خلاء در داخل ترانسفورماتور روغن از ظرف ذخيره به داخل ترانسفورماتور كشيده مي شود . در موقع تعويض روغن نيز از همين روش استفاده مي شود . منتها به جاي روغن فيلتر شده ، روغن تازه توسط توسط خلاء به داخل به داخل ترانسفورماتور كشيده مي شود . تعويض روغن ترانسفورماتور در موقعي صورت مي گيرد كه تشخيص داده شود . كه فيلتراسيون روغن قادر نيست تا روغن را به خصوصيات استاندارد برساند . باك روغن باك روغن ، يك مخزن استوانه اي شكل است كه وظيفه آن ، ذخيره كردن روغن مي باشد . اين باك به صورت افقي روي تانك نصب مي شود و به وسيله لوله رابط به آن متصل مي گردد . رله بوخ هلتس بر سر راه اين لوله قرار دارد . در واقع اين باك ، تغييرات حجم روغن را در بر مي گيرد و به عنوان مخزن ذخيره كننده روغن مورد استفاده مي شود . اين مخزن به گونه اي است كه بتوان كف آنرا جهت تميز نمودن و رنگ زدن جدا نمود . رطوبت گير رطوبت گير وظيفه دارد تا هوايي را كه مخزن ذخيره روغن از بيرون مي كشد . از گرد غبار و رطوبت پاك كند . در واقع ، به علت تغييرات بار ترانسفورماتور و درجه حرارت محيط ( و در نتيجه تغييرات روغن ترانسفورماتور ) سطح روعن در داخل مخزن ذخيره نوسان هايي دارد . با توجه به اينكه اين نوسانات در يك مخزن كاملا بسته نمي تواند صورت گيرد ، بالاي مخزن ذخيره را در ارتباط با هواي خارج قرار مي دهند تا مخزن از طريق چيزي شبيه دم يا باز دم را انجام دهد . چون روغن به منظور عايق كاري سيم پيچ از بدنه و نيز به منظور خنك كردن ترانسفورماتور به كار مي رود و با توجه به اينكه با ورود رطوبت و گرد غبار به داخل آن ، خصوصيات استاندارد روغن از دست مي رود ، لذا حفاظت آن در مقابل اين دو عمل جوي لازم و ضروري است . رطوبت گير شامل محفظه اي است كه از دانه هاي رطوبت گير ( سيليكاژول تزريق شده و به وسيله كلرات كبالت ) پر شده است . اين دانه ها در حالت خشك به رنگ آبي مي باشند ؛ ولي زماني كه در سر راه ورود هوا به محفظه هاي دانه هاي رطوبت گير ، ظرفي از روغن و فيلتري از جنس اسفنج و نيل قرار دارد . در كف آلومينيوم فعال شده قرار دارد كه وظيفه بالا بردن چسبندگي روغن ( براي جذب بهتر ذرات گرد و غبار ) است . نحوه عملكرد اين رطوبت گير به اين صورت است كه هوا به داخل ترانسفورماتور كشيده مي شود ، ابتدا از داخل روغن و فيلتر عبور مي كند و به اين وسيله ، ذرات گرد غبار و كثافات آن جذب مي شود . در نتيجه هواي تميز و خشك وارد مخزن روغن بالاي ترانسفورماتور مي گردد . اين ظرف روغن ، علاوه بر جذب ذرات گرد غبار ، اين حسن را هم دارد كه محفظه دانه هاي رطوبت گير را از هواي خارج ايزوله مي كند تا تنها رطوبت گير را از هواي خارج ايزوله مي كند تا تنها رطوبت آن قسمت از هوا كه به درون مخزن ذخيره روغن كشيده شود كه اين موضوع ن عمر سيلكاژول را زياد مي كند . رله بوخهلتس رله بوخهلتس ، رله اي است كه براي حفاظت در دستگاه هاي كه توسط روغن خنك مي شوند به كار مي رود . اين رله در اثر توليد گاز يا هوا در داخل منبع روغن ، پايين رفتن روغن از سطح مجاز و يا شديد و بيش از حد مجاز روغن به كار مي افتد . اين رله ، ابتدا زنگ خطر را بكار مي اندازد و در صورت عدم رفع اشكال ، ترانسفورماتور را قطع مي كند . بزرگترين مزيت رله بوخهلتس ، عملكرد سريع و مطمئن آن مي باشد . نحوه عملكرد رله بوخهلتس بر اساس نوع خطاي اتفاق افتاده است . در حالتي كه خطاهاي جزئي اتفاق مي افتد ، هواي گاز متصاعد شده از روغن ، وارد لوله رابط بين تانك و روغن و باك مي شود و بداخل رله بوخهلتس ( كه در قسمتي از اين لوله قرار دارد ) نفوذ مي كند . سپس اين گاز به طرف قسمت بالاي رله ( كه بصورت يك مخزن گاز گاز است ) صعود مي كنند و در آنجا جمع مي شوند . اين گازها به سطح فوقاتي روغن ، فشار وارد مي كند وباعث پايين آمدن سطح روغن در رله مي شود . اين فشار به شناور بالايي رله منتقل مي شود . و آنرا به طرف پايين مي راند . حركت شناور باعث بستن يا باز نمودن كنتاكت مي گردد تا فرمان هاي لازم ارسال شود . در حالتي كه خطا به موجب اتصالي شديد باشد ، گازهاي متصاعد شده در اثر قوس الكتريكي ، موجب راندن موج روغن به داخل باك مي شود . اگر سرعت موج از حد تنظيم شده بيشتر باشد ، قبل از راه يافتن گازها به مخزن بالايي رله ( براي فرمان آلارم و تريپ ) شناور پايين مي آيد و دستور تريپ داده مي شود . در تنيجه ترانسفورماتور از شبكه قطع مي شود . اشكلاتي كه در اثر بروز آنها ، شناور پايين مي آيد و دستور آلارم صادر مي شود ، عبارتند از : ـ نقايص عايق كاري ؛ ـ خراب شدن عايق ورقه هاي هسته و پيچ اتصال ورقه ها به يكديگر ؛ ـ كامل نبودن كنتاكت در اتصالات الكتريكي ؛ ـ گرم شدن بيش از حد قسمتي از سيم پيچ ؛ ـ خراب شدن عايق به علت عبور بيش از حد جريان فوكو و غيره ؛ ـ تخليه الكتريكي در قسمت هاي فلزي عايق شده از زمين ؛ همچنين اشكالاتي كه شناور را به پايين مي راند و باعث قطع ترانسفورماتور مي شود عبارتند از : ـ شكستن بوشينگ ها ؛ ـ اتصال كوتاه فاز به فاز ؛ ـ اتصال زمين ؛ ـ اتصال داخلي سيم پيچ ؛ ـاتصال تپ ها به يكديگر ؛ همچنين اشكالات مكانيكي از قبيل كاهش سطح روغن ترانسفورماتور و ورود هواي زياد به داخل ترانسفورماتور مي تواند باعث عملكرد رله بوخهلتس شود . لوله انفجار گاهي امكان دارد كه در حالت وقوع خطاهاي شديد ، رله بوخهلتس عمل ننمايد . در اين حالت امكان اين وجود دارد كه گازهاي ايجاد شده در تانك ، باعث انفجار آن شود و آتش سوزي به همراه آورد . براي جلوگيري از اين اتفاقات ، پوشش ترانسفورماتور به يك لوله كه در مجاورت باك روغن قرار دارد ، مجهز مي شود . اين لوله با يك صفحه نازك شيشه اي بسته مي شود و در صورت ايجاد گازهاي زياد ، فشار گاز باعث تركيدن شيشه مي گردد . گازها از اين لوله به فضاي آزاد منتقل مي شوند تا از تركيدن تانك جلوگيري به عمل آيد . اين لوله در ترانسفورماتور هاي با قدرت بيش از MVA 1 تعبيه مي شوند . درجه نماي روغن ( ارتفاع سنج روغن ) در عملكرد رله هايي بوخهلتس ، امكان آن وجود دارد كه به عللي كم شدن روغن را نشان ندهند . از اين رو ، روي تانك روغن ، درجه نمايي نصب مي شود تا كاهش روغن داخل تانك را نشان دهد . اين درجه داراي شناوري است كه در اثر كم شدن روغن ، كنتاكتي را وصل مي كند و زنگ خطري در اطاق كنترل به صدا در مي آيد تا حفاظت ترانسفورماتور در اثر كم شدن روغن مهيا گردد . جعبه كنترل ترانسفورماتور جعبه كنترل از ورقه هاي فولادي ساخته مي شود كه داراي دريچه هوا مي باشد و بر روي بدنه ترانسفورماتور نصب مي گردد . در اين جعبه يا تابلوي كنترل ، معمولا ارتباط بين تجهيزات از قبيل ترانسفورماتورهاي جريان ، ترمومترها ، رله بوخهلتس ، فرمان راه اندازي و خاموش كردن پمپ و فن سيستم خنك كنندگي برقرار مي گردد . همچنين از اين تابلو ، براي كليه اطلاعات مورد نياز اطاق فرمان ارسال مي گردد . تجهيزات خنك كننده در ترانسفورماتورهاي قدرت براي خنك نمودن روغن موجود در تانك آن ، بايد تمهيداتي را در نظر گرفت . اين خنك كنندگي بدان علت است كه حرارتي كه در هسته و سيم پيچ هاي ترانسفورماتور توليد مي شود ، بايد به گونه اي دفع گردد ؛ زيرادر غير اين صورت ، علاوه بر محدود شدن ظرفيت ترانسفورماتور ، با افزايش درجه حرارت سيم پيچ ها و هسته ترانسفورماتور ، افزايش حجم روغن ترانسفورماتور را خواهيم داشت . در صورتي كه افزايش درجه حرارت از حد مجاز بيشتر شود ، انبساط بيش از حد روغن رخ خواهد داد ، و همچنين آماده شعله ور شدن روغن در چنين درجه حرارتي ( در صورت عمل نكردن لوله انفجار ) موجب انفجار و آتش سوزي در ترانسفورماتور مي شود . در ترانسفورماتورهاي كوچك ، عمل خنك كنندگي توسط هواي اطراف سيم پيچ صورت مي گيرد ( كه به اين نوع ترانسفورماتورها ، ترانسفورماتورهاي خشك مي گويند ) ، ولي در ترانسفورماتورهاي قدرت ، از روغن براي كاهش دماي سيم پيچ ها استفاده مي شود . ( كه به اين ترانسفورماتورها ، ترانسفورماتورهاي روغني مي گويند ) . علت استفاده نكردن از هوا در ترانسفورماتور هاي قدرت ، آن است كه قدرت دي الكتريك هوا نسبت به روغن بسيار كم است و اگر بخواهيم از آن به عنوان سيال خنك كننده استفاده كنيم ، ابعاد ترانسفورماتور بسيار زياد مي شود . در ترانسفورماتورهاي قدرت به خاطر جلوگيري از افزايش دماي روغن ، ( ناشي از دريافت حرارت سيم پيچ و هسته ) از وسيله خنك كننده ديگر به نام رادياتور استفاده مي شود . در اين رادياتور ، روغن به طور طبيعي يا به وسيله پمپ ها جريان پيدا مي كند كه با تماس روغن ترانسفورماتور با هوا يا آب ، خنك مي شود. شيرهاي ترانسفورماتور براي ايجاد بين رادياتور و بدنه ، نمونه برداري و روغن از طبقات بالا ، پايين و وسط ترانسفورماتور ، ارتباط تانك با رله بوخهلتس و باك روغن ، و همچنين براي تخليه و پر كردن روغن از شيرهاي متنوعي استفاده مي شود . ترمومترهاي ترانسفورماتور الف ) ترمومتر براي سنجش درجه حرارت روغن : در روي ترانسفورماتور از ترمومترهايي جهت تعيين حداكثر درجه حرارت روغن استفاده مي شود تا در صورت ازدياد درجه حرارت روغن ، پمپ روغن و فن هاي رادياتور بكار افتد . همچنين در صورت افزايش بيش از حد اين درجه حرارت ، ترانسفورماتور از شبكه قطع مي گردد . ب ) ترمومتر براي سنجش درجه حرارت سيم پيچ : اين ترمومتر علاوه بر آشكار سازي و نشان دادن حداكثر درجه حرارت سيم پيچ در هر لحظه ، به عنوان رله حرارتي نيز در سيستم حفاظت ترانسفورماتور عمل مي كند . به اين ترتيب كه كنترل فن ها ، دادن آلارم افزايش غير مجاز درجه حرارت سيم پيچ و صدور فرمان تريپ ، برعهده اين ترمومتر گذاشته شده است . برقگير يكي از اساسي ترين حفاظت هاي ترانسفورماتور ، حفاظت آن در مقابل ولتاژهاي ضربه اي ناشي از صاعقه يا ولتاژ سويچينگ ( ناشي از قطع و وصل دژنگتورها ) مي باشد . براي اين كار در طرف فشار قوي ترانسفورماتور ، روي هر خط يك برق گير نصب مي شود . برقگير داراي اين خصوصيات است وه در اثر اعمال ولتاژهاي بالا ، مقاومت آن به شدت كوچك مي شود . و ولتاژهاي ضربه اي را به زمين تخليه مي كند . اين موضوع باعث مي شود كه ولتاژهاي ضربه اي به خود ترانسفورماتور صدمه اي وارد نسازد . در ضمن ، هر برقگير داراي يك شمارنده است تا تعداد دفعات عمل كردن برقگير ( تخليه ولتاژهاي ضربه اي به زمين ) را نشان دهد . با توجه به اينكه عمر برقگيرها وابسته به تعداد دفعات عملكرد آن مي باشد ، لذا با بررسي شمارنده برقگير مي توان دريافت كه آيا هنوز قابل اعتماد است يا نه ؛ و يا اينكه حدوداً تا چه موقعي مي توان به كار صحيح برقگير مطمئن بود . پلاك مشخصات ترانسفورماتور اين پلاك بر روي بدنه ترانسفورماتور نصب مي شود و حاوي مشخصات ترانسفورماتور مي باشد . با توجه به موارد متعدد مشخص شده بر روي پلاك ، مشخصات آن را در بخش بعدي به طور مفصل بيان مي كنيم . مشخصات پلاك ترانسفورماتور به منظور ارائه مشخصات و خصوصيات ترانسفورماتورها ، از يك پلاك مشخصه ( كه بر روي بدنه ترانسفورماتور نصب مي شود ) ، استفاده مي گردد . در اين قسمت به بيان مشخصات بر روي پلاك هاي ترانسفورماتورها مي پردازيم . 1) توان ظاهري نامي : اين مشخصه بيان گر قدرت سه فاز ترانسفورماتور مي باشد كه بر حسب kVA يا MVA بيان مي شود . البته در بعضي از ترانسفورماتورها دو عدد براي بيان توان ظاهري بيان مي شود كه يكي ، توان ظاهري با عملكرد فن هاي ترانسفورماتور ، و ديگري بدون عملكرد آنها مي باشد . راجع خنك كنندگي و فن ها در ادامه صحبت خواهيم كرد . 2 ) استاندارد : اين مشخصه بيانگر آن است كه ترانسفورماتور مذكور بر اساس چه نوع استانداردي ساخته شده است . با توجه به استاندارد I E C ، مطلوب است تا ترانسفورماتورهاي فشار قوي بر اساس استاندارد 76 - I E C طراحي و ساخته شود . 3 ) نوع : در اين قسمت ، نام و نوع مدل ترانسفورماتور آورده مي شود . 4 ) فركانس كار : در اين قسمت از پلاك ، فركانسي را كه ترانسفورماتور براي آن طراحي شده است ، بيان مي شود . 5 ) نوع ترانسفورماتور بر اساس تقسيم بندي هسته اي يا پوسته اي ( زرهي ): اين مشخصه بيانگر نوع ترانسفورماتور بر اساس تقسيم بندي هسته اي يا پوسته اي است . 6 ) تعداد فاز ترانسفورماتور : بيانگر يك فاز يا سه فاز بودن ترانسفورماتور است . 7 ) نوع ترانسفورماتور از نظر قابليت بهره برداري مداوم يا فاصله دار : در اين قسمت مشخص مي شود كه آيا ترانسفورماتور مي تواند دائماً زير بار باشد ، يا بايد بين هر دو بهره برداري از آن ، براي مدتي بي بار شود . اكثر ترانسفورماتورهاي قدرت از نوع قابل بهره برداري به طور مداوم است . 8 ) نوع ترانسفورماتور از نظر تپ چنجر : با توجه به اينكه تپ ترانسفورماتورهاي قدرت به دو نوع قابل قطع زير بار و بدون بار تقسيم بندي مي شود ، در نتيجه بر روي پلاك ترانسفورماتورها ، نوع تپ چنجر بكار رفته بيان مي شود ، در نتيجه بر روي پلاك ترانسفورماتورها ، نوع تپ چنجر بكار رفته بيان مي شود . همچنين مقدار تپ ها با مقدار ولتاژ ايجاد شده در ثانويه يا اوليه ترانسفورماتور با هر تپ ارائه مي شود . بعلاوه در ترانسفورماتورهاي با قدرت بالا ، نحوه اتصالات سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه و تپ نشان داده مي شود . 9 ) وزن قسمتهاي مختلف : بر روي پلاك مشخصات ، وزن اجزاء مختلف ترانسفورماتور از قبيل هسته و سيم پيچ ها ، تانك و ضمائم آن ، روغن ( حجم روغن ) و جمع كل وزن ترانسفورماتور ( با مخزن تانك و بدون آن ) ارائه مي گردد. 10 ) نوع سيستم خنك كنندگي در نظر گرفته شده در ترانسفورماتور: در اين قسمت مشخص مي شود كه ترانسفورماتور داراي چه امكاناتي براي انتقال هرچه بهتر حرارت سيم پيچ ها و هسته به خارج است . همانگونه كه در بحث تجهيزات خنك كنندگي ترانسفورماتور قدرت هم بيان نموديم ، غوطه ور شدن هسته و سيم پيچ ها در يك مايع دي الكتريك مثل روغن معدني ، نه تنها يك امتياز عايق شدگي بهتر را نشان مي دهد ، بلكه عمل خنك كردن را آسان مي سازد . البته با افزايش دماي روغن ، خنك كردن آن هم توسط هوا يا آب صورت مي گيرد مبادله و رد بدل كردن حرارت بين سيم پيچ ها با روغن ، و روغن با هوا يا آب ، مي تواند به طور طبيعي يا اجباري ( استفاده از پمپ يا فن ) صورت گيرد . در نتيجه براي ترانسفورماتور هاي قدرت ، سيستم هاي خنك كنندگي متنوعي به وجود آيد . لازم به ذكر است كه براي نمايش نوع سيستم خنك كنندگي از حروف اختصاري استفاده مي شود كه اين حروف تشكيل دهنده عبارتند از : A معرف هوا ، O معرف روغن ، W معرف آب ، N معرف چرخش طبيعي ، F معرف چرخش تحت نيرو توسط پمپ با فشار غير مستقيم ، D معرف چرخش تحت نيرو توسط پمپ با فشار مستقيم . منظور از فشار مستقيم آن است كه روغن با فشار ، به داخل هسته و بين سيم پيچ ها حركت داده مي شود . همچنين فشار غير مستقيم به اين معني است كه تنها روغن در داخل تانك ترانسفورماتور با فشار پمپ حركت مي كند . اكنون به بيان انواع سيستم هاي خنك كنندگي ترانسفورماتور مي پردازيم . الف ) سيستم ONAN ( روغن طبيعي ـ هوا طبيعي ) : در اين سيستم ، هوا به طور طبيعي با سطح خارجي رادياتور روغن در تماس است و رادياتور ها به طور طبيعي با هوا خنك مي شوند . همچنين گردش روغن در ترانسفورماتورها نيز به طور طبيعي با هوا خنك مي شوند . همچنين گردش روغن در ترانسفورماتور نيز به طور طبيعي صورت مي گيرد ؛ يعني روغن گرم بالا مي رود و روغن سرد ، جاي آن را مي گيرد . اين نوع سيستم خنك كنندگي مختص ترانسفورماتورهاي با قدرت كم است ؛ زيرا با فزايش قدرت ترانسفورماتور ، حرارت سيم پيچ ها زياد مي شود . و روغن بايد با سرعت بيشتري از روي آنها عبور كند تا روغن گرم شده در اثر عبور از سيم پيچ ها ، با سرعت بيشتر يدر تماس با هواي بيرون قرار گيرد و عمل خنك كنندگي با سرعت بيشتري در تماس با هواي بيرون قرار گيرد و عمل خنك كنندگي با سرعت بيشتري انجام شود . از اين نوع سيستم براي ترانسفورماتورهاي قدرت تا MVA 30 مورد استفاده مي گيرد . ب ) سيستم ONAF ( روغن طبيعي ـ هوا اجباري ) : در اين سيستم ، گردش روغن در داخل ترانسفورماتور به طور طبيعي صورت مي گيرد ؛ ولي فن هاي نصب شده روي بدنه رادياتورها ، سرعت سرعت تماس هواي خارج با بدنه رادياتور را را افزايش مي دهد . لذا روغن سريعتر خنك مي شود و طبعاً مي توان از توان ترانسفورماتور را بالا برد . دميدن هوا توسط فن ها مي تواند به طور مداوم يا با فاصله تناوبي انجام شود ؛ بدين صورت كه عملكرد فن مي تواند تابعي از درجه حرارت روغن داخل ترانسفورماتور باشد و هنگامي كه دماي روغن از حد معيني افزايش يافت ، فن به طور خودكار وارد مدار مي شوند . البته هنگامي كه درجه حرارت محيط خيلي بالا باشد ، ترانسفورماتور مي تواند بدون سيستم فن و با خنك شدن طبيعي ، تقريباً تا 75/0 توان نامي خود كار كند و در صورتي كه بخواهيم با توان نامي كار كند ، بايد فن ها شروع به كار كنند . اين نوع سيستم خنك كنندگي به طور وسيعي در ترانسفورماتورهاي قدرت با توان بين 30 تا 60 مگا ولت آمپر مورد استفاده قرار مي گيرد . ج ) سيستم OFAF ( روغن اجباري ـ هوا اجباري ) : در اين سيستم گردش روغن در داخل ترانسفورماتور به كمك فن ، سرعت داده مي شود تا انتقال حرارت با سرعت بيشتري انجام گردد . فن ها هوا نيز بدنه رادياتورها را در تماس بيشتري با هوا قرار مي دهند تا روغن را سريعتر خنك كنند . در اين سيستم با توجه به سرعت بسيار بالاي خنك كنندگي سيم پيچ ها ، مي توان قدرت نامي ترانسفورماتور را مي توان به سرعت قابل ملاحظه اي افزايش داد . مثلاً در ترانسفورماتور KV 20/230/400 پست نكا ، قدرت نامي در سيستم هاي مختلف خنك كنندگي نوشته شده است .