بر سینه ام اینه ای بگزارید
هنگام خاک ریختن
دوست دارم به خود نگاه کنید
فاصله یمان چقدر نزدیک است
شما بالای چاله و من انتها
بخیل نیستم
نفس بکشید و چهل روز دیگر فراموشم کنید
تنها به این دلخوشم که دستانم اینه دارند
dو نور خورشید را با خود دفن میکنم
صورت تک تک تان را با خود خواهم برد
من انتهای چاله و شما بالا..........<ط/span>