لازم به ذكر است عموماً از اين نوع سيستم خنك كنندگي در ترانسفورماتورهاي با توان بيش از MVA 60 استفاده مي شود . د) سيستم OFWF ( روغن اجباري ـ آب اجباري ) : در اين سيستم ، ابتدا روغن توسط پمپ از بالاي ترانسفورماتور وارد رادياتور مي شود تا پس از عبور از آن ، از پايين رادياتور وارد ترانسفورماتور گردد . در رادياتور ، آب خنك كنندگي هم توسط پمپ در خلاف مسير روغن در رادياتور عبور مي كند كه باعث كاهش دماي روغن مي شود . از اين نوع سيستم در ترانسفورماتورهاي با توان بيش از MVA60 مورد استفاده قرار مي گيرد . ر ) سيستم ODWF ( روغن اجباري در سيم پيچ و هسته ـ آب اجباري ) :در ترانسفورماتورهاي با قدرت بسيار بالا ، به منظور كاهش هرچه بيشتر دماي سيم پيچ ها و هسته بايد روغن را توسط پمپ ها ، با فشار و جهت مناسب از قسمت تحتاني ترانسفورماتور به داخل سيم پيچ ها و هسته هدايت نمود . همچنين مشابه روش قبل ، با استفاده از رادياتور و چرخش روغن در داخل آن و به واسطه تماس غير مستقيم با آب خنك كنندگي ، دماي روغن به مقدار مورد نظر كاهش مي يابد . 11 ) ولتاژ نامي ترانسفورماتور : در اين قسمت ولتاژ نامي در اوليه و ثانويه ترانسفورماتور بيان مي شود . همچنين اگر ولتاژ بالا به همراه تپ چنجر باشد ، مقدار اين مشخصه هم بيان مي شود . مثلاً در پست محلي نيروگاه ري مشخصات KV % 5/2 × 2 + 245 : HV ، KV 11 : LV بيانگر آن است كه ولتاژ فشار ضعيف به مقدار KV 11 و ولتاژ فشار قوي به مقدار KV 245 است كه داراي دو پله تپ چنجر در جهت افزايش و دو پله تپ در جهت كاهش است . به عبارت ديگر ، ولتاژهاي طرف ثانويه از تپ هاي پايين به بالا به ترتيب برابر KV 25/257 ، KV 125/251 ، KV 245 ، KV 875/238 ، KV 75/232 مي باشد. اين تغييرات توسط وسيله اي به نام تپ چنجر صورت مي گيرد . 12 ) جريان نامي : معمولا در پلاك مشخصات ترانسفورماتور ، جريان نامي در اوليه و ثانويه را در كنار ولتاژ نامي ذكر مي كنند . البته در صورتي كه ترانسفورماتور قادر به عملكرد در حالت هاي مختلف سيستم خنك كنندگي ( O F AF ، ONAN ، ONAN ) باشد ، جريان نامي براي همه حالتها ارائه مي گردد ؛ زيرا در هر حالت ، قدرت ترانسفورماتور تغيير مي كند . 13 ) گروه برداري اتصالات : اصولاً در ترانسفورماتورها بين ولتاژ اوليه و ثانويه ، اختلاف فازي حاصل مي شود كه مقدار آن بستگي به طريقه اتصال بين سيم پيچ هاي مختلف فازي حاصل مي شود كه مقدار آن ، بستگي به طريقه اتصال بين سيم پيچ هاي مختلف داخل ترانسفورماتور دارد . پس ابتدا بايد نحوه اتصالات سيم پيچ هاي اوليه و ثانويه را مشخص نمود . براي مشخص نمودن اتصالات سيم پيچ هاي ترانسفورماتور از حروف اختصاري استفاده مي شود . به اين ترتيب كه اتصال ستاره با Y ، اتصال مثلث با D و اتصال زيگزاگ را با Z نشان مي دهند . در ضمن اگر اتصال مورد نظر در طرف فشار قوي باشد ، با حروف بزرگ و اگر در طرف فشار ضعيف باشد ، با حروف كوچك نمايش مي دهند ؛ مثلا اتصال ستاره ـ ستاره با Yy و يا اتصال مثلث ـ زيگزاگ با Dz مشخص مي شود . حال اگر در طرف ستاره يا زيگزاگ ، مركز ستاره يا زيگزاگ ، زمين شده باشد ، متناسب با اين كه اتصال مربوطه در طرف ولتاژ بالا يا پايين باشد ، به ترتيب از حروف N يا n استفاده مي شود ؛ بعلاوه در ترانسفورماتور ها ، هر فاز اوليه با فاز مشابه اي درثانويه ، اختلاف فاز مشخصي دارد كه جزء خصوصيات آن ترانسفورماتور به شمار مي آيد ؛ مثلا ممكن است اين زاويه 0 ، 30 ، 150 ، 180 ، … باشد . براي آنكه زاويه مذكور ، اختلاف فاز را براي هر ترانسفورماتور مشخص نمايد به صورت مضربي از عدد 30 تبديل مي كنند و مضرب مشخص شده را در جلوي حروف معرف اتصالات طرفين ترانسفورماتور مي آورند . مثلا مشخصه 11 Ynd بيانگر اوليه ستاره با مركز ستاره زمين شده و ثانويه ، مثلث است كه اختلاف زاويه بين اوليه و ثانويه برابر 330=30*11 مي باشد . به اين عدد ، گروه ترانسفورماتور مي گويند . اصولاً اتصالات ترانسفورماتورها به چهار دسته مجزا تقسيم مي شوند كه عبارتند از: الف ) دسته يك : به ترانسفورماتورهايي گفته مي شود كه داراي گروه 0 ، 4 يا 8 هستند . ب ) دسته دو : به ترانسفورماتورهايي گفته مي شود كه داراي گروه 2،6 يا 10 هستند . ج ) دسته سه : به ترانسفورماتورهايي گفته مي شود كه داراي گروه 1 يا 5 هستند. د ) دسته چهار : به ترانسفورماتورهايي گفته مي شود كه داراي گروه 7 يا 11 هستند . اما دو مضوع مهم در گروه و اتصال ترانسفورماتور ها ، تعيين گروه آنها با توجه به نوع اتصال ، و يا يافتن اتصال سيم پيچ با توجه به دانستن گروه ترانسفورماتور مي باشد . 14 ) سطح عايقي بوشينگ ها : ( BIL ) اين مشخصه نشان مي دهد كه بوشينگ ها ، هر يك تا چه ولتاژي مي تواند خاصيت عايقي خود را حفظ كنند . در واقع ، عددي كه بعنوان BIL معرفي مي شود ، بينانگر ولتاژ شكست عايق بوشينگ ها است . در پلاك مشخصات ، سطح عايقي بوشينگ هاي ولتاژ بالا ، ولتاژ و اتصال زمين ذكر مي گردد . 15 ) امپدانس ولتاژ يا اختلاف سطح اتصال كوتاه ( %UK ) : اين دو مشخصه كه يكي از آنها در پلاك مشخصات ترانسفورماتور ذكر مي شود ، اطلاعات لازم را براي محاسبات اتصال كوتاه و طراحي مدارهاي حفاظت در اختيار مي گذارد . امپدانس ولتاژ ، در صدي از افت ولتاژ نامي است كه اگر به يك طرف ترانسفورماتور داده شود و طرف ديگر اتصال كوتاه شده باشد ، بايد جريان نامي از سيم پيچ اتصال كوتاه شده بگذرد . كوچك بودن %UK بيانگر تلفات كم ترانسفورماتور است ؛ ولي در عوض ، باعث افزايش جريان اتصال كوتاه مي شود و در نتيجه به كليدهاي با قدرت بالاتري نياز خواهيم داشت . پس بالا بردن امپدانس از نظر تلفات ، اثر منفي دارد ؛ ولي از نظر جريان اتصال كوتاه و قدرت قطع كليدها يك نكته مثبت است . 16 ) جريان تحريك يا بي باري : جريان بي باري ، جرياني است كه اگر يك طرف ترانسفورماتور به ولتاژ نامي وصل شود . طرف ديگر آن مدار باز باشد ، از منبع تغذيه دريافت شود . اين جريان بيانگر تلفات حرارتي و ترانسفورماتور است . اين تلفات كه به نام تلفات بي باري است ، شامل تلفات فوكو و هيسترزيس ( كه توسط مولفه حقيقي جريان بي باري مشخص مي شود ) ، تلفات هسته ( كه توسط مولفه موهومي جريان بي باري تعيين مي گردد ) و تلفات عايقي است . 17 ) افزايش مجاز دما : اين مشخصه ، ميزان دما و روغن و سيم پيچي ترانسفورماتور را نشان مي دهد . به عنوان مثال ، در پست محلي نيروگاه ري ، افزايش دما تا 65 درجه سانتيگراد مجاز دانسته شده است . البته اين دماي حداكثر با توجه به ارتفاع 1000 متر از سطح دريا و درجه حرارت حداكثر محيط 40 درجه سانتيگراد است . در اين صورت اگر دما از 65 درجه سانتيكراد بيشتر شود ، فن ها شروع بكار مي كنند و اگر دما به 115 درجه سانتيگراد برسد ، آلارم داده مي شود و در صورت رسيدن دما به 120 درجه سانتيگراد فرمان قطع ترانسفورماتور صادر مي شود . خصوصيات ترانسفورماتور قدرت نيروگاه همانگونه كه در مصرف داخلي نيروگاه بيان نموديم ، در نيروگاه ، ترانسفورماتورهاي متعددي وجود دارند كه هر يك از آنها داراي وظايف مخصوص به خود هستند . در اينجا خصوصيات اين ترانسفورماتور را مورد ارزيابي قرار مي دهيم . ترانسفورماتور ژنراتور اين ترانسفورماتور به عنان بزرگترين ترانسفورماتور نيروگاه مي باشد كه وظيفه آن ، انتقال انرژي از ژنراتور به شين اصلي مي باشد . بنابراين ، ترانسفورماتور مذكور از يك طرف به ولتاژ فشار ضعيف ترانسفورماتور و از طرف ديگر به ولتاژ فشار قوي شبكه متصل مي گردد . قدرت اين ترانسفورماتورها بستگي به ظرفيت توليدي ژنراتور دارد و به گونه اي تعيين مي شود كه قدرت نامي خروجي ( برحسب MW ) خود را در ضريب قدرت 7/0 پيش فاز داشته باشد . معيارهاي مهم و موثري كه بايد در طراحي اين ترانسفورماتورها در نظر گرفته شوند عبارتند از : 1 ) ولتاژ سيم پيچ فشار قوي بسيار بالا است ( معمولا kv 132 ، kv 230 ، kv 400 ) 2 ) جريان سيم پيچ فشار ضعيف بسيار بالا است . ( به عنوان مثال براي يك ترانسفورماتور MVA 800 برابر KV 20 مي باشد ) 3 ) درصد امپدانس اين ترانسفورماتور بايد كمتر از مقدار بدست آمده در ساده ترين طراحي براي اين مقدار باشد ؛ كه مقداري در حدود 16 % مشخص مي شود. همچنين تغييرات درصد امپدانس با موقعيت تپ ترانسفورماتور ، بايد در يك ميزان حداقلي نگه داشته شود . 4 ) به منظور كنترل ولتاژ فشار قوي و ضريب قدرت ژنراتور ، ترانسفورماتور بايد مجهز به تپ چنجر زير بار باشد . در اين حالت ، ولتاژ فشار ضعيف بايد در محدوده %5 از ولتاژ خود ، ثابت باقي مي ماند . 5 ) به خاطر تحمل وزن زياد اين ترانسفورماتورها ، بايد پي ريزي مناسبي صورت پذيرد . همچنين براي حمل آنها نياز به وسايل انتقال مناسبي مي باشد . 6 ) قابليت اطمينان و در دسترس بودن اين ترانسفورماتورها بايد تا حد امكان بالا باشد ؛ زيرا بدون وجود اين ترانسفورماتور ، امكان انتقال قدرت به شبكه وجود ندارد و همچنين هزينه تعويض آنها هم بسيار زياد است . البته معيارهاي ديگري نيز وجود دارند كه از اهميت كمتري برخوردار هستند . اين معيارها عبارتند از : الف ) به خاطر اينكه اين ترانسفورماتورها در ضريب بار بالايي كار مي كنند ، بايد تلفات بي باري و بارداري آنها تا حد امكان پايين باشد . ب ) در طرح اتصال مستقيم ترانسفورماتور به سيستم KV 400 ، استحكام نيروي بالايي مورد نياز مي باشد . ج ) ميزان درصد ترانسفورماتور بايد از حد مجاز كمتر باشد . د ) در اين ترانسفورماتور ظرفيت اضافه بار خيلي كمي مورد نياز مي باشد . در طراحي اين ترانسفورماتورها ، به طور عادي مقدار 4 % اضافه بار براي سه دوره يك ساعته براي هر روز بايد در نظر گرفته شود . نكته بسيار مهم در مورد اين ترانسفورماتورها آن است كه در نيروگاه هاي با قدرت توليدي زياد ، وزن ترانسفورماتورهاي سه فاز ژنراتورها بسيار زياد مي باشد . . ابعاد آن هم بزرگ مي شود . در نتيجه حمل و نقل و نصب آنها با مشكل روبرو خواهد شد . بدين منظور در اين نيروگاه ها از سه ترانسفورماتور تك فاز استفاده مي شود تا هزينه حمل نقل و نصب كاهش يابد . ترانسفورماتور نيروگاه اين ترانسفورماتور ، وظيفه تامين انرژي مصرف داخلي نيروگاه را براي مواقع راه اندازي سيكل ترموديناميكي بر عهده دارد . همچنين بارهايي را كه در ارتباط با واحد توليدي ژنراتورها نمي باشد . مي توان از اين ترانسفورماتور تغذيه نمود . به عنوان مثال ، از اين نوع بارها مي توان به مصارف روشنايي ، جرثقيل ها ، كارگاه ها و ديگر موارد اشاره نمود . اين ترانسفورماتورها از طريق شبكه ، انرژي هاي مورد نياز را تامين مي كنند . عواملي كه در طراحي اين نوع ترانسفورماتورها موثر است عبارتند از : الف ) طرف فشار قوي اين ترانسفورماتور به ولتاژ شبكه نيروگاه متصل مي شود . ب ) با توجه به اين نكته كه اين ترانسفورماتور براي تغذيه داخلي است ، در نتيجه، ولتاژ فشار ضعيف اين ترانسفورماتور ها بايد متناسب با ولتاژ مصرفي داخلي باشد . ج ) امپدانس اين ترانسفورماتورها بايد به گونه اي باشد كه به خاطر موازي بودن با ترانسفورماتور واحد نيروگاه ، قدرت اتصال كوتاه را از حد مجاز خود افزايش ندهد؛ كه عموماً در حدود 15 % انتخاب مي شود . د ) با توجه به اينكه با تغيير بار مصرف داخلي و تغييرات ولتاژ شبكه نبايد ولتاژ مصرف داخلي تغيير كند ، لذا بايد اين ترانسفورماتور ، مجهر به تپ چنجر زير بار باشد . ه ) با توجه به اينكه ترانسفورماتورهاي نيروگاه در نصف بار نامي يا كمتر از آن كار مي كنند ، لذا ضريب بار آنها كم مي باشد ؛ در نتيجه تلفات بار اين نوع ترانسفورماتورها زياد است ، ولي بايد تلفات ثابت ثابت آن تا حد امكان باشد . ترانسفورماتور واحد اين ترانسفورماتورها ، وظيفه تامين مصرف داخلي نيروگاه را در شرايط عادي از پايانه هاي ژنراتور به عهده دارند . به عبارت ديگر ، انرژي مورد نياز مصرف داخلي از طريق اين ترانسفورماتور و از انرژي توليدي ژنراتور تامين مي شود . از عوامل موثر در طراحي ترانسفورماتورهاي واحد ، مي توان به موارد زير اشاره نمود : الف ) ولتاژ فشار قوي اين ترانسفورماتورها برابر ولتاژ نامي ژنراتور مي باشد . ب ) ولتاژ فشار ضعيف اين ترانسفورماتورها متناسب با ولتاژ مصرف داخلي نيروگاه مي باشد . ج ) امپدانس اين ترانسفورماتور بايد به گونه اي باشد كه در حالت عملكرد موازي با ترانسفورماتور نيروگاه ، سطح قدرت اتصال كوتاه را از حد مجاز بالاتر نبرد و معمولا اين مقدار در حدود 15 % انتخاب مي شود . د ) با توجه به اينكه ولتاژ فشار قوي اين ترانسفورماتورها برابر ولتاژ ژنراتور است و حلقه كنترل ولتاژ ( AVR ) هم وظيفه نگهداري ولتاژ پايانه ژنراتور را در حدود %5 ولتاژ نامي ان بر عهده دارد ، لذا استقامت از تپ چنجر زير بار براي اين ترانسفورماتور ها لزومي ندارند . ه ) در شرايط عادي ، مصرف داخلي نيروگاه ها از طريق اين ترانسفورماتور تامين مي شود ؛ لذا ضريب بار عملكرد آنها زياد مي شود . در نتيجه اين ترانسفورماتورها داراي تلفات بي باري و بارداري زيادي هستند . و ) در زمان تغيير وضعيت تغذيه مصرف داخلي از ترانسفورماتور نيروگاه به ترانسفورماتورمصرف داخلي ، براي مدت كوتاهي اين دو ترانسفورماتوربا هم موازي مي شوند . در نتيجه يك جريان گردشي زيادي بين اين دو ترانسفورماتور برقرار مي شود كه در شكل مشاهده مي شود ، در نتيجه اين ترانسفورماتور بايد تحمل اضافه جريان مذكور را براي زمان كوتاهي داشته باشد . شكل نحوه ايجاد جريان گردشي در تغذيه مصرف داخلي نيروگاه ترانسفورماتورهاي كمكي همانگونه كه در بحث مصرف داخلي نيروگاه ها بيان نموديم ، به منظور تغذيه پمپ ها ، فن ها ، موتورهاي كوچك و بزرگ ، سيستم هاي روشنايي و اضطراري و … سطح ولتاژهاي مختلفي در مصرف داخلي نياز مي باشد . عموماً در نيروگاه ها با توجه به مقدار توان توليدي ، دو ، سه يا چهار سطح ولتاژ مورد نياز است . در نتيجه به منظور اين سطح ولتاژها ، نياز به ترانسفورماتورهاي كمكي مي باشد تا از ولتاژ اصلي نيروگاه ( ولتاژ ژنراتور ) ، ولتاژهاي سطح فشار قوي و فشار ضعيف مصرف داخلي نيروگاه مهيا شود . عموماً اين ترانسفورماتورها با توجه به نحوه استفاده از آنها در مناطق سرپوشيده نيروگاه مورد استفاده قرار مي گيرند . ترانسفورماتورهايي كه ولتاژهاي فشار قوي مصرف داخلي نيروگاه را توليد مي كنند ، از نوع ترانسفورماتورهاي روغني با سيستم خنك كنندگي ONAN ( روغن طبيعي ـ هوا طبيعي ) مي باشند ؛ ولي ترانسفورماتورهاي توليد كننده ولتاژ فشار ضعيف مصرف داخلي ، از نوع ترانسفورماتورهاي خشك با سيستم خنك كنندگي هوا مي باشند . البته لازم است تا در ترانسفورماتورهاي قدرت نوع خشك ، از بهترين نوع عايقي استفاده شود تا درجه حرارت زيادي بتواند تحمل كند . معمولاً عايق مورد استفاده از عايق كلاس C مي باشد كه حداكثر درجه حرارت قابل تحمل آن ، بيش از 180 درجه سانتيگراد است .

مدیر سایت بازدید : 114 سه شنبه 11 تیر 1392 نظرات (0)

گاز SF6

 

گاز SF6  در صنعت برق، به عنوان يك ماده عايقي در تجهيزات فشار قوي و در سطوح ولتاژ بالا بسيار كاربرد دارد.اگرچه SF6 خالص به لحاظ شيميايي خنثي مي باشد، اما در عين حال يك گاز گلخانه اي قوي با يك شبكه مولكولي است كه خواص آن در شرايط گرما، بسيار فراتر از دي اكسيد كربن خواهد بود. ساختمان مولکولی گاز SF6 به صورت یک هشت ضلعی است که در هر گوشه آن یک اتم فلوئور و در مرکز آن یک اتم گوگرد قرار گرفته و فاصله هر اتم از اتم فلوئور 58 آنگستروم است .

وزن اتمی این گاز برابر با 06/146 و در فرمول شیمیایی آن 95/21% گوگرد و 05/78% فلوئور موجود است .در حالت گازی از قانون گازهای طبیعی پیروی میکند و لذا تغییر فشار فقط با تغییر درجه حرارت و آن هم در محدوده به نسبت بزرگی از آن صورت می گیرد . ویژگی فشار- حرارت  گاز SF6 نمایانگر حالت تعادل بین گاز و مایع است یعنی در همان حالتی که در سیلندرهای حامل خود وجود دارد.

SF6  يكي از نادرترين عناصر غير اكتيو در شرايط معمولي است . در يك محفظه كوارتز تا 500 درجه سانتي گراد هيچ تجزيه اي روي آن صورت نمي گيرد .

در درجات بالاتر از 150 درجه سانتي گراد بعضي از فلزات به عنوان كاتاليزور در جهت تجزيه حرارتي به تدريج روي آن موثر واقع ميشود ، لذا بايد در انتخاب يك فلز مناسب جهت محفظه SF6 دقت لازم صورت گيرد . SF6 غير سمي ، غير قابل اشتعال و داراي خاصيت خوب حرارتي و انتقال حرارتي ( 6/1 برابر هوا) است .

نمودار اين صفحه مربوط به ميزان فشار درجه حرارت گاز SF6  است .

گاز هگزا فلوئوريد گوگرد ( SF6) يك دي الكتريك عالي با خواص بي نظير در قطع كنندگي ( خاموش كردن ) قوس مي باشد و اين ويژگي منجر به كاربرد وسيع و

موفقيت آميز در كليدهاي قدرت پستهاي گازي شده است . معرفي و شناخت آن در سال 1960 بوده و تجهيزات گازي SF6 تا سال 1980 ساخته شده اند . امروزه ، كاربرد اين گاز به حد مطلوبي رسيده و تعداد تجهيزات تعويضي ( تجهيزات روغني جايگزين شده با گازي ) ، افزايش يافته است . تحت شرايط ايده آل ، وقتي يك عمل تخليه در كليد رخ مي دهد ، هركدام از اتمهاي فلوئور موجود در گاز SF6 يك الكترون گرفته و از اتم گوگرد جدا مي شوند و هنگام پايان عمل ، آن الكترون بدست آورده را از دست داده و با تركيب با يك اتم گوگرد ، دوباره گاز SF6 را تشكيل ميدهد كه به اين مراحل        “ خودسازي ” و يا “ خواص بازيابي ” گاز SF6 گويند . اين واكنش در تجهيزات الكتريكي گازي ( SF6 ) فشار قوي رخ ميدهد و وقتي كه ذرات ديگري از قبيل اكسيژن ، آب حاصل از آلودگي اتمسفري ، كربن موجود در مؤلفه هاي تفلوني كليد ، مس ، تنگستن موجود در كنتاكتها و همچنين آلومينيوم ، با ذرات گوناگوني كه از تجزيه SF6 بوجود آمده اند برخورد نمايد ، واكنش ميدهد .

علاوه بر مزاياي فوق ، تجهيزات تزريق شده با گاز SF6 ، نيازي به تعميرات و نگهداري نداشته و بدون دردسر مي باشد . شايان توجه اينكه SF6 توانسته استفاده از تجهيزات روغني را محدود سازد ، از اينرو با توجه به نياز صنعت ، دستورالعملهاي جديد مطابق با آنها ( تجهيزات گازي ) با موارد جديد بايد تطابق يابد. ايمني، نوع عملكرد آنها در خاموش كردن قوس و در نظر گرفتن اثر گلخانه اي محيط زيست اين گاز ( عدم تاثير در سوراخ شدن لايه ازن ) ، از جمله اين موارد است كه علاوه بر ايجاد تغيير كاربري قديمي گاز SF6 ، انگيزه زيادي در ارزيابي فرآيند گاز و استفاده مجدد از گازهاي ذخيره شده بوجود آورده است .

در استفاده از اين گاز ، كاهش هزينه تعميرات ( به جهت اينكه كليدهاي گازي در مقايسه با ديگر كليدها ، به تعميرات كمتري نياز دارند ) ،  امكان مونيتورينگ اجزاء داخلي كليد و كاهش هزينه بازرسي مؤلفه هاي داخلي كليد، هزينه هاي راه اندازي در فرايندهاي گازي كم مي شود ،  قابليت اطمينان بهبود ميابد ،  ايمني بالا از جمله مزاياي اين گاز است .

استحكام الكتريكي SF6 به اضافه خواص بالا كاربرد آن را در برق فشار قوي در دامنه بسيار گسترده اي امكان پذير ساخته است زيرا استحكام الكتريكي اين گاز در فشار يك اتمسفري و در شرايط كاملاً برابر چند برابر استحكام الكتريكي هوا يا ازت است . لذا تقليل حجم و وزن دستگاههاي مورد كاربرد SF6 از يك اندازه حد اقل برخوردار است . به عبارت ديگر ، با در نظر گرفتنن يك فشار برابر براي هوا و SF6 فاصله بين دو نقطه ار سطوح پتانسيل تقليل پيدا مي كند يا با در نظر گرفتن يك استحكام الكتريكي براي اين دو فشار مورد نياز و وزن دستگاه ها كمتر ميشود و يا با در نظر گرفتن عايق روغن از نظر كاربرد نه تنها SF6  سبكتر از روغن است بلكه از نظر حجم نيز امكان بكار گيري يك حجم كوچكتر براي SF6 وجود خواهد داشت ; زيرا موقع بروز قوس الكتريكي در محفظه هاي حاوي SF6  و روغن افزايش فشار در محفظه SF6 فقط به اندازه يك عدد اعشاري خواهد بود حال آنكه فشار توليدي توسط قوس الكتريكي و احياناً تجزيه مقدار كمي از روغن سبب افزايش بسيار زياد فشار محفظه روغن ميشود .در كاربرد يك گاز به عنوان ماده عايقي در فشار قوي و قضاوت درباره استحكام الكتريكي آن با استفاده از قانون پاشن ، رابطه بين شكست ولتاژ آن گاز نسبت به حاصلضرب فشار ( در يك درجه حرارت ثابت ) يا چگالي آن را ( براي در نظر گرفتن تمام تغييرات فيزيكي آن در درجات حرارت مختلف ) در فاصله تخليه ، مبدا قرار ميدهند .

Ud = f ( P. a )      or     Ud = f (δ . a ) { bar.cm}

اگر چگالي نسبي آن را كه نسبت به شرايط عادي محاسبه شده باشد ، در نظر بگيريم خواهيم داشت :

Ud = f (δ . a )

هر گاز داراي يك منحني خاص خود در اين نوع است و براي مقايسه بين گازها از اين محنحني استفاده       مي كنند . مقدار مينيمم ولتاژ شكست براي SF6 برابر  507 ولت در  p.d = 0.00035 {bar.cm} و براي هوا 352 ولت در p.d = 0.00073{bar.cm} است .

نمودار اين صفحه مربوط به تغييرات استحكام الكتريكي در رابطه با تغييرات فشار و فاصله تخليه الكتريكي در گاز  SF6 و هوا است .

 

داشتن خواص عالي گاز  SF6 سبب كاربرد آن در بسياري از تاسيسات برق رساني  ، دستگاههاي الكتريكي و ديگر صنايع شده است .در صنعت برق فشار قوي ، خاصيت آتش خاموش كن در كليد هاي فشار قوي ، خاصيت عايقي آن در پستهاي سر بسته گازي از نوع SF6 (GIS) كابلهاي SF6 و خطوط لوله انتقال انرژي الكتريكي ، ترانسفورماتورها ، خازنهاي اندازه گيري براي ولتاژهاي بالا ، ژنراتورهاي الكترو استاتيكي ، دستگاههاي اشعه ايكس ، برقگيرها و نيز در صنايع ريخته گري ( براي جلوگيري از نفوذ هوا ) و صنايع شيشه سازي استفاده مي كنند .خاصيت خنك كنندگي اين گاز موجب استفاده از آن در ترانسفورماتورهاي قدرت نيز امكان پذير ساخته است . برخي از كارخانه هاي ترانسفورماتور سازي ، ترانسفورماتورهاي با ولتاژ 66 كيلو ولت و قدرت 20 مگا ولت آمپري ( سيستم خنك كنندگي ONAN و ONAF ) را توليد كرده اند .

 علت آزمايش گاز SF6 جهت  افزايش ايمني ،  كاهش آثار مخرب زيست محيطي ، صرفه جوئي هزينه تعميرات و نگهداري  روشهاي بكارگيري توسعه يافته ( بهينه سازي روشهاي كاربرد قديمي ) است .

تحليل آلاينده هاي گاز ، فرايندهاي تشخيص تركيب مواد حاصل از تجزيه ، هنگام قوس الكتريكي و چگونگي انجام آن فرآيندها ، اصول تشخيص شرايط عملكرد تجهيزات گازي SF6 را فراهم مي سازد .

حالت نمونه ذيل را ملاحظه فرمائيد :

ميزان گازهاي موجود در كليد قدرت

 

 

فاز 3

فاز 2

فاز 1

( تركيب )

 

996190

995848

998191

هگزا فلوئوريد گوگرد

SF6

 

2917

649

964

نيتروژن

N2

 

638

136

341

اكسيژن

O2

 

255

3365

504

تترا فلوئوريد كربن

CF4

 

-

1

-

فلوئوريد تيونيل

SOF2

 

-

1

-

دي اكسيد كربن

CO2

             

اين جدول مربوط به يك كليد 161 كيلوولتي و 2000 آمپري از نوع SF6 تك فشار ، تانك تحت ولتاژ و با مكانيزم عملكرد فنر است كه جهت برقراري مدار يك بانك خازني 168 مگاواري ، 2 تا 3 بار در روز عمل مي كند . گازهاي نامبرده در اين جدول ، گازهائي هستند كه هنگام عملكرد يك كليد گازي SF6 ، در محفظه قطع آن كليد متصاعد ميشوند . درصد اين گازها در هر فاز قابل ملاحظه است . بعنوان مثال، 8/99% از گاز داخل محفظه فاز 1 كليد مورد نظر ، گاز SF6 است ( جمع هر ستون ، مقدار 100000 است ) . در 20 سپتامبر 1997 ، يك واحد توزيع كنترل از راه دور ، اين كليد را بكار انداخت . فاز دوم اين كليد ، دچار اشكال شد و نتوانست عمل كند و نتيجتا رله جريان زياد و رله خطاي كليد فعال شده و عملكرد اين رله ها باعث ايزوله شدن باس سكشن هائي كه نقش تغذيه كليد را بعهده داشتند، گرديد . پس از اين فاصله زماني مجاز ، مركز توزيع ( ديسپاچينگ ) قادر به برقدار كردن از راه دور باس سكشن ها، گرديد. اين شكست تاثيري در گسيختگي اين كليد قطع جريان نداشت. كليد از نظر معيوب بودن ، بازبيني شد . فشار گاز در تمام فازها نرمال بود و بعد از آخرين عمل وصل كليد ، فنرها دشارژ شدند . تمامي آزمايش ها ، عايقي ، زمانبندي، عملكردها و مقاومت كنتاكتها با نتايج رضايت بخشي بدست آمد و هيچ مشكلي در كليد مشاهده نشد .

اين نمونه هاي گاز از هر سه فاز جمع آوري شده و مقدار زياد گاز CF4 در فاز 2 ، بيانگر خوردگي در تفلون است . تصميم بر اين شد كه اين گاز را از كليد خارج نموده و به صورتيكه قابل مشاهده باشد، كليد را بازرسي كنند . قوس در فاصله مياني محفظه قطع و كنتاكتهاي ثابت و متحرك مشاهده شد . يعني اين قوس بين كنتاكتهاي ثابت و متحرك صورت نپذيرفته ، از اينرو فاز دوم اين كليد تعويض شد ( تا قوس بين محفظه قطع و كنتاكتها زده نشود كه اين خود ، باعث متصاعد شدن گاز CF4ناخواسته و اضافي در اين فاز گردد ) . 

روشهاي رايج براي بازرسي نشتي SF6 ، شامل استفاده از صابون است كه با اين عمل، در صورت وجود نشتي، حبابهاي گاز در محل نشتي ظاهر مي شوند و بدين ترتيب نشتي تشخيص داده مي شود. اين روش نسبتا" زمان بر بوده و بدليل اينكه لازم است تا تجهيزات مورد بازرسي بي برق گردند، پر هزينه مي باشد.

اخيرا" مؤسسهEPRI  براي تشخيص نشتي گاز SF6 ، روش جديدي مبتني بر استفاده از دوربين “GasVue”،براي انجام بازرسي در محل تجهيزات ارائه نموده است. دوربين ليزري“GasVue يك فناوري جديد در بازرسي و آشكار سازي نشتي گاز  SF6مي باشد. اساس كار اين دوربين بر تركيب Co2laser (قسمتي كه طول موجهاي مادون قرمز را براي جذب و شناسايي SF6هماهنگ مي نمايد)با يك سيستم تصويري مادون قرمز مي باشد و بدين ترتيب، امكان مشاهده نشتي SF6 كه براي چشم غير مسلح و ديگر تجهيزات بازرسي بصري، غير محسوس است، فراهم مي گردد.

اين دوربين با سرعت و دقتي فراوان و بي نياز از خروج تجهيزات تحت بازرسي از حالت بهره برداري، حتي نشتي ناشي از يك سوراخ ريز را نشان مي دهد. استفاده از اين دوربين سبب ميگردد كه شركتهاي برق، نشتي هاي مربوط به گاز SF6 را سريعتر و صحيحتر از روشهاي رايج تشخيص دهند. در نتيجه با استفاده از اين سيستم، هزينه هاي مربوط به عيب يابي كاهش يافته و ميزان اتلاف گاز SF6 نيز كمتر مي گردد.

بعلاوه مي توان نشتي روي سطوحي را كه به سختي در دسترس مي باشند شناسايي كرد و نيز با توجه به ساير تكنيكها، حتي طيفهاي ضعيف گاز و يا نشتيهاي پالسي را كه در حال خروج هستند، نشان داد. دوربين مذكور، ايمني عمليات بازرسي را بهبود مي بخشد چرا كه كاربر دوربين مي تواند از يك فاصله امن از تجهيزات و نيز در ارتفاع معيني از زمين كه عموما" بر روي نردبانها و چوب بستها مي باشد، عمل بازديد را هدايت نمايد.

براي آشكار سازي نشتي گاز SF6 در كليدها و ديگر تجهيزات يك پست در ايالت ايلي نويز( آمريكا) ، بجاي آزمايشات مرسوم، از دوربين ليزري“GasVue استفاده گرديد. با صرف نظر از هزينه هاي مشترك بين اين روش و آزمايشهاي مرسوم حبابي(صابوني)، برآورد بعمل آمده نشان داد كه هزينه صرفه جويي شده به واسطه اين روش كاربردي ساده، معادل 12 هزار دلار مي باشد. پس از سرمايه گذاري مؤسسه EPRI در امر پيشرفت دوربين مورد نظر، شركت "اديسون" در نيويورك، در چند نوبت از ماه، از اين دوربين استفاده كرده است.همچنين شركت برق آفريقاي جنوبيEskom از اين دوربين در چهار پست خود استفاده كرده است.

 

مدیر سایت بازدید : 139 دوشنبه 10 تیر 1392 نظرات (0)

پست چیست؟

انواع پست:
پستها را مي توان ازنظر نوع  وظيفه,هدف,محل نصب,نوع عايقي, به انواع مختلفي تقسيم کرد.
  براساس نوع وظيفه وهدف ساخت:
پستهاي افزاينده , پستهاي انتقال انرژي , پستهاي سويچينگ و کاهنده فوق توزيع .

ـــ  براساس نوع عايقي:
پستها با عايق هوا, پستها با عايق گازي که داراي مزاياي زير است:
پايين بودن مرکز ثقل تجهيزات در نتيجه مقاوم بودن در مقابله زلزله کاهش حجم, ضريب ايمني بسيار بالا باتوجه به اينکه همۀ قسمت هاي برق دار و کنتاکت ها در محفظۀ گازSF6   امکان آتش سوزي ندارد,
پايين بودن هزينۀ نگهداري باتوجه به نياز تعميرات کم تر, استفاده د ر مناطق بسيار آلوده و مرطوب و مرتفع .
معايب پستها با عايق گازي :
گراني سيستم و گراني گاز SF6 , نياز به تخصص خاص براي نصب و تعميرات,مشکلات حمل و نقل وآب بندي سيستم

ـــ بر اساس نوع محل نصب تجهيزات

نصب تجهيزات در فضاي باز , نصب تجهيزات در فضاي سرپوشيده .
معمولآ پستها را از 33 کيلو ولت به بالا به صورت فضاي باز ساخته و پستهاي عايق گازي را چون فضاي کمي دارند سرپوشيده خواهند ساخت.

اجزاع تشکيل دهنده پست :

پستهاي فشار قوي از تجهيزات و قسمتهاي زير تشکيل مي شود :
  ترانس قدرت , ترانس زمين و مصرف داخلي , سويچگر , جبران کنندهاي تون راکتيو , تاسيسات جانبي الکتريکي،  ساختمان کنترل , ساير تاسيسات ساختماني.

 

ـ  ترانس زمين:
از اين ترانس در جاهايي که نقطۀ اتصال زمين (نوترال) در دسترس نمي باشد که براي ايجاد نقطۀ نوترال از ترانس زمين استفاده مي شود .
نوع اتصال در اين ترانس به صورت زيکزاک Zn  است.

از اين ترانس در جاهايي که نقطۀ اتصال زمين (نوترال) در دسترس نمي باشد که براي ايجاد نقطۀ نوترال از ترانس زمين استفاده مي شود .
نوع اتصال در اين ترانس به صورت زيکزاک Zn  است .
اين ترانس داراي سه سيم پيچ مي باشد که سيم پيچ هر فاز به دو قسمت مساوي تقسيم مي شود و انتهاي نصف سيم پيچ ستون اوٌل با نصف سيم پيچ ستون دوٌم در جهت عکس سري مي باشد . 

 ـ  ترانس مصرف داخلي:
از ترانس مصرف داخلي  براي  تغذيه  مصارف داخلي  پست استفاده مي شود .
تغذيه ترانس مصرف داخلي شامل قسمتهاي زير است :
تغذيه موتور پمپ  تپ چنجر , تغذيه بريکرهاي Kv20  , تغذيه فن و سيستم خنک کننده , شارژ باتري ها , مصارف روشنايي , تهويه ها .
نوع اتصال سيم پيچ ها به صورت مثلث – ستاره با ويکتورکروپ نوع اتصال بندی DYn11  می باشد.

 ـ سويچگر:

تشکيل شده از مجموعه اي از تجهيزات که  فيدرهاي مختلف  را به باسبار و يا باسبار ها را در نقاط  مختلف به يکديگر با ولتاژ معيني ارتباط مي دهند .
در پستهاي مبدل ولتاژ ممکن است از دو يا سه سويچگر با ولتاژهاي مختلف استفاده شود.

 ـ تجهيزات سویچگر:

باسبار:
 که خود تشکیل شده از مقره ها , کلمپها , اتصالات و هادیهای باسبار که به شکل سیم یا لولۀ توخالی و غیره است .

بریکر , سکسیونر , ترانسفورماتورهای اندازه گیری وحفاظتی , تجهیزات مربوط به سیستم ارتباطی , وسایل کوپلاژ مخابراتی(که شامل :  موج گیر ,  خازن کوپلاژ ,  دستگاه تطبیق امپدانس است.)

 برقگیر: 
که برای حفاظت در برابر اضافه ولتاژ و برخورد صاعقه به خطوط است که در انواع  میله ای , لوله ای , آرماتور , جرقه ای و مقاوتهای غیرخطی است.

ـ جبران کنندههای توان راکتیو:

جبران کننده ها شامل خازن و راکتورهای موازی می باشندکه به صورت اتصال ستاره در مدار قرار دارند و نیاز به فیدر جهت اتصال به باسبار می باشند که گاهی اوقات راکتورها در انتهای خطوط انتقال نیز نصب می شوند.

ـــ انواع راکتور از نظر شکل عایقی :
راکتور با عایق بندی هوا , راکتور با عایق بندی روغنی .

ـــ انواع نصب راکتور سری :

راکتورسری با ژنراتور, راکتورسری با باسبار, راکتورسری با فیدرهای خروجی, راکتورسری بافیدرهای خروجی به صورت گروهی.

 ـ ساختمان کنترل:

کلیۀ ستگاه های اندازه گیری پارامترها, وسایل حفاظت وکنترل تجهیزات ازطریق کابلها از محوطۀ بیرونی پست به داخل ساختمان کنترل ارتباط می یابد همچنین سیستمهای تغذیه جریان متناوب ومستقیم (AC,DC) درداخل ساختمان کنترل قراردارند,این ساختمان اداری تاسیسات مورد نیازجهت کار اپراتور می باشد که قسمت های زیر را دارا می باشد :
اتاق فرمان , فیدر خانه , باطری خانه , اتاق سیستم های توضیع برق  (AC,DC) , اتاق ارتباطات , دفتر , انبار و ...

ـ باطری خانه:

جهت تامین برقDC برای مصارف تغذیه رله های حفاظتی, موتورهای شارژ فنر و... مکانیزم های فرمان و روشنایی اضطراری و... نیاز به  باطری خانه دارند که در اطاقکی تعدادی باطری با هم سری می شوند و در دو مجموعه معمولاً 48 و110ولتی قرارمی گیرد و هر مجموعه با یک دستگاه باطری شارژ کوپل می شوند.

اصول کار ترانس فورماتور :

 1- تعریف ترانس فورماتور:

ترانس فورماتور از دو قسمت اصلی هسته و دو یا چند قسمت سیم پیچ که روی هسته پیچیده می شود تشکیل می شود , ترانس فورماتور یک دستگاه الکتریکی است که در اثرالقای مغناطیسی بین سیم پیچ ها انرژی الکتریکی را از مدار سیم پیچ اولیه به ثانویه انتقال می دهد بطوری که در نوع انرژی و مقدار آن تغییر حاصل نمی شود ولی ولتاژ و جریان تغییر می کند بنابراین باصرف نظراز تلفات ترانس داریم :

 P1=P2 --- V1 I1 = V2 I2= V1/V2 = I2/I1 = N1/N2

 که اصول کار ترانس فورماتور براساس القای متقابل سیم پیچ ها است .

 2ـ اجزاع ترانسفورماتور:

هسته , سیم پیچ ها , مخزن روغن , رادیاتور , بوشینگ های فشار قوی وضعیف , تپ چنجر و تابلوی مکانیزم آن , تابلوی فرمان , وسایل اندازه گیری و حفاظتی ,  شیرها و لوله های ارتباطی ,  وسایل خنک کننده ترانس جریان , شاسی و چرخ , ...

3ـ انواع اتصّال سیم پیچ:

اتصال سیم پیچ های اولیه و ثانویه در ترانس معمولاً به صورت ستاره مثلث , زیکزاک است

 4ـ ترانس فورماتورولتاژ(PT,VT):

چون ولتاژهای بالاتر از KV 600 V را نمی توان به صورت مستقیم بوسیلۀ دستگاه های اندازه گیری اندازه گرفت , بنابراین لازم است که ولتاژ را کاهش دهیم تا بتوان ولتاژ را اندازه گیری نمود و یا اینکه در رله های حفاظتی استفاده کرد ترانسفورماتور ولتاژ به این منظور استفاده می شودکه  ترانسفورماتور ولتاژ از نوع مغناطیسی دارای

دو نوع سیم پیچ اولیه و ثانویه می باشد که برای ولتاژهای بین 600 V   تا 132 KV استفاده می شود.

 5ـ ترانس فورماتورجریان(CT):

جهت اندازه گیری و همچنین سیستم های حفاظتی لازم است که از مقدار جریان عبوری از خط اطلاع پیدا کرده و نظر به اینکه مستقیماً نمی شود از کل جریان خط در این نوع دستگاه ها استفاده کرد و در فشار ضعیف و فشار قوی علاوه بر کمییت , موضوع مهم ایزوله کردن وسایل اندازه گیری و حفاظتی از اولیه است لذا بایستی به طریقی جریان را کاهش داده و از این جریان برای دستگاه های فوق استفاده کنیم و این کار توسط ترانس جریان انجام می شود.

 ـــ پارامترهای اساسی یک  CT:

نقطۀ اشباع , کلاس و دقت CT , ظرفیتCT  , نسبت تبدیل CT.

 6 ـ  نسبت تبدیل ترانس جریان:

جریان اولیه Ct  طبق IEC 185  مطابق اعداد زیر می باشد که اصولاً باید در انتخاب جریان اولیه یکی از اعداد زیر انتخواب شود:
10-15-20-25-30-40-50-60-75-100-125-150   Amp

درصورتیکه نیاز به جریان اولیه بیشتر باشد باید ضریبی از اعداد بالا انتخواب شود . جریان ثاویه  Ct  هم  طبق IEC 185  مطابق اعداد زیر می باشد :

 1-2-5

برای انتخاب نسبت تبدیل  Ct باید جریان اولیه را متناسب با جریان دستگاه های حفاظت شونده و یا دستگاه هایی که لازم است بار آنها اندازه گیری شود انتخاب کرد.

در مورد Ct  تستهای مختلفی انجام می شود که رایج ترین آنهاعبارت اند:
تست نطقه اشباع , تست نسبت تبدیل , تست عایقی اولیه و ثانویه

 7ـ حفاظتهای ترانس:

 

الف) حفا ظتهای دا خلی:

 1-   اتصال کوتاه :
 A دستگاه حفاظت روغن (رله بوخهلتز, رله تویبر) ,  B دستگاه حفاظت درمقابل جریان زیاد( فیوز, رله جریان زیادی زمانی ) , C رله دیفرانسیل

 2 -  اتصال زمین :
 A مراقبت روغن با رله بوخهلتز, B رله دیفرانسیل, C سنجش جریان زمین

  3 -  افزایش فلوی هسته :
 A اورفلاکس

 ب) حفاظتهاي خارجي:

 1- اتصالي در شبکه :
 A فيوز, B رله جريان زياد زماني , C رله ديستانس

  2-   اضافه بار :
 A ترمومتر روغن و سيم پيچ , B رله جريان زياد تاخيري , C رله توي ب , D منعکس کننده حرارتي

 3-  اضافه ولتاژ در اثر موج سيار:

A  توسط انواع برق گير

  ج) حفاظتهاي غير الکتريکي:

1- کمبود روغن : رله بوخهلتز
2- قطع دستگاه خنک کن
3- نقص در تپ چنجر : رله تخلیه فشار يا گاز

  انواع زمين کردن:

1ـ زمين کردن حفاظتي

زمين کردن حفاظتي عبارت است از زمين کردن کليه قطعات فلزي تاسيسات الکتريکي که در ارتباط مستقيم ( فلز به فلز ) با مدار الکتريکي قرار ندارد.

اين زمين کردن بخصوص براي حفاظت اشخاص د رمقابل اختلاف سطح تماس زياد به کار گرفته مي شود.

2ـ زمين کردن الکتريکي:

زمين کردن الکتريکي  يعني  زمين کردن  نقطه اي از دستگاه هاي الکتريکي و ادوات برقي که جزئي از مدار الکتريکي مي باشد.

مثل زمين کردن مرکز ستاره سيم پيچ ترانسفورماتور يا ژنراتور که اين زمين کردن بخاطر کار صحيح دستگاه و جلوگيري از ازدياد فشار الکتريکي فازهاي سالم نسبت به زمين در موقع تماس يکي از فازهاي ديگر با زمين می باشد.

 3ـ روشهاي زمين کردن

ـــ روش مستقيم :
مثل وصل مستقيم  نقطه صفر ترانس يا نقطه اي از سيم رابط  بين ژنراتور جريان دائم به زمين

 ـــ روش غير مستقيم :

مثل وصل نقطه صفر ژنراتور توسط يک مقاومت بزرگ به زمين يا اتصال نقطه صفر ستاره ترانس توسط  سلف پترزن (پيچک محدود کننده جريان زمين)

 ـــ زمين کردن بار:
بايد نقطه صفر يا اصولاً هر نقطه از شبکه که پتانسيل نسبت به زمین دارد توسط یک فیوز فشارقوی (الکترود جرقه گیر) به زمین وصل شود.

 1ـ ولتاژکمکی (DC 110):

این ولتاژ در پستها یکی از پر اهمیت ترین ولتاژهای مورد نیاز تجهیزات است . کلیه فرامین قطع و وصل بریکر و تغذیه اکثر رله های موجود در هر پست ازهمین منبع تامین می شود.

این ولتاژ توسط  یک دستگاه  شارژر سه فاز و یک  مجموعه 10 ستی باطری12 ولتی به آمپراژ 165 آمپر ساعت , یک تغذیه حفاظتی مطمئن را به وجود می آورد.

ولتاژ 110 ولتی مستقیم وارد تابلوی توضیع DC  به مشخصه (+SB) شده واز آنجا جهت مصارف گوناگون از جمله کلیه فرامین قطع و وصل, تغذیه موتور شارژ فنر بریکرهای KV 63 , تغذیه سیستم اضطراری روشنایی توضیع می شود ضمناً هر خط تغذیه مجهز به فیوزهای مجزا می باشد.

 2ـ ولتاژکمکی (AC):

ولتاژ کمکی متناوب V 380/220 , توسط ترانس های کمکی هر یک به قدرت  KVA 100 تامین می گردد که سمت اولیه KV 20 توسط فیوزهای10A/20KV  حفاظت می شود .
مراحل ورود ولتاژ کمکی به تابلوی توزیع به این ترتیب است که ولتاژ وارد باکس (AL – T– QS – Q ) داخل محوطه می شود که خود باکس شامل کلید پاپیونی , فیوزهای کتابی و بریکر V 400 می باشد.

سپس توسط کابل وارد تابلوی توزیع +SA  شده و از طریق کلیدهای پاپیونی که به طور مکانیکی با هم اینترلاک شده اند وارد باسبار توزیع می شود , ولتاژ متناوب V 380/220 جهت تغذیه سیستم های روشنایی و گرمایی و موتورهای شارژ بریکرهای KV20 موتور تپ چنجر ترانس و شارژها و ... استفاده می شود.

 اندازه گيری:

دستگاهای اندازه گیری روی تابلو کنترل برای قسمتهای مختلف شامل:

ـــ فیدر ورودی KV63  شامل آمپرمتر با سلکتورسویچ ( تعیین بالانس بودن یا نبودن فازها ) , ولتمتر با سلکتورسویچ ـــ فیدر ورودی KV20 شامل آمپرمتر با سلکتور , ولتمتر با سلکتور مگاوات متر و مگاوار متر .
ـــ فیدر خروجی KV20 شامل آمپرمتر با سلکتورسویچ فازها .
ـــ فیدر ورودی KV20 درداخل فیدر خانه شامل آمپرمتر با سلکتورسویچ , ولتمتر با سلکتورسویچ

 اينترلاکها :

اینترلاکها به دو دسته الکتریکی و مکانیکی تقسیم می شوند و جهت جلوگیری از عملکردهای ناصحیح تعبیه شده اند .
ـــ اینترلاکهای یک بی خط KV63 : اینترلاک الکتریکی بین سکسیونر زمین خط و ترانس ولتاژ تعبیه شده و تا زمانیکه ترانس ولتاژ تحت ولتاژ شبکه باشد , اجازه بستن به سکسیونر زمین خط داده نمی شود .
اینترلاک الکتریکی بین دو سکسیونر طرفین بریکر یک بی خط kv63 تا زمانیکه بریکر در حالت قطع قرار نگیرد اجازه باز یا بسته شدن به سکسیونرطرفین داده نمی شود .

ـــ اینترلاکهای یک KV63 ترانسفورماتور : اینترلاک الکتریکی بین بریکر KV63 و سکسیونر بی ترانس تا موقعی که بریکر در حالت قطع نباشد اجازه باز یا بسته شدن به سکسیونر داده نمی شود .

ـــ اینترلاکهای یک KV20 ترانسفورماتور: اینترلاک مکانیکی بریکر کشویی ورودی KV20 تاهنگامی که بریکر در حالت وصل باشد , پین اینترلاک که در قسمت زیر بریکر بین دو چرخ  عقب بریکر کشویی قرار دارد , اجازه داخل یا خارج شدن از فیدر را نمی دهد . هنگامی که بریکر در مدار وصل است پین مربوطه پشت نبشی که در قسمت کف فیدر پیچ است قراردارد واجازه خارج شدن بریکر را نمی دهد .
اینترلاک الکتریکی بین سکسیونر ارت سرکابل ورودی KV20 از ترانسفورماتور و بریکرهای KV20 و  KV63همان ترانس به این ترتیب است که تا موقعی که دو بریکر یاد شده درحالت قطع نباشد , اجازه بستن به سکسیونر زمین سرکابل  KV20   داده نمی شود .
ضمناً تازمانیکه سرکابل ورودی KV20 زمین باشد بریکرهای KV20 و KV63 فرمان وصل قبول نمی کند.

 ـــ اینترلاک باس شکن KV63: اینترلاک الکتریکی بین چهار بریکر 63 کیلو ولت قطع نباشند , اجازه بستن و یا باز کردن سکسیونر باس سکشن داده نمیشود .
همچنین در صورتی که هرچهار بریکر 63 کیلو ولت قطع باشد , اجازه باز و بسته شدن به سکسیونر باس شکن داده میشود .


ـــ اینترلاک سکسیونر زمین باسبار 20 کیلو ولت : در صورتی به سکسیونر زمین باسبار 20 کیلو ولت اجازه بسته شدن داده می شود که کلیه بریکرها همان باس (خروجی ها ,ورودی ها و باس کوپلر ) قطع باشند و سوکت بریکرهای آنها نیز وصل باشد.

ـــ اینترلاک کلیدهای 400 ولت AC :
اینترلاک الکتریکی بین دو بریکر 400 ولت ترانسهای کمکی: بدین ترتیب که همیشه فقط یک بریکر میتواند در حالت وصل باشد.
اینترلاک مکانیکی بین دو کلید پاپیونی روی تابو توزیع SA + طوری است که فقط یک کلید حالت وصل باشد.

  حفاظت:

یک سیستم حفاظتی کامل شامل :
1ـ ترانسهای جریان و ولتاژ
2ـ رله های حفاظتی (تصمیم گیرنده وصدور فرمان(
3ـ کلید های قدرت

 ـــ حفاظت های یک پست 63 کیلو ولت  ASEA   شامل:
1ـ  حفاظت های خط 63 کیلو ولت : دیستانس بعنوان حفاظت اصلی و اورکارنت پشتیبان
2ـ  حفاظت های یک 63 کیلو ولت ترانس : اورکانت و REF (حفاظت های خارجی)
3ـ  حفاظت های یک 20 کیلوولت ورودی ترانس : دایر کشنال اورکانت – ارت فالت – REF و اندر ولتاژ
4ـ  حفاظت های داخلی ترانس قدرت : رله بوخلس – شاخص سطح روغن – شاخص حرارت روغن – شاخص حرارت سیم پیچ – دریچه تنفسی – فشار زیاد داخل تپ چنجر که ناشی از ازدیاد گازها در اثر اتصالی بوجود میایند.
5ـ  حفاظت های یک 20کیلوولت خروجی: اورکانت – ارت فالت
6ـ  حفاظت باس کوپلر 20 کیلوولت: اورکانت-ارت فالت – دایرکشنال
7ـ  حفاظت های ترانس کمکی: شاخص حرارت روغن و رله بوخهلتز
8ـ حفاظت های بریکر400 ولت

AC : جریان زیاد ـــ رله حرارتی
9ـ رله سوپرویژن جهت کنترل و مراقبت مدارات قطع بریکرهای 63 ورودی و ترانس وهمچنین ورودی KV20 ترانس قدرت .
رله های 63kv , 20kv REF در صورت به هم خوردن تعادل جریانی فازهای سیم پیچ واختلاف زاویه 120 درجه بین فازها و در نتیجه جریان دار شدن نقطه صفر سیم پیچ , عملکرد رله REF را بدنبال خواهد داشت.

 عملکرد رله بوخهلتز:

در صورت بروز اتصال در داخل ترانس و متصاعد شدن گاز و همچنین حرکت سریع روغن , منجر به عملکرد رله بوخهلتز خواهد  شد, که با توجه به شدت اتصال مدارات آلارم وتریپ به ترتیب بسته می شوند .
پیش از برق دارکردن باید حرارتهای سیم پیچ و روغن کنترل شود.

 سیستم آلارم: 
بطور کلی هدف از کاربرد سیستم آلارم و سیگنال در پستهای فشارقوی آشکار ساختن خطاها و معایب بوده و در صورتیکه بهره بردار هنگام کار و مانور دچار خطا شود سیستم آلارم بهره بردار را مطلع و کمک می کند تا سریع تر خطا و عیب مشخص و قسمت معیوب در صورت نیاز مجزا و اقدامات لازم انجام گردد .
خطا یا فالت با آلارم (بوق) شروع و همزمان سیگنال چشمکزن مربوطه در پانل آلارم ظاهر می گردد .
وظیفه بهره بردار در این مواقع به این ترتیب است که ابتدا بوق را با دکمه پوش باتون(ALARM,STOP) قطع می نماید سپس کلیه سیگنال های ظاهر شده را کامل یادداشت نموده , بعد از آن دکمه (ACCEPT)
را جهت پذیرفتن یا ثابت نمودن سیگنال فشار می دهیم .
اگر فالت گذرا باشد , که سیگنال ریست شده و در صورتیکه فالت پایدار  باشد , سیگنال ثابت میگردد .
مرحلهه بعدی پیگیری و  برسی جهت برطرف نمودن خطا می باشد.

 تشریح سیگنالهای پست kv63 :    
 1ـ  آ لارم و سیگنالهای نمونه ـــ یک بی خط

KV63 .
 2ـ  آلارم و سیگنالهای نمونه ـــ یک ترانسفورماتور 63/20 KV .
 3ـ  آلارم و سیگنالهای نمونه ـــ  قسمت 20 KV .
 4ـ  آلارم و سیگنالهای نمونه ـــ  یک ترانسفورماتور کمکی و یک ترانسفورماتور ارتینگ .
 5 ـ آلارم  وسیگنالهای عمومی

مراحل مانور:

1ـ مراحل بی برق نمودن یک بی خط KV63 و نحوه زمین:

قطع بریکر خط , آرزمایش توسط سلکتور سویچ آمپرمتر , باز نمودن سکسیونرهای طرفین بریکر , آ زمایش خط توسط فازمتر , سلکتور ولتمتر خط , بستن سکسیونر زمین , نصب تابلوهای ایمنی روی تابلوی فرمان و کشیدن نوار حفاظتی در محدوده کار گروه.

2- مراحل بی برق نمودن یک خط KV 20 و نحوه زمین :
قطع بریکر خط , آرزمایش توسط سلکتور سویچ آمپرمتر , بیرون آوردن بریکر کشویی از داخل فیدر , آزمایش سر کابل خط توسط فازمتر , بستن کابل ارت به قسمت زمین فیدر و تخلیه فازها با استفاده ازفاز وسط , نصب  تابلو ایمنی و هشدار دهنده روی فیدر و تابلوی فرمان بغل کلید مربوطه.

 3ـ مراحل بی برق نمودن

یک ترانس قدرت:

ـــ جابجایی تغذیه ولتاژ V400 کمکی در صورت نیاز .
ـــ جابجایی تپ چنجر ترانس ها  
ـــ کنترل مقدار بار ترانس ها و امکان مانور بدون خاموشی .
ـــ قطع بریکر KV20 , قطع بریکر KV63 , خارج نمودن بریکر کشویی ورودی KV20  , بازنمودن سکسیونر KV63 ترانس یاد شده ,
قطع کلید پاپییونی V400 بیرونی, زمین نمودن سرکابل KV20 ازطریق اتصال زمین سرکابل ورودی,بستن کابل ارت سمت  KV63ترانس قدرت و جدا نمودن قسمتهای برق دار از قسمتهای بی برق با علائم ایمنی

مدیر سایت بازدید : 152 دوشنبه 10 تیر 1392 نظرات (0)

czvvxxdhdx

مفصل حرارتی:

مفصل حرارتي جهت اتصال دو کابل تک کور يا سه کور به کار مي رود.
اجزاي اين مفصل ها شامل :
دوراهه جهت اتصال کابل ها
کنترل کننده ميدان الکتريکي شامل: نوار چسب و تيوب حرارتي استرس کنترل
سيستم آب بندي کننده شامل : تيوب حرارتي براي عايق کردن کابل و حفاظت آن از رطوبت و عوامل جوي
سيستم ارت کابل شامل: آرمور, شيلد کابل و دوراهه مربوطه.

مفصل های سرد:

مفصل هاي سرد مفصل هاي کلدشرينک براي ولتاژهاي متوسط جهت کابل هاي تک کور و سه کور با عايق XLPE يا EPR و هادي مسي و يا آلومينيومي طراحي شده است. بدنه اين مفصل ها از موادي ساخته شده که در برابر رطوبت و آفتاب, مقاومت بسيار خوبي دارد و شامل لايه استرس کنترل داخلي, لايه عايق و لايه هادي خارجي مي باشد. در تکنولوژي کلدشرينک, بدليل استفاده از قطعات سيليکوني اکسپند شده, يک مفصل براي محدوده ي وسيعي از سايز هاي کابل قابل استفاده بوده و بدين ترتيب از تعداد سفارشات کاسته مي شود.

خواص و مزايا:
استفاده از تکنولوژي کلدشرينک جهت نصب و بهره برداري سريع
کاربري ساده و آسان
عدم نياز به ابزار خاص جهت نصب
مقاوم در برابر حلال ها و مواد شيميايي
مقاوم در برابر حرارت و رطوبت
قابل استفاده براي گستره وسيعي از سايزهاي کابل

مفصل های رزینی :

  • رزين با کيفيت بالا, مورد استفاده در ولتاژهاي پايين و متوسط.
  • رزين در يک بسته دو قسمتي براي مخلوط کردن قرار دارد.
  • قاب شفاف براي کنترل بهتر کابل
  • مطابق استاندارد: VDE 0291 PART 1&3

 مفصل های رزینی انشعابی :

مفصل هاي رزيني تزريقي Cast-resin Transition Injection joint اين مفصل ها جهت اتصال انواع کابل هاي ولتاژ پايين و نيز به عنوان پوشش محافظ براي مفصل هاي ولتاژ متوسط استفاده مي شوند.


خواص و مزايا:

  • استفاده از زرين تحت فشار ترزيقي
  • نصب سريع و آسان
  • مقاوم در برابر اشعه UV و عوامل شيميايي
  • قابل استفاده در زير زمين و دريا
  • داراي خواص مکانيکي و عايقي بسيار خوب
  • قابل ارائه در سايزهاي مختلف

 مفصل های نواری :

  • اين نوع مفصل ها با استفاده از نوارهاي نيمه هادي, عايق, آب بندي و غيره براي سايزهاي مختلف کابل تا ولتاژ 63kv مناسب هستند.

مفصل هاي نواري 63 kV
اين نوع مفصل نواري با استفاده از نوار Self-amalgamating به عنوان عايق و روکش نهايي حرارتي به عنوان محافظ مکانيکي يکي از متداول ترين مفصل هاي فشار قوي مي باشد. اين نوع مفصل ها براي کابل هاي با عايق XLPE, EPR, PE داراي لايه هاي نيمه هادي, با شيلدسيم يا نوار مسي, هادي مس يا آلومينيوم, آموردار و بدون آرمور, سرب دار و بدون سرب قابل استفاده هستند.

  • بالا ترين سطح ولتاژ 72.5 kV
  • ولتاژ نامي 63 kV
  • مطابق با استاندارد: IEC 60840
  • مفصل نوار زرینی :
  • اين نوع پوشش جهت محافظت کليه مفصل ها (نواري, حرارتي, کلدشرينک) براي مناطق آلوده, مرطوب و مناطقي که داراي خاک آلوده به مواد شيميايي خصوصا مواد نفتي هستند کاربرد دارندکه با استفاده از نوارهاي شفاف و نوارهاي آب بندي و رزين هاي مناسب با درجات و مقادير مورد نياز ساخته شده اند. اين مفصل ها براي سايزهاي متعدد کابل مناسب هستند.
    • اسنفاده از زرين تحت فشار ترزيقي
    • مناسب براي ولتاژهاي پايين و متوسط
    • مطابق با استاندارد VED 0291-2

 مفصل های فشاری ولتاژ بالا :

در ولتاژهاي بسيار بالا هيچگونه عايق حرارتي قدرت عايقي کافي براي کنترل ميدان هاي الکتريکي را ندارد. در تکنولوژي Slip-on تمام قسمت ها از لاستيک سيليکون با گريد بالا ساخته شده اند و هسته هاي کنترل کننده ميدان هاي الکتريکي که مخروطي شکل هستند, در داخل اين روکش ها جاسازي شده اند. اين هسته ها از لحاظ شکل فضايي و ضخامت به دقت محاسبه شده اند تا اطمينان حاصل شود که هر گونه ميدان الکتريکي در ولتاژهاي بالا مي تواند مهار شود. استفاده از سيليکون نه تنها به علت قدرت عايق کافي, بلكه به دليل محافظت مكانيكي و حرارتي بسيار خوب آن است. در اثر تغييرات حرارتي و انبساط و انقباض كابل، چسبندگي سيليكون تغيير نمي كند و فشار وارده به كابل را به طور يكنواخت در همه جهات پخش مي كند. خاصيت نرمي سيليكون باعث مي شود كه اين ماده بهتر از هر ماده سخت ديگري به سطوح ناصاف كابل بچسبد و در نتيجه از ايجاد حباب هوا (Gap) و به وجود آمدن تخليه الكتريكي جلوگيري شود. اين مفصل ها احتياج به نگه داري خاصي ندارد و در مقابل شرايط محيطي و آلودگي ها مقاوم است.

 

 

 

 

اين مفصل ها شامل اجزاي داخلي از جنس سيليكون مي باشند. كه اين امر باعث ايجاد اتصالات مطمئن و كارآمد بين كابل هاي پليمري مانند كابل هايي با عايق XLPE و EPR مي گردد. استفاده از تكنولوژي SLIP ON حداكثر قابليت اطمينان و حداقل زمان نصب را ارائه مي نمايد. مفصل هاي فشاري MSA در دو مدل با پوشش پلي اتيلني بسيار سخت و نيز با پوشش منقبض شونده ارائه مي گردند. مفصل هاي توليد شده به طور صد در صد مورد آزمايش قرار مي گيرند.

مفصل هاي فشاري MSA  :

اين مفصل ها به آساني در هر شرايطي نصب مي شوند. پوسته سخت بيروني براي محافظت از عوامل محيطي و الكترود ولتاژ بالاي موجود در آن كنترل كننده ميدان هاي الكتريكي (STRESS CONTROL) مي باشند. طراحي دقيق اجزا سبب قابليت اطمينان بالا و عمر طولاني اين نوع مفصل مي گردد. اين مفصل ها به دو دسته تقسيم مي شوند:

1- (تك جزيي) ONE PICE CONSTRUCTION
2- (سه جزيي) THREE PICE CONSTRUCTION

 

مفصل هاي فشاري MSA (تك جزيي)
مفصل هاي فشاري تك جزيي در محدوده ولتاژ 60kV تا 300kV كاربرد دارند. بدليل ساختار تك جزئي و يك تكه مفصل، حجم آن به طرز قابل توجهي كاهش يافته و همين امر، فضاي لازم براي نصب آن را تا حدود زيادي كاهش مي دهد. همچنين هر سايز از بدنه سيليكوني گسترده وسيعي از ضخامت هاي عايقي متفاوت را پوشش مي دهد

 

مفصل هاي فشاري MSA (سه جزيي)
مفصل هاي فشاري سه جزئي در محدوده ولتاژ 60kV تا 170kV كاربرد دارند. ساختار اين مفصل ها به گونه اي است كه براي اتصال كابل هاي مختلف با طراحي و ابعاد متفاوت قابل استفاده مي باشند. به عنوان مثال، با اين مفصل، يك كابل 630 mm2  با عايق EPR مي تواند به يك كابل  500 mm2با عايق XLPE متصل گردد.

مفصل هاي مخابراتي

اين مفصل ها جهت اتصال کابلهاي مسي تلفن بکار مي روند و روکش بکار رفته در آنها از نوع کامپوزيت تقويت شده با الياف شيشه ( REINTFORCED HEAT SHRINKABLE ) مي باشد که در مقابل صدمات مکانيکي بسيار مقاوم بوده و انعطاف پذير است. قسمت داخلي روکش با چسب حرارتي پوشانيده شده است که آب بندي مطمئني ايجاد مي کند و قسمت خارجي آن با رنگدانه حساس به حرارت پوشيده شده است که در اثر حرارت کافي بي رنگ مي شود. اين مفصل ها در کابل هاي کانالي و خاکي با پوشش پلي اتيلن و غلاف آلومينيومي يا سربي کاربرد دارند.

مفصل هاي مخابراتي به دو دسته عمده تقسيم مي شوند:

مفصل براي کابل هاي بدون فشار هوا
مفصل براي کابلهاي تحت فشار هوا تا ۲۴۰۰ زوج

روکش هاي تعميري دسته ديگري از اين محصولات شاهين مفصل هستند که جهت تعمير صدمات وارد آمده به کابل استفاده مي شوند با اين مزيت که در موقع تعمير کابل نيازي به قطع کردن کابل نيست.
روکش اين مفصل ها بر اساس استانداردهاي IEC و ASTM ساخته شده و در حين ساخت مورد آزمايش قرار مي گيرند.
از هر ۱۰۰۰ مفصل کامل شده در شرکت شاهين مفصل يک عدد روي کابل بسته شده و در شرايط محيطي بر اساس استاندارد مخابرات ايران مورد آزمايش عملکرد قرار مي گيرد. در اين شرکت با استفاده از دانش و تکنولوژي روز اغلب قطعات موجود در مفصل ها ساخته و بعد از کنترل کيفيت بسته بندي مي شود.

مفصل هاي مخابراتي تقويت شده با الياف

مفصل هاي تقويت شده با الياف براي کابل هاي بدون فشار هوا

اين نوع مفصل ها براي اتصال و گرفتن انشعاب در کابلهاي ژله فيلد و بدون فشار هوا استفاده مي شود.
از روکش داراي الياف که در مقابل انتشار شکاف در موقع حرارت مقاوم هستند ساخته شده اند. مفصل هاي زوج پايين داراي قطعات لازم براي گرفتن انشعاب مي باشد.

  اجزاء اين نوع مفصل عبارتند از:

  روکش حرارتي Reinforced
  زيپ فلزي 
موشکي لامينتي یاآلومينيومي 
 نوارآلومينيومي پشت  چسب دار
  سيم اتصال زمين
  دستمال الکلي
  کانکتور اتصال سيم هاي ارت
  نوار چسب pvc
  کليپس انشعاب کابل
  کاغذ سمباده
  نمگير ( سيليکاژل )
  دستور نصب

 

مفصل هاي مناسب براي کابل هاي بزرگتر به شرح زير مي باشد:

کيت اصلي اين مفصل ها شامل قطعات زير است:

   روکش حرارتي Reinforced
  زيپ فلزي
  موشکي لامينتي
  نوار آلومينيومي پشت چسب دار
  سيم اتصال زمين
  نوار چسب pvc
  کليپس انشعاب کابل
  کاغذ سمباده
  نمگير ( سيليکاژل )
  دستور نصب

  کيت انشعاب شامل قطعات زير است:

  کليپس انشعاب کابل
  کانکتور اتصال سيم هاي زمين
  سيم اتصال زمين
  نوار آلومينيومي پشت چسب دار
  بست کمر بندي
  دستمال الکلي
  کاغذ سمباده

مفصل هاي مخابراتي تقويت شده با الياف

اين نوع مفصل ها از روکش کامپوزيت با الياف شيشه تهيه شده اند که در مقابل انتشار شکاف مقاوم هستند و براي اتصال کابل هاي تحت فشار هوا استفاده مي شوند و در صورت نياز به گرفتن انشعاب کيت انشعاب اضافه مي شوند.

  اجزاء اين نوع مفصل عبارتند از:

  روکش حرارتي Reinforced
  زيپ فلزي
  کيت والو و واشرهاي آب بندي
  نوار آلومينيومي پشت چسب دار
  سيم اتصال به زمين
  دستمال الکلي
  آلومينيوم کنستر
  نوار چسب pvc
  کاغذ سمباده
  دستور نصب

کيت انشعاب شامل موارد زير بر حسب نوع سفارش است:

   کليپس انشعاب کابل
  کانکتور اتصال سيم هاي زمين
  سيم اتصال زمين
  نوار آلومينيومي پشت چسب دار
  بست کمربندي
  دستمال الکلي

 

  کاغذ سمباده

مفصل هاي معمولي مخابرات

اجزاء اين نوع مفصل عبارتند از :

  روکش حرارتي ( Non-Reinforced )
  زيپ فلزي
  نوار آلومينيومي پشت چسب دار
  سيم ارت
  کانکتور اتصال سيم هاي زمين
  دستمال الکلي
  نوار چسب pvc
  کليپس انشعابي
  کاغذ سمباده
  نمگير ( سيليکاژل )
  دستور نصب 

 مفصل MA0

اين مفصل از يک تيوپ پلي اولفين حرارتي تشکيل شده است و جهت اتصال کابل هاي زوج پايين استفاده مي شود. داخل اين روکش به چسب حرارتي آغشته شده که سبب آب بندي مفصل مي گردد. اين مفصل در مقابل عوامل شيميايي, خوردگي و الکتريسيته مقاوم مي باشد

 

مدیر سایت بازدید : 116 یکشنبه 06 اسفند 1391 نظرات (0)
چند قانون آداب اجتماعی كافيست نگاهي به دور و اطراف خود بيانـدازيـد تـا مـتوجه شويد در جامعه ما تنها شمار اندكي از افراد متشـخـص و با نزاكت بجاي مانده است. در روزگـاران پيـشـيـن به آداب ,و نزاكت اجتماعي بهاي بيشتري داده مي شد. اما افسوس كه جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگوني گشته است. مقصود من آن نيست كـه مـردم بـايد هـمـانـنـد ربـات آداب معاشرت را يك به يك و مـو بـه مـو، بـرده وار رعايت و اجـرا كنند بلكه رعايت برخي آداب پسنديده بشما كمك خواهد كرد تا شان و منزلت اجتماعيتان ارتقا يابد. مـن نـكاتـي را گرداوري كرده ام كه مي تواند شما را از يك فرد عامي به يك انسان متشخص و جنتلمن تبديل كند. با رعايت اين نكات ساده به شما اطمينان ميدهم كه ديگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهيخته قرار خواهند داد.شخصي كه ديگران آرزوي معاشرت و شراكت با وي را دارند. و لازم به ذكر نيست كـه هـمـواره خـانـم ها از ملاقات با يك مرد متشخص خوشنود خواهند شد. 1- هميشه مودب باشيد اگـر هـم از كـسي خوشتان نمي آيد نيازي نيست كه شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعي آن فرد تنزل دهيد. مودب و با نزاكت بـاشيد تـا بـرتـري خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت كنيد. 2- هيچگاه دشنام ندهيد دشنام و ناسزاگويي مطلقا ممنوع مي باشد. چون نشان دهنده آن است كه شما قادر نيستيد براي بـيـان عقايد خودتان از واژه ها ولغات مناسبتري بهره بگيريـد. از آن گذشته لااباليگري هميشه دور از نزاكت و ادب مي باشد. 3- با صداي بلند صحبت نكنيد هنگامي كه با صداي بلند صحبت ميكنيد، بـاعث بالا بردن سطح استرس ميان اطرافيان خود ميگرديد. بـلند صحبت كردن بيانگر آن است كه شما قادر به بحث منطقي با ديگران نـيـستيد و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان مي دهد و آنكه مي خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به كرسي بنشانيد . هـمـچـنـيـن بلند صحبت كردن سبب جلب توجه اطرافيان ميگردد البته توجه منفي. 4- كنترل خود را از دست ندهيد زماني كه شما كنترل اعصاب خود را از دست ميدهيد و از كوره در ميرويد به همه نشان مي دهيد قادر به كنترل احساسات و هيجانات خود نمي باشيد. وقـتـي هم كه شما از كنترل رفتار خودتان عاجز مي بـاشيـد، چـگونـه قـادر بـه كـنـترل چيز ديگري خواهيد بود؟ همواره خونسردي خود را حفظ كنيد (كار آساني نخواهد بود اما به زحمتش مي ارزد). 5- به ديگران خيره نشويد زل زدن به ديگران و چـشـم چـرانـي نوعي تعرض به ديگران محسوب مي گردد. شما كه نمي خواهيد بي جهت ديگران را مرعوب خود سازيد؟ 6-صحبت كسي را قطع نكنيد پيش از آنكه اظهار عقيده اي بكنيد، اجـازه دهـيـد صـحـبت ديگـران بـه پايان برسد. ميان صحبت كسي پريدن نشانه بي نزاكتي و عدم برخورداري از مـهـارتـهاي اجـتـمـاعـي فرد مي باشد. اگر نمي خواهيد خودبين و از خود راضي بنظر آييد، هيچگاه صحبت كسي را قطع نكنيد و هرگاه كه ناچار بـه انـجـام ايـن كـار شـديـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله "معذرت مي خواهم"، اقـدام بـه انـجام آن كار كنيد. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت كـه بـراي موقعيت، عقايد و احساسات ديگران احترام قائل شويم. 7- هميشه وقت شناس باشيد مهم است كه به وقت ديگران احترام بگذاريد.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعيت هاي شغلي و اجتماعي حضور يابيد. هـمچـنـين يك فرد متشخص مي داند چه زماني بايد ميهماني را ترك كند. 8- اسرار زندگي خصوصي خود را فاش نسازيد آبرو، شرافت، صداقت و بصيرت بـزرگـتـريـن و مـهـمـتـرين عـامـل براي حفظ اعتبار يك فرد متشخص مي باشد. جزئيات زندگي عشقي شما بايد محرمانه باقي بمانند. بـنـابـراين هرگاه شخصي در مـهـمـاني شـروع بـه سـخن چيـنـي كرد، از اعـتماد مـعشوقتان سوء استفاده نكرده و صحبتي در رابطه به زندگيتان به ميان نياوريد. 9- آب دهان نياندازيد اغلب مـردها ايـن كـار را بطور ناآگاهانه انجام مي دهند. آب دهـان انداختن بسيار زننده بوده و بي شخصيتي فرد را ميرساند. هيچگاه آب دهان نيندازيد مگر آنكه بخواهيد ثابت كنيد انسان بي نزاكتي هستيد. 10- حرمت بزرگترها را نگاه داريد در واقع شما بايد همانطور كه دوست داريد مورد احترام ديگران باشيد خود نيز به ديگران احترام بگذاريد. من به اين علت بزرگترها را مـورد تـاكيد قرار دادم كه امروزه جوانان خيال مي كنند همه چيز را مي دانند و از همه چيز سر در مياورند و در واقـع خـود را عـقـل كل ميدانند اما اينطور نيست. كافيست به 5 سال پيش خود بيانديشيد.....يقينا شما امروز بسيار باهوش تر و با تجربه تر شده ايد. اينطور نيست؟ بـا آنـكـه 5 سـال پـيـش نـيـز فكر ميكرديد همه چيز را ميدانيد. 11- به اشتباهات ديگران نخنديد اين يكي از پست ترين كارهاي است كه كسي ممكن است انجام دهد. هـنـگـامـي كـه شما اشتباهي مرتكب ميشويد و يا خراب كاري ميكنيد تنها انتظاري كه از ديـگران داريد آن است كه اشتباهات و خطاهاي شما را برويتان نياورند و از آنها چشم پوشي كنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند. 12- كلاه خود را از سر برداريد شايد امروزه اين رسم ديگر هوادار نداشته باشد. شما مي بـايد كـلاه و هـر آنـچه بر سر داريد را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود برداريد. از آن گـذشـتـه هيچگاه با كلاه بر سر ميز شام ننشينيد چون اينكار نشانه بي نزاكتي مفرط مي باشد. 13- پيش از صرف غذا منتظر بمانيد همه ميهمانان سر جايشان بنشينند زماني كه براي صرف غذا سر ميز نشسته ايد، بايد منتظر بمانيد تا تمام ميهمانان كاملا سـر جايشان بنشينند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـايد در يك زمـان شـروع بــه صـرف غذا كنند. اين نكته اگرچه مـوشـكـافـانـه بـنـظـر مـي رسد، اما بسيار حائز اهميت ميباشد. 14- فخر فروشي نكنيد هيچ كس از آدم لاف زن خوشش نمي آيد. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسايـل مـالي به دارايي هاي خود اشاره نكرده و ثروت خود را به رخ نكشيد. 15- به ساعتتان نگاه نكنيد هنگامي كه در يك جمع و محفلي مي باشيد، مدام به ساعت خود نگاه نكنيد مگر آنكه بـلافـاصله قصد ترك آن محل را داشته باشيد. وقتي به ساعتتان نگاه مي كـنـيـد ديـگران اينگونه برداشت ميكنند كه شما خسته و بي حوصله گشته ايد. آيـيـن جوانمردي علاوه بر دستورات فوق مردان متشخص بايد در حضور يك خانم محترم از قـوانين ذيل نيز پيروي كنند. شـايد دوران جـوانمردي بـسر رسـيده بـاشـد امـا هـنـوز كـاملا از ميان نرفته است. شمـا جـزء مـعدود افرادي باشيد كه ايـن رسوم را هـمـچـنـان زنـده و پابـرجـا نـگاه ميدارند. 1- هميشه در را برايش باز كنيد اين شـايـد مـهـمتـرين قـانون آداب مـعـاشرت براي مردان باشد. خواه او در حـين ورود بـه خودرو شما، رستوران، باشگاه و يا هر جاي در دار باشد، در را هـمـيـشه بايد برايش باز نگاه داريد تا او عبور كند.هرگاه چندين در وجود داشت يك به يك آنها را برايش بگشاييد. 2- كمك كنيد كتش را بپوشد همواره به همسر خود در تـن كـردن كـت و يـا اوركـتـش كـمك كنـيد. اين عمل ساده و در عين حال موثر مي باشد. 3- كمكش كنيد بنشيند هرگاه يك خانم تنها و بـدون هـمـراه خـواسـت كنـار شـما بـنـشيـند، مهم است با بيرون كشيدن صندلي و بازگرداندن آن بسمت جلو ( الـبـته وقـتـي آن خانم كاملا روي صندلي نشست) به وي در نشستن روي صندلي كمك كنيد. 4- جاي خود را به او بدهيد هرگاه خانمي نزديك ميز غذا آمد و يا در اماكن و وسائط نـقـليـه عـمـومـي وارد گـشـت و صندلي خالي موجود نبود، شما بايد برخيزيد و جاي خود را وي تقديم كنيد. 5- از جاي خود برخيزيد هميشه هنگامي كه خانمي به اطاق وارد و يا از آن خارج مي گردد از جاي خود برخيزيد و يا حداقل هنگام ورود از جاي خود برخيزيد. 6- نيازهاي او را جويا شويد با آنكه اين كار را اكثر مردان انجام مي دهند، امـا بـاز كـمـك زيـادي به متشخص بودن ما مي كند. هنگامي كه در موقيتهاي اجتماعي مي باشيد، هـمـواره از وي بـپرسيد كه آيا نـوشيـدنـي و يـا غـذا ميل دارد كه برايش بياوريد. به او نـشـان دهـيـد كـه بـه آسـايـش و نيازهاي وي اهميت قائل هستيد. 7- اگر چيزي از دستش به زمين افتاد به وي باز گردانيد هـنگامـي كـه خـانمي چيزي از دستانش به زمين افتاد آن را از روي زمين برداشته و بـه وي بـدهيـد. خـواه آن چـيز دستكش باشد و يا انكه پوشه پرونده يا يك اسكناس. الـبـتـه حتما از ناحيه زانو خم شويد و نه از كمر. 8- از قسمت بيروني پياده رو حركت كنيد اين به خانـم هـمراه شـما اجـازه مي دهـد كه از رفـت و آمـد خـودروها دور گـردد. هـرگاه خـودرويي نـاگهان از كنـار شـما عبور كرد و آب كنار خيابان را بسمت شما پاشـيـد، ايـن شما هستيد كه خيس خواهيد شد و نه خانمتان. ميدونم..ميدونم.اما اين بهايي است كه شما براي متشخص بودن بايد بپردازيد. 9- در حضور يك خانم سيگار نكشيد هيچگاه در حضور يك خانم سيگار نكشيد مگر آنكه پيش از آن از وي اجازه گرفته باشيد. 10- هرگاه بسته اي به همراه داشت برايش حمل كنيد ايـن كـار به او نشان ميدهد كه شما برايش احترام قائل هستيد و آسايش و راحتي وي را خواستاريد.
مدیر سایت بازدید : 196 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

            فلسفه وجودی پستهای فشار قوی  

   پستها یکی از قسمتهای مهم شبکه انتقال و توزیع انرژی الکتریکی می باشند ، زیرا وقتی که بخواهیم انرژی الکتریکی را از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال دهیم ، برای جلوگیری از افت ولتاژ ، بایستی به طریقی ولتاژ تولیدی ژنراتورها را بالا برده و سپس آنرا انتقال داده تا به مقصد مورد نظر برسانیم و در آنجا دوباره ولتاژهای بالا را توسط ترانسفورماتورهای کاهنده پایین آورده تا جهت توزیع آماده نماییم . کاهش و افزایش ولتاژ در پستهای انتقال و توزیع صورت می گیرد .  

  ترانسفورماتور قدرت 

   ترانسفورماتور قدرت وسیله ای است که برای تبدیل کمیت های ولتاژ و جریان الکتریکی متناوب بکار می رود . ترانسفورماتور با جریان DC کار نمی کند بلکه ولتاژ جریان متناوب را با همان فرکانس و متفاوت از لحاظ مقدار تبدیل می نماید . بعبارت دیگر یک وسیله الکترومغناطیسی استاتیک یا ساکن است که می تواند انرژی جریان متناوب را از یک مدار به مدار دیگر فقط با حفظ اندازه فرکانس انتقال دهد ، بطوریکه انرژی با ولتاژ پايين را تبدیل به همان انرژی با ولتاژ بالاتر ( ترانس افزاینده ) نماید. نظر به تساوی انرژی (قدرت الکتریکی) در طرفین ترانسفورماتور با افزایش ولتاژ در یک طرف ترانسفورماتور در آن طرف جریان کاهش می یابد ، بطوریکه اگر از تلفات صرف نظر کنیم حاصلضرب ولتاژ در اولیه و ثانویه ترانسفورماتورها با هم برابر می باشند .

   بطور کلی اساس کار ترانسفورماتور به صورت زیر خلاصه می شود :

1- دستگاهی است که قدرت الکتریکی متناوب یا متغیر را از یک مدار به مدار دیگر انتقال می دهد .

2- انتقال قدرت بدون تغییر فرکانس می باشد .

3- عمل انتقال قدرت در ترانسفورماتور بوسیله القاء الکترومغناطیسی انجام می گیرد .

   مشخصات ترانسفورماتورهاي قدرت پست kv63/230  قائمشهر به شرح زير مي باشد :

 

مشخصات ترانسفورماتور

T1

T2

T5

كارخانه سازنده

ALSTHOM

SIEMENS

ELIN

سال ساخت

-

1997

-

نوع ترانس

قدرت

قدرت

قدرت

نسبت تبديل

230/63/15 kv

230/63 kv

230/63 kv

نوع سيستم خنك كننده و ظرفيت نامي( مگاولت آمپر)

ONAN   24  /  24 / 9

ONAF  40  /  40 / 15

ONAN / ONAF1 / ONAF2

75      /      100     /     125

ONAN / ONAF1 / ONAF2

78.1     /     108     /    125

گروه برداري

Ynd11,Ynyo

Ynd11

Ynd11

نوع سيستم تغيير تپ و درصد تغييرات ولتاژ و جريان در هر تپ

On load  Tap-Changer

Tap   HV(KV)  MV(KV)  LV(KV)

1:  257.6       -            -

11:   230    /    63    /   15     21:   202.4        -           -

On load  Tap-Changer

Tap   HV(KV)  LV(KV)  (AMP.)

1:  257.6       -           280

13:  230     /   63          314

25:  202.4       -             35

On load  Tap-Changer

Tap  HV(KV)       LV(KV)

1:   257.6                  -

14:   230                /     63

27:   202.4

امپدانس درصد

Tap                    T1

1:                   11.9

11:                      24

21:                   37.2

Tap                   T2

1:                   14.6

13:                   13.8

25:                   13.1

Tap                   T5

1:                   14.6

14:                 13.68

27:                 12.9

BIL ( كيلوولت )

900 – 325 - 95

-

-

درجه حرارت محيط- ارتفاع

-

2000m

-

درجه حرارت قطع ترانس

-

Winding:50K Oil :

-

 

   هسته ترانس  

     فوران جاری ایجاد شده با جریان بوجود آورنده ی خود هم فاز است .

   سیم پیچها به ولتاژهایی وصل شدند که با هم اختلاف فاز 120 درجه دارند پس جریان آنها نیز با هم 120 درجه اختلاف فاز دارند .

   برای راحتی کار در هنگام جازدن سیم پیچها هسته ترانس را از قطعات ورق که در کنار هم قرار داده می شود می سازند .

   بنابر خواصی که در قابلیت نفوذ مغناطیسی آنها را در جهتی که نورد شده اند بیشتر است به همین خاطر قطعات ورق را طوری جوش داده و در کنار هم قرار می دهند که شار مغناطیسی همیشه در جهتی که ورق نورد شده از آن عبور کند ، در این صورت جریان بی باری ترانس کم می شود . یا در کنار هم قرار دادن قطعات ورق یک لایه از ورق ، هسته درست می شود ، حال بهمین ترتیب لایه های دیگر را روی لایه اول قرار می دهند تا هسته تشکیل شود .  

    سیم پیچها 

   معمولا سیم پیچهای فشار قوی و فشار ضعیف بر روی یک بازو پیچیده می شود تا ولتاژ اتصال کوتاه کوچک شده و پراکندگی کمتر شود .   از آنجا که ولتاژ فشار ضعیف نسبت به زمین در مقایسه با ولتاژ فشار قوی پایین تر است ، بدین ترتیب سیم پیچ فشار ضعیف را در زیر و سیم پیچ فشار قوی را روی آن قرار می دهند ، یا بعبارتی سیم پیچ فشار ضعیف به هسته نزدیکتر ا

مدیر سایت بازدید : 120 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (1)

قسمت اول : اصول و مبانی برنامه ریزی بنام خداي دريا ها

مقدمه
در بحث وظایف مدیریت از پنج وظیفه اصلی سخن به میان آمده است :
1-
 برنامه ریزی   Planning
2-
 سازماندهی  Organizing
3-
 به کار گماردن    Staffing
4-
 رهبری / هدایت  Directhing
5-
 نظارت / کنترل  control   
البته غیر از تقسیم بندی فوق نویسندگان مختلف تقسیم بندیهایی دیگری نیز ارائه داده‌اند برای نمونه لوترگیولیک
  وظایف هفت گانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به شرح ذیل برای مدیریت بیان کرده است  :
1-
 برنامه ریزی                                 Planning
2-
 سازماندهی                               Organizing
3-
 به کار گماردن                          Staffing     
4-
 هدایت                                      Directing
5-
 هماهنگ کردن                         Coordinating
6-
 گزارش دادن                          Reporting    
7-
 بودجه بندی                        Budgeting      
او با به کار بردن حروف اول کلمات فوق
POSDCORB را ساخته و مورد استفاده قرار داده است.
برخی دانشمندان مدیریت موضوع ایجاد انگیزه
  و نوع آوری  را به عنوان دو وظیفه مدیریت دانسته و برخی دیگر بودجه بندی ، گزارش دادن و به کار گماردن را جزوء وظایف اصلی مدیریت نمی‌دانند و بسیاری نیز هماهنگی را به جای وظیفه مدیریت،  هدف مدیریت به حساب می‌آورند
برچ
  در کتاب معروف خود « اصول و تجربه مدیریت » مدیریت را در چهار عنصر خلاصه می‌کنند که عبارتند از برنامه ریزی ، کنترل ، هماهنگی و ایجاد انگیزه .
فایول
  نیز وظایف پنجگانه ای برای مدیریت قائل است که عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی ، هدایت ، کنترل و هماهنگی .
با توجه به اینکه هماهنگی بیش از آنکه یک وظیفه باشد، هدف مدیریت محسوب می گردد ؛ می توان وظایف اصلی مدیریت را در پنج عامل برنامه ریزی ، سازماندهی ، تأمین نیروی انسانی ، هدایت و کنترل خلاصه کرد.
آنچه مسلم است ، برنامه ریزی بر سایر وظایف مدیریت اولویت داشته و مقدم بر آن است. البته همه وظایف مدیریت باهم مرتبط هستند ولی در میان آنها برنامه ریزی از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است .در واقع برنامه ریزی وظیفه اساسی و شالوده مدیریت است .

 توالی وظایف پنجگانه مدیریت در شکل زیر قابل تجسم است
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی
همانگونه که عنوان شد در میان همه وظایف مدیریت برنامه ریزی از اساسی‌تر‌ین آنهاست که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد. به عبارت دیگر برنامه‌ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می‌خواهیم به آن برویم پلی می‌سازد و موجب می‌شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی‌گیرد، پدید آید.از آنجایی که همه سازمانها به دنبال آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پوپایی محیط و وجود تلاطم‌ در آن، و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می‌افزاید.

پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارهای درست)  و کارآیی(درست انجام دادن کارها)  تفاوت است و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشد .
تعریف برنامه ریزی
در متون مدیریتی گاهی دو واژه
planning , programming را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ در حالی که programming به نوعی برنامه ریزی جزئی تر دلالت دارد. برای برنامه ریزی تعاریف متعددی ارائه شده است ؛ بطوریکه هر یک از نظریه پردازان سعی کرده اند با توجه به زمینه تخصصی خود آنرا تعریف کنند . در ذیل چند مورد از این تعاریف ارائه شده است :
1-
 برنامه ریزی عبارت است از تصمیم گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد
2-
 برنامه ریزی عبارتست از تعیین هدف و یافتن یا پیش بینی کردن راه تحقق آن
3-
 برنامه ریزی عبارتست تصور و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و پیش بینی کردن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند.
تعریف نسبتاً جامع‌دیگری از سیریل هودسن :
برنامه ریزی یعنی ارائه طریق بر عملیات آینده که متضمن نتایج معین با هزینه مشخص و دوره زمانی معلوم است.
هدف از برنامه ریزی
1-
 افزایش احتمال رسیدن به هدف، از طریق تنظیم فعالیتها
2-
 افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات
3-
 متمرکز شدن بر طریق دستیابی به مقاصد و اهداف و احتراز از انحراف از مسیر
4-
 مهیا ساختن ابزاری بر کنترل
انواع برنامه ریزی
برنامه ها برای مقاصد متنوعی تنظیم می‌شوند وبه فراخور هر وضعیت به گونه‌ای متناسب با آن شکل می‌گیرند لذا دسته بندی ذیل را برای انواع برنامه ریزی عنوان می‌نماییم :
1- برنامه‌ریزی تخصصی
گاهی با توجه به ماهیت تخصصی برخی از وظایف مدیریت برای انجام آنها برنامه‌ریزی می‌شود. این برنامه ریزیها را برنامه ریزی تخصصی می‌نامند که بر اساس وظایف مدیریت در سازمان عنوان می‌گردد.
الف- برنامه ریزی و کنترل تولید (مدیریت تولید): عبارتست از تعیین نیازها و تأمین ابزار و تسهیلات و تربیت نیروی انسانی لازم برای تولید محصولات و کالاها با توجه به تقاضای موجود در بازار و نیازهای پیش بینی نشده جامعه.
ب- برنامه ریزی نیروی انسانی : در این نوع از برنامه ریزی با تعیین افراد مورد نیاز سازمان در سالهای آینده امکانات و تسهیلات مورد نیاز (انتخاب ، آموزش ، ترفیع ، بازنشستگی و ...) تخمین زده می‌شود. برنامه ریزی نیروی انسانی با تهیه نمودار (ساختار) سازمانی آغاز می‌شود و مواردی نظیر تهیه نمودار جانشین و ترفیع، تدوین آیین نامه استخدامی و تنظیم برنامه های آموزشی ضمن خدمت را در بر می‌گیرد.
ج- برنامه ریزی مالی و تنظیم بودجه : عبارتست از تعیین میزان و چگونگی منابع و همچنین تعیین میزان و چگونگی مصارف مالی به منظور تأمین هدفهای موسسه و صاحبان و کنترل کنندگان آن می باشد.
2- برنامه ریزی عملیاتی (اجرایی)
برنامه های اجرایی برای به اجرا درآوردن تصمیمات راهبردی طرح می‌شوند به عبارت دیگر برنامه های اجرایی عبارتند از

 

تصمیمات کوتاه مدت که برای بهترین استفاده از منابع موجود با توجه به تحولات محیط اتخاذ می‌گردند.

مراحل برنامه ریزی عملیاتی عبارتند از :
الف- تدوین برنامه های کوتاه مدت (مانند تنظیم بودجه و زمانبندی)
ب- تعیین معیارهای کمی و کیفی سنجش عملکرد و ارزیابی هزینه های اجرای عملیات
ج- ارزیابی برنامه ها و تعیین موارد انحراف عملکرد از آنها
د- تجدید نظر در برنامه ها و تهیه برنامه های جدید.
3- برنامه ریزی راهبردی(استراتژیک)
برنامه ریزی راهبردی در بر دارنده تصمیم گیری‌هایی است که راجع به اهداف راهبردی بلند مدت سازمان می باشند.دراین نوع از برنامه ریزی مقاصد (مأموریتها) و هدف‌های سازمان مشخص و اهداف بلند مدت به هدف های کمی و کوتاه که آن را هدفگذاری
  می‌نامند ، تجزیه می گردد.
همچنین سیاستهای کلی (تدوین و تنظیم خط مشی ها) و برنامه های عملیاتی طرح‌ریزی می گردد.
برنامه ریزی راهبردی، آینده را پیش‌گویی نمی‌کند ولی یک مدیر را می تواند در موارد ذیل یاری دهد:
الف- فائق آمدن بر مسائل ناشی از مقتضیات آتی؛
ب- ایجاد فرصت کافی برای تصحیح خطاهای اجتناب ناپذیر؛
ج- اتخاذ تصمیمهای صحیح در زمان مناسب
د- تمرکز بر انجام فعالیت های ضروری برای رسیدن به آینده مطلوب
دیدگاههای متداول در برنامه ریزی:
1- برنامه ریزی از داخل به خارج و برنامه ریزی از خارج به داخل
در برنامه‌ریزی از داخل به خارج
  برکارهایی تمرکز می‌شود که سازمان در حال‌حاضر انجام می‌دهد و تلاش می‌شود تا آنها به بهترین صورت انجام پذیرد. برنامه‌ریزی به این شیوه تغییرات عمده‌ای را در سازمان ایجاد نمی‌کند، ولی‌ می‌تواند برای استفاده بهینه از منابع مفید و موثر باشد.برنامه‌ریزی از داخل به خارج برای بهتر انجام شدن کارهای جاری صورت می‌پذیرد و هدف آن یافتن بهترین شیوه انجان کار است.
در برنامه‌ریزی از خارج به داخل
  ابتدا محیط خارجی بررسی و تحلیل می‌شود و برای استفاده از فرصتها و به حداقل رساندن مسائل ناشی از آن برنامه‌ریزی می‌گردد.برنامه‌ریزی ازخارج به داخل هنگامی مفید است که سازمان بخواهد کاری منحصر به فرد انجام دهد و هدف این برنامه‌ریزی یافتن فرصتهای محیطی و استفاده بهینه ازآنهاست.
2- برنامه‌ریزی از بالا به پایین و برنامه‌ریزی از پایین به بالا
در برنامه‌ریزی از بالا به پایین
  ابتدا مدیر مالی هدف‌های کلان را تعیین می‌کند و این امکان را برای مدیران سطوح دیگر فراهم می‌آورد تا در چهارچوب هدفهای کلان برنامه خود را تدوین کنند.
در برنامه‌ریزی از پایین به بالا
  با تدوین برنامه‌هایی شروع می‌شود که در سطوح عملیاتی شکل می‌گیرند؛ بدون آنکه به محدودیت‌های کلی سازمان توجه شود آنگاه این برنامه‌ها از طریق سلسله مراتب به بالاترین سطح مدیریت ارائه می‌گردد.
3- برنامه ریزی بر مبنای هدف
در این نوع از برنامه‌ریزی مهمترین مسائل سازمان تعریف می‌شود و سپس با مشارکت کارکنان برای هر واحد و قسمت از یک واحد و نهایتاً برای هر فرد شاغل هدفگذاری منظمی انجام می‌گیرد.برنامه‌ریزی بر مبنای هدف برای ترکیب اهداف فردی و سازمانی بکار می‌رود و بر این عقیده استوار است که مشارکت توأم رئیس و مرئوس در تبدیل اهداف کلی به اهداف فردی ، تأثیر مثبتی بر عملکرد کارکنان دارد و تدوین پذیرش دوطرفه اهداف ، تعهد قویتری را در کارکنان ایجاد می‌کند ؛ تا اینکه سرپرست یک جانبه هدفگذاری کرده، آنها را به زیر دستان تحمیل کند.

 


مراحل برنامه‌ریزی بر اساس هدف و نتیجه عبارتند از:
1- تعیین رسالت و ماموریت
2- تعیین نتایج مورد انتظار
3- تعریف شاخصهای ارزیابی
4- تعریف هدفهای عملیاتی
5- تنظیم برنامه‌های عملیاتی
6- طراحی سیستم کنترل عملیات
4- برنامه ریزی بر مبنای استثناء
عبارتست از تعیین هدف ، تخصیص منابع و تعیین شاخصهای عملیاتی و واگذاری امور به ابتکار عمل مسئولان واحدها. مدیریت عالی سازمان، تنها هنگامی که انحرافات عملکرد واحدی از برنامه پیش بینی شده، از حد معینی تجاوز کند در امور آن واحد دخالت خواهد کرد. ابزارهای اساسی و متداول در این روش عبارتند از: بودجه هزینه‌های استاندارد و حسابداری مدیریت یا حسابداری مراکز مسئولیت (مراکز هزینه، درآمد، سرمایه‌گذاری)
5- برنامه ریزی اضطراری
عبارتست از پیش بینی و معین ساختن عکس‌العمل‌ها و پاسخ مناسب به حوادث یا شرایط جدیدی که در اوضاع و احوال سارمان ممکن است اتفاق بیفتد.
6- برنامه ریزی اقتضایی
 
در برنامه‌ریزی اقتضایی «گزینه‌های گوناگون قابل اجرا» شناسایی می‌شوند و در صورتی که اعتبار برنامه اصلی به دلیل تغییرات محیطی، بیش از حد کاهش یابد، یکی از آن گزینه‌ها قابل اجرا خواهند بود .
برنامه‌ریزی مبتنی بر اندیشیدن پیش از عمل است؛ ولی هر چه محیط برنامه‌ریزی نامطمئن‌تر باشد، احتمال نامناسب بودن مفروضات آغازین با پیش‌بینی‌ها و حتی مقاصد اولیه، افزایش می‌یابد. در چنین محیط‌هایی بطور مستمر مسائل و رخداداهای غیر منتظره رخ می‌دهند و در نتیجه، تغییر در برنامه‌ریزی را ضروری می‌سازند؛ بنابراین بهتر است که همواره در موقع برنامه‌ریزی‌ها، پیش‌بینی شود که اگر کارها آنگونه که انتظار داریم پیش نرفت، چه تغییراتی در برنامه‌ها ایجاد شود یا کدام برنامه‌های جایگزین آماده شوند تا مدیر با مشکل مواجه نشود.
به عبارت دیگر هنگامی که بحرانی در نقاط پیش بینی شده بروز کند که حاکی از بی اعتباری برنامه باشد، با استفاده از برنامه ریزی اقتضایی امکان اقدام سریع فراهم می‌آید.
گامهای برنامه ریزی :
با توجه به تعاریف ارائه شده از برنامه ریزی باید گامهایی برداشت که پاسخگوی سوالات زیر باشد :
1- کی
  2- چه وقت  3- چرا   4- کجا 
5- چه
  6- کدام   7- چطور
بنابراین گامهایی را که در برنامه ریزی باید برداشت به شکل مرحله ای فرآیند زیر را طی می نماید:
مراحل عمده برنامه ریزی
کونتز،ادانل و وایهریخ در کتاب مدیریت ، مراحل برنامه‌ریزی را به صورت زیر آورده‌است:
1-آگاهی از فرصتها (مسائل و نیازها)
2-تعیین اهداف کوتاه مدت
3- تعیین مفروضات
4-تعیین گزینه‌های مختلف
5-ارزیابی گزینه‌های مختلف
6- انتخاب یک راه
7-فرموله‌کردن برنامه‌های فرعی
8-کمّی کردن برنامه‌ها به وسیله بودجه‌بندی
بطوریکه ملاحظه می‌شود برنامه‌ریزی یک جریان مداوم در جهت پیشرفت فعالیّتها برای حصول هدفها و مقاصد از پیش تعیین شده است . از نتایج برنامه‌های اجرا شده نقاط ضعف و انحرافات و همچنین نقاط قوت و جنبه‌های مثبت باید به منظور رفع نقایص و بهبود عملیات در آینده استفاده نمود .
برنامه‌ریزی موثر
توجه به موارد ذیل موجب موثر بودن برنامه‌ریزی می‌گردد :
1-
 برنامه‌ریزی منطقی باید دارای‌ مدت زمانی باشد که بتواند تکافوی انجام تعهدات ناشی از تصمیمات امروزی ما را بکند
2-
 همه افراد درگیر، درک صحیحی از برنامه و چگونگی اجرای آن داشته باشند
3-
 وجود همفکری و همکاری در امور برنامه‌ریزی
4-
 ایجاد شرایط مناسب برای برنامه‌ریزی از سطوح بالای سازمان
5-
 شروع برنامه‌ریزی از سطوح بالای سازمان و سازمان یافته باشد.
محاسن برنامه‌ریزی
برنامه‌ریزی در هر سازمان محاسن زیادی دارد که مهمترین آنها به شرح ذیل است :
1-
 تحقیق اهداف سازمان
2-
 برنامه‌ریزی ، به ایجاد فرصت برای اجرای تصمیمها کمک می‌کند
3-
 برنامه‌ریزی به اجرای منظم طرحها و تحقق اهداف سازمان کمک می‌کند
4-
 برنامه‌ریزی عامل تطبیق رشد سریع فن‌‌آوری محیط با سازمان
5-
 برنامه‌ریزی موجب تسریع رشد ا قتصادی در سطح کلان می‌شود
6-
 برنامه‌ریزی مالی و بودجه‌بندی، ابزاری برای کنترل فعالیتها محسوب می‌شود.
7-
 برنامه‌ریزی به تقویت روحیه کار گروهی کمک می‌کند و به افزایش کارآیی سازمان می‌انجامد
محدودیتهای برنامه‌ریزی(محدودیتها و معایب)
با وجود محاسن زیادی که برنامه‌ریزی دارد ، محدودیتهایی را نیز به همرا دارد که عبارتند از :
1-
 برنامه‌ریزی مستلزم صرف هزینه و وقت است
2-
 سازمانهای کوچک نمی‌توانند به علت عدم توان مالی و فرصت کافی به نحو مطلوب برنامه‌ریزی کنند
3-
 برنامه‌ریزی ، مستلزم ایجاد محدودیتهایی است که در کوتاه مدت حرکت را در سطوح متعدد سازمان ، کند و مشکل می‌سازد
4-
 برنامه‌ریزی ، بیشتر مبتنی بر پیش بینی بر اساس حدس و گمان و احتمالات است و کمتر بر اساس اطلاعات قطعی انجام می‌گیرد (پس باید قبل از برنامه‌ریزی به دنبال شناخت وضعیت موجود سازمان باشیم)
دامهای مهم برنامه‌ریزی موفق
  :
در برنامه‌ریزی موفق ، بر سر راه مدیر عالی سازمان، دامهایی هست که اگر دقت نکند در آن گرفتار خواهد شد و منجر به شکست برنامه‌هایش می‌شود عمده ترین این دامها عبارتند از :
1-
 تفویض کردن وظیفه برنامه‌ریزی توسط مدیر عالی به دیگران (بگونه‌ای که مدیریت عالی درگیر نباشد)
2-
 درگیر شدن مدیریت عالی در مسائل جاری (روزمرگی) و عدم وقت کافی برای برنامه‌ریزی


3-
 کوتاهی درامرتدوین و تعریف اهداف(به صورت واضح)
4-
 کوتاهی در امر درگیر ساختن مدیران اجرایی مهم در فراگرد برنامه‌ریزی
5-
 عدم استفاده از برنامه‌ها به مثابه معیار واقعی ارزیابی عملکرد مدیران
6-
 کوتاهی در امر ایجاد و تقویت جوّ موافق و حامی برنامه‌ریزی
7-
 مجزا پنداشتن فراگرد برنامه‌ریزی از سایر جنبه‌های فراگرد مدیریت (مثلاً اطلاعات و ...)
8-
 استفاده از طرحها و برنامه‌های پیچیده و انعطاف ناپذیر که مانع نوآوری سازمان می‌شود
9-
 عدم ارزیابی و بازنگری برنامه‌های بلند مدت رؤسای بخشها و مدیران توسط مدیریت عالی
10-
 تمایل مدیریت عالی به اخذ تصمیم‌ها برمبنای احساسات و بینش خود
تعریف برنامه :
-
 برنامه عبارت است از تعیین هدف کوتاه مدت و راه رسیدن به آن؛
-

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 3
  • بازدید کلی : 11,922